درآمد ناخالص سرانه ملی ایران متوسط رو به بالاست. این را گزارشهای بانک جهانی نشان میدهد. در گزارشی که سال گذشته بانک جهانی درباره درآمد ناخالص سرانه ملی در سال ٢٠١٦ منتشر کرد، جایگاه ایران نسبت به سال گذشته آن تغییری نکرد و همچنان کشورمان در گروه اقتصادهای دارای درآمد متوسط بالا باقی ماند.
بانک جهاني در گزارشهای سالانه خود درآمد ناخالص ملی سرانه کشورها را با دو روش اطلس و برابری قدرت خرید، رتبهبندی میکند. در روش اطلس درآمد ناخالص ملی کشورها بر حسب پول داخلی با استفاده از عامل تبدیل اطلس به دلار آمریکا تبدیل شده و براساس تفاوت بین نرخهای تورم کشور با چند کشور توسعهیافته تعدیل شده و سپس برای به دست آوردن سرانه به جمعیت تقسیم میشود. درآمد ناخالص ملی سرانه به روش برابری قدرت خرید با استفاده از نرخهای PPP به دلار بینالمللی که قدرت خرید یکسانی با درآمد ناخالص ملی برحسب دلار آمریکا دارد، تبدیل میشود. در آخرین گزارش بانک مرکزی، اقتصادهایی با درآمد ١٠٢٥دلار و کمتر اقتصادهای کمدرآمد، اقتصادهای با درآمد ١٠٢٦ تا ٤٠٣٥دلار اقتصادهای با درآمد متوسط پایین، اقتصادهای با درآمد ٤٠٣٦ تا ١٢٤٧٥، اقتصادهای با درآمد متوسط به بالا و اقتصادهای با درآمد ناخالص ملی سرانه ١٢٤٧٦دلار و بیشتر اقتصادهایی با درآمد بالا ذکر شده بودند.
درآمد سرانه ایران برحسب روش اطلس ٦٥٥٠دلار است که رتبه ١١٠ را در بین ٢١٤ کشور جهان دارد و در گروه اقتصادهاي داراي درآمد متوسط بالاست. در این میان کشورهایی مانند قطر، کویت، امارات، عربستان و ترکیه وضعیتی به مراتب بهتر از ایران دارند؛ بهطوری که قطر با ٨٥٤٣٠دلار رتبه ششم درآمد سرانه را در اختیار دارد. اما واقعیت این است که ایران بهرغم برخورداری از ذخایر غنی انرژی، کشور پردرآمدی به شمار نمیآید. تحلیلگران اقتصادی با توجه به اینکه بیشترین درآمد کشورمان از طریق فروش نفت است، درآمد سرانه ایران را نامناسب توصیف میکنند. نگاهی به وضع درآمد سرانه در کشورهای همسایه و منطقه، نشان میدهد که ایران از لحاظ این شاخص، با وضع مطلوب فاصله دارد. در این میان وضع کشورهایی مانند ترکیه که ذخایر انرژی ندارد، بهتر از ایران است و یک کشور آسیایی مانند کرهجنوبی وضعیتی به مراتب بهتر از کشورمان دارد.
شکاف عمیق درآمد سرانه ایران با همسایههااما دلیل پایینبودن درآمد سرانه ایران چیست؟ حمیدرضا برادران شرکا، اقتصاددان در گفتوگو با «شهروند» دو عامل تعداد جمعیت و میزان تولید ناخالص داخلی را در درآمد سرانه موثر میداند و میگوید: برای محاسبه درآمد سرانه کل میزان تولیدات داخلی بر جمعیت تقسیم میشود و اگر تعداد جمعیت بالا باشد، درآمد سرانه عدد کوچکی خواهد شد.
به گفته برادران شرکا یکی از دلایلی که در کشورهای اطراف ایران، درآمد سرانه بالاتر است، به همین موضوع پایینبودن جمعیت آنها نسبت به ما مربوط میشود. او با اشاره به تأثیرگذاری تولید ناخالص داخلی در درآمد سرانه اظهار میدارد: در سالهایی که بیشتر مربوط به دولت قبل است، رشد اقتصادی پایین بود و به همین نسبت تولیدات ما رشد قابل توجهی نداشت.
این اقتصاددان معتقد است؛ علت شکافی که در ١٠سال گذشته بین درآمد سرانه ایران و کشورهای همسایه ایجاد شده، به همین مسأله بالانبودن تولید ناخالص داخلی ایران برمیگردد. برادران شرکا کاهش ارزش ریال در برابر دلار را عامل دیگری میداند که درآمد سرانه کشورمان را تحتتأثیر قرار داده است. اما درشرایطی که برای مطلوبشدن وضع اقتصاد باید سرمایهگذاریهای جدید مولد انجام شود و درآمد سرانه کشور افزایش بیابد، برادران شرکا معتقد است که همین درآمد سرانه متوسط رو به بالایی که بانک جهانی اعلام میکند، هم آنطور که باید و شاید در کیفیت زندگی و رفاه مردم تأثیر ندارد. او یکی از دلایل این موضوع را مربوط به بالابودن نرخ تورم توصیف میکند و اظهار میدارد: اگر نرخ تورم بالا باشد، قدرت خرید مردم پایین میآید و تا سال گذشته که نرخ تورم تکرقمی شد، نسبتا بالا بود. البته نرخ تورم بالا میراثی بود که از دولت دهم به دولت یازدهم رسید. او این موضوع را که استفاده درستی از منابع درجهت سرمایهگذاریهای مولد نمیشود، در بیتأثیر یا کمتأثیربودن درآمد سرانه در کیفیت و رفاه زندگی مردم موثر میداند و میگوید: درشرایطی که باید سرمایهگذاریهای عمرانی در خدمت سرمایهگذاریهای تولیدی باشد، در کشور ما از نفت که یک نعمت خدادادی است، استفاده مطلوب و بهتری نمیشود. به گفته برادران شرکا اگر نفت را در سرمایهگذاریهای مولد وارد کنیم، رفاه جامعه بالا میرود، کیفیت زندگی مردم بهبود پیدا میکند و ارزش افزوده افزایش مییابد. بنابراین مهم این است که امکاناتی که در اختیار داریم را صرف اموری کنیم که بیشترین بهرهوری را داشته باشد.
ایران از کشورهای جنگزده و بحرانزده جلو استدرهمین رابطه حسین ساسانی، تحلیلگر توسعه پایدار به «شهروند» توضیح میدهد که درآمد سرانه ایران به نسبت منابع غنی نفت و گاز و منابع زیرزمینی که در اختیار دارد و اینکه بخش قابل توجهی از درآمدش از طریق فروش نفت است، نامناسب است. به گفته ساسانی درشرایطی که کشوری مانند ترکیه نفت و ذخایر زیرزمینی ندارد، درآمد سرانه ١٠هزار دلاری دارد و کرهجنوبی هم درشرایط مشابه با ترکیه درآمد سرانهاش بالغ بر ٣٦هزار دلار است. ساسانی با بیان اینکه درآمد سرانه ایران از کشورهای جنگزده و بحرانزدهای مانند سوریه، یمن، عراق و افغانستان بالاتر است، تصریح میکند: کشوری مانند امارات بهرغم اینکه منابع غنی نفت و گاز دارد، از ناحیه بازرگانی و مدیریت واردات و صادرات درآمد سرانه بسیار بالایی را ایجاد کرده است.
تولیدات داخلی بیکیفیت استاو با اشاره به اینکه کشورهای توسعهیافته از طریق تولید کالاهای صنعتی، توسعه فعالیتهای خدماتی و گردشگری میزان درآمد سرانه خود را افزایش میدهند، میگوید: علت این موضوع که درآمد سرانه کشورمان به نسبت منابع غنی انرژی بالا نیست را باید در میزان فعالیتهای اقتصادی مردم و پایینبودن بهرهوری نیروی انسانی جستوجو کرد که این مسائل موجب میشود قادر به تولید کالاهای صنعتی قابل رقابت و صادرات آنها نشویم. به گفته این تحلیلگر، تمام اینها درحالی است که فروش تولیدات داخلی هم به دلیل پایینبودن کیفیت با مشکل مواجه است. ساسانی درپاسخ به این پرسش که به چه دلیل بنگاههای اقتصادی قادر به تولید کالاهای باکیفیت نیستند، عنوان میکند که ماشینآلات و تجهیزات واحدهای تولیدی و کارخانهها قدیمی است و در این شرایط نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که کالاهای لوکس و مدرن و با کیفیت تولید کنند.
به گفته او، استفاده نکردن بنگاههای اقتصادی از تکنولوژیهای روز دنیا به علت پایینبودن ارتباطات جهانی کشورمان، مسأله دیگری است که موجب پایینماندن کیفیت تولیدات داخلی شده است و بنابراین باید دیواری که دور خودمان کشیدهایم را کوتاه و خراب کنیم. ساسانی تأکید میکند که برای حل این مشکل باید مراودات اقتصادی و ارتباطات بینالمللی را افزایش دهیم تا بتوانیم تکنولوژیهای روز دنیا را وارد کشورمان کرده و از آن استفاده کنیم. این تحلیلگر با بیان اینکه درحوزه مدیریت مشکلات زیادی داریم، میگوید: اغلب مدیران اقتصادی با ادبیات مدیریت پیشرفته آشنایی ندارند و در نتیجه مدیریتها سنتی است و بنابراین نمیتوانیم کالاهای باکیفیت و با هزینه پایین تولید کنیم.
درآمد عادلانه تقسیم نشده استاما به گفته ساسانی علت این موضوع که حتی همین درآمد سرانه متوسط رو به بالا هم در کیفیت زندگی مردم چندان تأثیرگذار نیست، به ناعادلانه تقسیمشدن درآمدها مربوط میشود. او در این رابطه میگوید: هر چقدر هم درآمد داشته باشیم، اگر به صورت منطقی و عادلانه توزیع شود، تأثیر بیشتری در زندگی مردم خواهد داشت و هرچه ناعادلانهتر تقسیم شود، فقط بر زندگی گروه اندکی تأثیرگذار خواهد بود. این تحلیلگر درعین حال معتقد است که این موضوع از اقتصاد رانتی و دولتی نشأت میگیرد، زیرا درچنین اقتصادی برخی میتوانند از بعضی انحصارات استفاده کنند و درچنین شرایطی دیگران نمیتوانند فعالیت اقتصادی انجام دهند.