باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده امریکا، روز پنجشنبه برنامه استقرار و راهاندازی سامانه دفاع موشکی این کشور در اروپای مرکزی را به طور رسمی لغو کرد. وزارت دفاع امریکا پیشتر اعلام کرده بود که قصد دارد سیستمی انعطافپذیرتر را جایگزین طرح سامانه دفاع موشکی امریکا در اروپا کند.
گفتاری از دکترحسین سلیمی، استاد دانشگاه و تحلیلگر روابط بین الملل:
تصمیم جدید امریکا نشان دهنده این نکته است که تحلیل افرادی که معتقدند در امریکا هر کس یا دولتی که قدرت را در اختیار گیرد مانند دیگران عمل می کند و تفاوتی ندارد چه دیدگاه یا فردی روی کار آید، تحلیل غلط و دور از واقعیتی است.
کسانی که فکر میکنند در امریکا یک مرکز تصمیمگیری دائمی وجود دارد و این مرکز مسئولیت تعیین همه امور را دارد و روسای جمهور در این کشور تنها عروسکهای دست قدرتهای پشت پرده هستند، استدلال درستی ندارند چراکه با این تصمیم کاملا مشخص شد که مثلا اگر دموکراتها یا شخصی مانند باراک اوباما روی کار آید چه تفاوت هایی-به ویژه- با نئومحافظه کاران دارند. گروهی که برنامه استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی را از جمله مهمترین برنامههای خود میدانستند.
نکته دیگر این که به نظر میرسد بعد از شرایط جدید بین المللی و بحران اقتصادی که در جهان رخ داد، زمینه بیشتری برای به هم پیوستن و چند جانبهگرایی و شکلگیری یک جریان جهانی- آنچه موسوم به جهانی شدن است- شکل گرفته است.
در واقع دنیا دیگر به آن شکل که بخواهد یک قدرت یگانه تصمیم گیرنده باشند و دیگران تنها تابع و تعیین کننده باشند، نیست و منافع و عملکردهای امروز کشورها کاملا به هم پیوسته است و به نوعی بسیاری از تصمیمات در مشارکت و در کنار یکدیگر صورت میگیرد.
با در نظر گرفتن این دو نکته متوجه می شویم به نوعی یک تغییر استراتژی در امریکا رخ میدهد؛ این تغییر استراتژی مبتنی بر این است که دیگر هزینه و فشارهای نظامی و ایجاد چترهای دفاعی نظامی مهمترین و اساسیترین راه حل نیست و بلکه در دنیای امروز میتوان به راه حلهای دیگر نیز دسترسی پیدا کرد.
البته درست است که هدف طرح سپر دفاع موشکی امریکا، ایران اعلام شده بود اما هیچ کسی تردیدی نداشت که بیشترین فشار این طرح بر روسیه بود و امریکا به این نتیجه رسیده که از طریق این سپر نه تنها فشاری بر روسیه و حتی ایران نمیتواند وارد کند بلکه استقرار این سیستم بیشتر روسیه را به همکاری با ایران و فراهمسازی میدان عمل گستردهتر برای تهران ترغیب میکند.
به همین دلیل به نظر میرسد که این چرخش امریکا صورت گرفته است به چند دلیل: اول این که غرب روسیه را در تصمیمات بین المللی بیشتر همراه خود خواهند کرد، چه در همکاریهایی که روسیه با ناتو خواهد داشت، چه همکاریهایی که این کشور در تامین انرژی خواهد داشت و همچنین در مورد حل و فصل مسائل افغانستان که گرایش محوری امریکا در استراتژی جدیدش است.
از سوی دیگر با همراهی بیشتر روسیه با امریکا تا حدودی شاید میدان عمل برای ایران تنگتر خواهد شد چراکه دیگر روسیه بهانه همیشگی برای حمایت تام و تمام از ایران در مقابل امریکا را از دست میدهد. سپر دفاع موشکی همواره یکی از زمینههای مذاکره میان دو طرف بود و همواره یکی از شروطی که مسکو برای عدم حمایت از ایران مطرح میکرد؛ مساله برچیده شدن سپر دفاع موشکی بود.
به همین دلیل در مورد تاثیر تصمیم جدید امریکا بر ایران احتمال میرود که نوع عملکرد جامعه بین المللی در مورد ایران و پرونده هسته ای این کشور هماهنگتر و منسجمتر شود، به این معنی که اگر ایران تغییری را در مواضع خود ایجاد کند یا در مذاکرات پیش رو تحولی را در مواضع خود اعلام کند، این تحول باعث خواهد شد که جامعه بین المللی به شکلی یکپارچه عکس العمل مثبت در قبال ایران نشان دهد و اگر در این باره به نتیجه نرسد ممکن است روسیه و حتی چین همراهی بیشتری با قدرت های غربی کنند و ممکن است که فشارهای سختتری به ایران وارد شود.
در عین حال باید به یاد داشته باشیم که امریکا جدای از طرح سپر دفاع موشکی استراتژی مکملی دارد، چراکه دموکراتها از ابتدا معتقد بودند که سپر دفاع موشکی که در چک و لهستان قرار بود استقرار یابد چندان در مورد ایران کارایی نخواهد داشت و آنها میتوانند یک سپر موشکی را در کشورهای اطراف ایران مستقر کنند که حتی در صورت دست یابی ایران به سلاحهای پیشرفته بتوانند قدرت موشکی یا هستهای ایران را به گونهای خنثی کنند.
البته این که تا چه حد در این زمینه موفق باشند و این کار قابل اجرا باشد، جای بحث دارد. با وجود این به نوعی برای مهار قدرت نظامی و موشکی ایران طرح جایگزینی در دستور کار امریکاییان قرار دارد.