«محسن رهامي» و «رسول منتجبنيا» در کنار «هادي خامنهاي» از فعالان اصلاحطلبي هستند که مدتي است در برنامههايي که از سوي دفتر مقام معظم رهبري برگزار ميشود، شرکت ميکنند؛ از افطاري گرفته تا شرکت در نماز عيد فطر. رهامي و منتجبنيا پيشتر هم ديداري را با مقام معظم رهبري درباره رفع حصر و موضوعات مربوط به اصلاحطلبان داشتهاند.
به گزارش شرق، ديداري که برخي از اصلاحطلبان آن را شخصي ارزيابي کردند. موسويلاري دراينباره گفته بود: «آقايان رهامي و منتجبنيا با پادرمياني آقاي سيدهادي خامنهاي به ديدار با رهبري رفتند که البته آنگونه که خود اظهار کردند، ديدار شخصي بوده است».
حالا محسن رهامي به اين بخش از سخنان موسويلاري اينگونه پاسخ داده است: «اين تعبير اشتباه و توهين است. ملاقات ما شخصي نبود. مثلا چه مسئله شخصي بين ما و رهبري وجود دارد که ايشان يک ساعت براي اين بحث وقت گذاشتند. آن ملاقات بههيچوجه شخصي نبود. استفاده از واژه پادرمياني براي آن ديدار غلط است. پادرمياني براي کساني است که جايي راهشان نميدهند و يک نفر ميرود واسطه ميشود؛ درحاليکه قبل از آن من از سال ٩٠ تاکنون هفت يا هشت مرتبه بهعنوان وکيل تامالاختيار آقاي کروبي با مشاوران عالي رهبري درباره موضوع حصر و آقاي کروبي صحبت کردم. من دهها بار با مراجع و علماي قم و فقهاي شوراي نگهبان که با رهبري در تماس هستند؛ مثل آيتالله يزدي و آيتالله مؤمن، جلسه داشتم؛ بنابراين اينکه فکر کنند ما کار شخصي داشتيم و رهبري هم آنقدر وقت آزاد دارند که براي کار شخصي يک ساعت زمان گذاشتند، اشتباه است...».
رهامي در جاي ديگر مصاحبه با «خبرآنلاين» گفته است: «درحصربودن آقاي موسوي و آقاي کروبي به نفع برخي افراد است؛ چون نان حصر را ميخورند؛ بنابراين نميخواهند رفع حصر را پيگيري کنند. از اين جهت ميگويند کار ما براي ديدار با رهبري شخصي بوده و هيچ ارتباطي با اصلاحات ندارد».
چه کسي رابط استبحث درباره ديدار يا به عبارت درستتر ارتباط اصلاحطلبان با مقام معظم رهبري از موضوعاتي بود که با درگذشت آيتالله هاشميرفسنجاني به موضوعي جدي در اين جريان سياسي تبديل شد. در نهايت هم اسحاق جهانگيري بهعنوان اين کانال ارتباطي شناخته شد. او خود در مصاحبهاي با روزنامه «شرق» دراينباره گفته است: «ما با دوستان و بزرگان اصلاحطلب مذاکرهاي داشتيم؛ آنها تأکيد کردند که اين کار انجام شود. من هم با آقاي رئيسجمهور مشورت کردم و نهايتا به اين نتيجه رسيدم که اين ملاقات (با رهبري) انجام شود که انجام هم شد. هم درباره شرايطي که مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني داشت، صحبت شد و هم شرايط اصلاحطلبان. درباره موقعيت، جايگاه و نقش آنها در انقلاب و نظام و نيز درباره سران اصلاحطلب هم صحبت شد. جلسه بسيار خوبي بود و من گزارش کامل را به سران اصلاحطلب دادم. نظرات مقام معظم رهبري، نظرات بسيار روشني راجع به افراد و جريان اصلاحطلب است و استقبال خيلي خوبي انجام شد. من به سهم خودم سعي ميکنم تاآنجاکه امکان دارد، در ايجاد و برقراري اين کانال ارتباطي تلاش کنم... ايشان (مقام معظم رهبري) گفتند از نظر من مشکلي براي اصلاحطلبان وجود نداشته و الان هم دوست دارند رابطه مستقيمي با ما داشته باشند. (مقام معظم رهبري) از من خواستند که اين نقش را ايفا کنم».
بعد از آن بود که موسويلاري در همان مصاحبه با «خبرآنلاين» گفته بود: «قبل از انتخابات مجلس من و آقايان جهانگيري و انصاري ديداري با رهبري داشتيم. بعد آقاي جهانگيري چون در دولت بود، بيشتر اين ديدارها را تکرار کرد. جهانگيري خيلي اميدوار است و معتقد است که اين رفتوآمدها ميتواند اگر مسائلي در بين باشد، حل کند. آخرين ديدار هم درباره حضور اصلاحطلبان در عرصه انتخابات و جامعه بود که رهبري گفته بودند با حضور اصلاحطلبها مشکلي ندارند. مطالبي هم درباره آقاي خاتمي و محدوديتهاي ايشان در آن ديدار مطرح شده بود».
تعيين اين کانال در حالي بود که پيشتر رهامي و منتجبنيا هم ديداري را با رهبري داشتهاند. حالا سؤال اين است که اين ديدار و فرصت تنها بايد از يک مجرا صورت بگيرد يا آنکه هر فعال اصلاحطلبي ميتواند از ظرفيت خود دراينباره استفاده کند. شايد جواب اين پرسش بتواند فعالاني را که به ديدار رهبري ميروند، از برچسبزدن به يکديگر دور کند. اينکه موسويلاري بگويد اين ديدارها شخصي است و رهامي در پاسخ بگويد عدهاي نانشان در حصر است يا اينکه عدهاي خود را وکيل محصوران معرفي بکنند و ديدارشان با رهبري را اينچنين توجيه کنند.
توضيحات فرزند مهدي کروبي درباره ديدار با رهبريحسين کروبي، فرزند شيخ مهدي کروبي که طبيعتا درگيري مستقيمي با اين موضوع دارد، به پرسشهاي «شرق» دراينباره جواب ميدهد. به گفته حسين کروبي «محسن رهامي مشاور شيخ است؛ اما از جانب ايشان وکيل نبوده است که بخواهد به ديدار رهبري برود. آقاي کروبي (شيخ مهدي) به ما که فرزندان ايشان هستيم، هم توصيه اکيد کردهاند که درباره مسئله حصر من، با هيچکس ديداري نداشته باشيد و با احدي هم صحبت نکنيد. ما هم در اين هفت سالي که از حصر ميگذرد، با هيچکسي دراينباره ديداري نداشتهايم».
او ادامه ميدهد: «اينکه آقايان رهامي و منتجبنيا رفتهاند و با رهبري ديدار داشتهاند، لطف آنها بوده است و ما هم قدردان ايشان هستيم؛ اما اين ديدار از ناحيه خودشان صورت گرفته است؛ يعني به دليل اينکه احساس ميکردند مسئله حصر و رفع آن به نفع مصالح نظام است، به ديدار رهبري رفته و با ايشان صحبت کردهاند».
فرزند مهدي کروبي همچنين درباره ديدار منتجبنيا و رهامي اضافه ميکند: «من در جريان آن ملاقات يکساعته قرار گرفتم که درباره حصر بوده است، هم منتجبنيا و هم رهامي گفتند آن ديدار از ناحيه خودشان بوده است».
فرزند مهدي کروبي درباره اينکه واقعا کسي به دنبال کاسبي با محصورين است، ميگويد: «جريانهايي در فضاي سياسي هستند که گمان ميکنند با رفع حصر عرصه يکهتازي آنها در سپهر سياست به خطر ميافتد و بههميندليل هم علاقهاي ندارند حصر پايان پيدا کند که اين نگاه بايد تغيير پيدا کند».
فرزند مهدي کروبي در نهايت تأکيد ميکند: «هرکسي درباره رفع حصر هر تلاشي که ميتواند انجام دهد، قابلتقدير است و نبايد در اين موضوع در را به روي ظرفيتها بست. مثلا آقاي موسويلاري مدتي پيش با آقاي طائب، رئيس سازمان اطلاعات سپاه، ديدارهايي را درباره رفع ممنوعالتصويري آقاي خاتمي انجام داده بود. من حتي از آقاي خاتمي سؤال کردم که ايشان گفتند در جريان اين ديدارها نبودهاند؛ بنابراين اگر بخواهيم تلاشها را از ناحيه شخصي نگاه کنيم، ميتوان به اين ديدار هم وجه شخصي داد. درحاليکه همانقدر که رفع حصر براي ما دغدغه است، رفع ممنوعالتصويري هم دغدغه است و بايد از همه ظرفيتهاي بهره برد».
او در خاتمه گفت: «معتقدم بايد از هر ظرفيتي که بتواند در راستاي اهداف، اجريان اصلاحات با مقام رهبري ارتباط داشته باشد، استفاده کرد و نبايد اين ظرفيتها را محدود کرد».