عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات در پیامی فاجعه تروریستی چهارشنبه گذشته تهران را محکوم کرد.
به گزارش شرق، متن این پیام به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فیالارض فَکأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً» فاجعه اسفناک تروریستی هفدهم خردادماه ۱۳۹۶، که قربانی و مجروحشدن جمعی از هموطنان عزیز و بیگناه را در پی داشت، موجب تأثر و تألم فراوان گردید. اینجانب ضمن عرض تسلیت و اظهار همدردی با بازماندگان داغدیده، نکاتی را متذکر میگردم:
۱- ارزش جان یک انسان، به تعبیر قرآن، گویی معادل با ارزش جان همه انسانهاست و نباید کوچک شمرده شود.
۲- هرچند مردم عزیز ایران، اقدامهای شوم تروریستی را بارها تجربه کرده، شهیدان بسیاری در این راه تقدیم کردهاند، ولی این اقدام، در نوع خود کمنظیر و نیازمند تأمل و بررسی جدیتر است و بیتوجهی به این امر، میتواند زمینهساز فجایعی تلختر باشد که امنیت ملی را در معرض تهدید و خطر قرار دهد. امید که با پیگیری جدی ریشهها و علل این فاجعه، از تکرار آن جلوگیری شود.
٣- متأسفانه برخی به جای تأمل در ریشههای این فاجعه، آن را بهانهای برای حمله به دولت قرار داده و ضعف دستگاه اطلاعاتی دولت یا سیاست تنشزدایی او را عامل آن دانستهاند. برخی دیگر آن را ناشی از ضعف سپاه پاسداران و اینکه بهجای تلاش در حیطه وظایف خود به کارهای دیگر پرداخته است، میدانند. در چنین شرایطی آیا بهتر نیست به جای متهم ساختن یکدیگر، با نقد منصفانه و در راستای منافع ملی، برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی گام برداریم؟
۴- امروز، افراطیگری در شکلی به ظاهر مذهبی، بزرگترین تهدید برای جهان است و مبارزه با آن نیازمند توجه به خاستگاه و ریشههای آن است. به نظر میرسد سرچشمه جریانهای افراطی را در عوامل زیر میتوان ردیابی کرد:
الف- رویکرد ظاهرگرایانه و سطحی به متون دینی بدون توجه به روح و گوهر آموزههای دینی که با تعصب و مطلقنگری همراه است. تبیین و نقد مبانی فکری این جریان، وظیفه اندیشمندان مسلمان به ویژه علمای اهلسنت است که میتواند از گرایش نسل جوان به آن جلوگیری کند.
ب- رفتار نابرابر و تبعیضآمیز برخی دولتهای برخوردار با مسلمانان بهویژه مهاجران که موجب بحران هویت و گرایش به افراطیگری در نسل جدید و جوان شده است.
ج- رفتار گاه توهینآمیز نسبت به باورهای مذهبی اهل سنت در میان برخی از شیعیان، که میتواند بهانهای برای حرکتهای افراطی فراهم آورد.
د- در کنار همه این عوامل، نمیتوان نقش اسرائیل را نادیده انگاشت. به اعتقاد من، اسرائیل بیشترین بهره را از وجود تروریسم میبرد و هرگز نمیخواهد ترور و تروریسم که باعث خونریزی میان مسلمانان است و در اروپا هم (بهجای زشت نشاندادن چهره اسرائیل) موجب زشت نشاندادن چهره اسلام شده است، از میان برود. به نظر میرسد رفتار دولت فعلی آمریکا هم بیش از اینکه در جهت تقابل با ترور و تروریسم باشد، در جهت منافع اسرائیل است.
۵- مشکل افراطیگری، با خشکاندن ریشهها و سرچشمههای آن امکانپذیر است و تنها از راه برخورد نظامی و استفاده از سلاح، قابل حل نیست. دستیابی به این هدف، افزون بر عزم جدی در بین کشورهای اسلامی، نیازمند ایجاد اجماع جهانی است و در این راستا تدابیر صحیح و هوشمندانه جهت کاهش تنشهای منطقه و بینالمللی، ضرورت دارد. باید با رایزنیهای گسترده و بهبود و گسترش روابط با همسایگان و کشورهای منطقه و نه افزایش تنش و تخاصم، ضعفها را جبران و نقیصهها را برطرف کرد.
۶- در داخل کشور نیز، نیاز به ارزیابی و رسیدگی جدیتر به مسائل گوناگون اقوام و مذاهب با حضور خود آنان میباشد تا با بررسی و توجه به خواستهای قانونی آنها، هرگونه بهانه یا توجیهی که موجب پیوستن برخی جوانان به گروههای افراطی میشود، گرفته شود.
۷- جریانات و افرادی که در کشور، به دستهبندی یا درجهبندی شهروندان میپردازند و در آتش اختلافات ملی، مذهبی میدمند و... بدانند که مستقیم، امنیت ملی ایران و اتحاد و همبستگی ملی را نشانه رفتهاند، چراکه بهره اصلی از این مناقشات و خصومتها را، جریانهای تروریستی، ضدانقلاب و ضدمردم میبرند.