ایکنا نوشت:
یحیی یثربی، مفسر قرآن و استاد دانشگاه علامه طباطبائی در پاسخ به این پرسش که نقدهایی به تفسیر مستقل از روایات اعم از عقلی و عرفانی وارد است، آیا تفسیر مستقل از روایات ممکن است؟ گفت: قرآن کریم طوری نبود که فهمش در گرو روایات باشد، یعنی نبی اکرم(ص) وحی را برای مردم میخواند و میگفت این آیات نازل شده است. مردم کجا باید به سراغ روایت میرفتند و باید آیات را میفهمیدند.
مخاطبان وحی عموم مردم هستند
یثربی ادامه داد: مخاطب پیامبر و وحی، مردم به صورت عموم بودند. بخش عمدهای از خطابهای قرآن عموم مردم هستند. وقتی عموم مخاطب واقع میشود، همه باید قرآن را بفهمند.
وی افزود: همچنین به ما گفته شده است هر روایتی که از معصوم(ع) نقل میشود باید به قرآن ارجاع شود، اگر با قرآن سازگار بود قبول کنید و در غیر این صورت میتوانید آن را کنار بگذارید. این چه معنایی دارد؟ این بدان معناست که شما قرآن را میفهمید و حدیثی که از من معصوم نقل شده است را میتوانید با آن مقایسه میکنید، اگر قرآن آن را تایید کرد قبولش کنید و اگر نه کنار بگذارید. بنابراین این مردم قبل از حدیث قرآن را میفهمند.
یثربی با بیان اینکه البته مراد اینجا هر مردمی مثلا کسانی که عربی نمیدانند نیست، گفت: هر کسی که عربی را میفهمد، قرآن را میفهمد و یا اگر قرآن به زبانی ترجمه شود، باز مردم غیر عرب هم میتوانند آن را بفهمند. پس قرآن بارها گفته است که زبان من مبین است یعنی هیچ احتیاجی به توضیح و تفسیر ندارد.
صاحب تفسیر روز گفت: پس قرآن مانند انجیل نیست که کلیسا میگوید کسی غیر از من حق فهم آن را نداشته باشد. قرآن میگوید همه مرا میفهمند. اولین حقی که مارتین لوتر (متکلم مسیحی و از بنیانگذاران پروتستانتیسم) میخواست به مومنان بدهد این بود که میتوانند متون دینی را بفهمند. کلیسا و کاتولیکها میگفتند نه و با اجبار این حق را در انحصار خود نگاه داشته بود.
وی تصریح کرد: قرآن میگوید همه من را میفهمند و آن را به زبان عربی فرستادم، چون مخاطبان صدر اسلام عرب بودند و بعد میگوید ما وحی را به هر قومی با زبان خودش میفرستیم تا بفهمند. وحی هر قومی به زبان خودش بود و اگر پیامبر از فارسها انتخاب میشد، وحی به آن زبان بود، تا گروه اولیه مخاطب بفهمند و بعد ترجمه کنند تا دیگران هم متوجه شوند.
برداشتها ممکن است نادرست باشد
یثربی ادامه داد: فهم قرآن همگانی است و همه آن را میفهمند اما حالا به سراغ تفسیر و تاویل میرویم. تفسیر و تاویل عبارت است از اینکه ما میفهمیم معنی چیست اما برداشتهایی از آن داریم. مثلا آیهای میگوید شما در اختیار خدا هستید و خدا بر همه چیز احاطه دارد. همه ما معنی این را میفهمیم. اما یکی میخواهد از این آیه نظام جبر را برداشت کند. جایی خداوند میگوید هر کسی مدیون کار و عمل خود است. و برخی از این آیات اختیار انسان را برداشت میکنند.
وی تصریح کرد: ما میبینیم که وقتی به این مرحله میرسیم، عدهای بر اساس غرضی که دارند، برداشتی از قرآن میکنند که تفسیر به رای است و ممکن است نادرست باشد. برای مثال یکی از این آقایان که علاقه به یک سیستم خاصی در فلسفه اسلامی دارد و آن را عین اسلام میداند، میگفت: مراد از آیه «... وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ: ... و چون به كارى اراده فرمايد فقط مى گويد [موجود] باش پس [فورا موجود] مىشود» (بقره:۱۱۷) یعنی جدایی ماهیت از وجود، زیرا خدا به ماهیتی دستور میدهد موجود بشو و ماهیت موجود میشود از این رو ماهیت از وجود جداست. این مطابق ذهن خود تفسیر کردن است و یا مثلا در قرآن کریم آیهای است که میفرماید «حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ: تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است» (فصلت، ۵۳) و عرفا از این آیه این طور برداشت میکنند که این یعنی تنها خدا وجود دارد و بقیه وجودشان موهوم است و اینها تعبیر و تفسیر به رای است.
حدیث معیار برداشتهای قرآنی
این مفسر قرآن تفسیر کرد: معنای آیهها روشن است و این برداشتهاست که ممکن است درست و یا نادرست باشند. ما در مورد برداشتها به هدایت معصوم نیاز داریم. ممکن است ۵۰۰ برداشت بشود و درست هم باشد و ما هم جزو آن درستها باشیم، اما مواقع پیچیدهای برداشتهایی ممکن است بشود که ما نتوانیم تشخیص دهیم اما معصوم اولی الامر و راسخون در علم میتوانند تشخیص دهند.
وی ادامه داد: برای مثال ائمه راهنمایی میکردند لاجبر و لاتفويض بل امر بين الامرين و الا یک عدهای به خاطر مصلحت سیاسی آن روز میخواستند جبرگرایی را ترویج کنند. حضرت علی(ع) فرمود ما زمانی در راه تنزیل قرآن میجنگیدیم، یعنی قرآن نازل شود و جلویش گرفته نشود و رواج پیدا کند و الان در راه تعبیرش میجنگیم و در مقابل برداشتهایی که خوارج و دیگران دارند و نادرست است، میجنگیم.
یثربی ادامه داد: ما نیاز به راهنمایی معصوم داریم اما چنین نیست که ما ارتباطی با آیات بدون استفاده از روایات معصومین نداشته باشیم. این نظر اسماعیلیه است. صوفیه هم معتقدند که قرآن سطحی از معانی را دارد که کسی نمیفهمد جز قطب زمان.
یثربی در پایان گفت: قرآن به همه تعلق دارد و همه آن را میفهمند اما در برداشتهایی که از معنایی روشن قرآن بر اساس غرض، تربیت و تاثیرات و تاثرات میشود و ممکن است درست یا نادرست باشد، پیشوایان به داد ما میرسند و ما را راهنمایی میکنند.