جمهوری اسلامی نوشت:
«متأسفانه بعد از آنکه در کارزار تبلیغات انتخاباتی یک فرد یا یک جناح پیروز میشود، باز هم قواعد سیاسی رعایت نمیشود و تهمتها، تخریبها، کارشکنیها، تفرقهافکنیها و از همه بدتر نفرتآفرینیها ادامه مییابد. در بیدینترین جوامع امروز جهان، وقتی رقابتهای انتخاباتی تمام میشود، احزاب برای حفاظت از منافع ملی دست به دست هم میدهند و با کمک همدیگر کشور را آباد میکنند و در برابر تهدیدهای خارجی میایستند ولی در کشور ما که نظام جمهوری اسلامی حاکم است، خصومتها و کینهتوزیها بیشتر میشود!»
امام خمینی، که فردا سالروز جدا شدنش از قفس تن و بازگشتن الی ربه است، آرزو داشت مردم ایران یکپارچه و متحد برای پیشرفت کشور و حفاظت از نظام جمهوری اسلامی تلاش کنند. آن یگانه دوران، از طریق قیام علیه طاغوت و مبارزه با قدرتهای استکباری کرامت انسانها را جستجو میکرد و هنگامی که بعد از ۱۴ سال تبعید در بهمن سال ۱۳۵۷ وارد کشور شد خطاب به مردم گفت آمدهام تا عزت شما را حفظ کنم. وصیت امام نیز این بود که با وحدت، این عزت حفظ شود.
امروز با گذشت ۲۳ سال از رحلت امام خمینی، ما نمیتوانیم ادعا کنیم به وصیت او عمل کردهایم. حواشی همین انتخابات ۲۹ اردیبهشت روشنترین دلیل است بر اینکه ما در مسیری که امام خمینی برای ما مشخص کرده است حرکت نمیکنیم و به جای وحدت، تلاشهای زیادی برای تفرقه در جامعه در جریان است. با توجه به این واقعیت، لازم میدانیم در ایام سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نکاتی را که توجه به آنها ضروری است و به حراست از کشور و منافع ملی و اصول و آرمانهای انقلاب و ارزشهای اسلامی مرتبط است یادآور شویم.
۱- بپذیریم که در جریان تبلیغات انتخاباتی، طرفین مرتکب تخلفات آشکار از ضوابط اخلاقی شدند که با منافع ملی سازگاری نداشت. امروز اگر وزیر خارجه معلومالحال عربستان سعودی به خود جرأت میدهد مسئولین نظام جمهوری اسلامی را «دزد» بنامد، به این دلیل نیست که آنها دزد هستند بلکه به این دلیل است که برخلاف واقعیت، همدیگر را متهم به دزدی کردهاند. این روش خلاف، باعث گستاخی عناصر ضدانقلاب هم شده و آنها نیز سخنانی از قبیل آنچه وزیر خارجه عربستان و سران رژیم صهیونیستی و رسانههای آمریکایی و انگلیسی علیه مسئولین نظام و خود نظام میگویند را تکرار میکنند. این وضعیت نشان میدهد روش تبلیغاتی ما غلط است کما اینکه در غیر تبلیغات انتخاباتی نیز همین روش غلط در چارچوب جنگ قدرت اعمال میشود، روشی که در نهایت به تضعیف نظام جمهوری اسلامی میانجامد.
۲- در کشور ما حزب و جناح و جبهه سیاسی به معنای واقعی وجود ندارد. مجموعههایی که تحت این عناوین مشغول فعالیت هستند، نه مرام سیاسی دارند و نه ضوابط اخلاقی و اسلامی را رعایت میکنند و نه حتی قواعد فعالیت سیاسی را رعایت میکنند. مرام امام خمینی این نبود که برای رسیدن به قدرت هر حرفی بزند و هر کاری بکند. امام، در طول مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری خود از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ مرتکب هیچ خلاف اخلاقی برای رسیدن به قدرت نشد.
در دوران ۱۰ ساله رهبری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز هرگز حاضر نشد کلمهای برخلاف واقع بگوید یا کاری کند که خارج از ضوابط شرعی و قانونی باشد. احزاب و جناحها و جبهههای سیاسی ما اگر از سیره امام خمینی پیروی میکردند، امروز ما دچار این همه تفرقه و تشتت و درگیریهای ضربهزننده به اساس نظام و منافع ملی نبودیم. نمیگوئیم احزاب تعطیل شوند بلکه میگوئیم با رعایت ضوابط اخلاقی و شرعی و قانونی و قواعد سیاسی فعالیت کنند. اگر چنین شود، کشور ما بهترین زمینه را برای چرخش قدرت دردست جناحها خواهد داشت و چنین چرخش قدرتی هرگز به منافع ملی کوچکترین آسیبی وارد نخواهد کرد.
۳- اینها مربوط به قبل از رسیدن به قدرت است. متأسفانه بعد از آنکه در کارزار تبلیغات انتخاباتی یک فرد یا یک جناح پیروز میشود، باز هم قواعد سیاسی رعایت نمیشود و تهمتها، تخریبها، کارشکنیها، تفرقهافکنیها و از همه بدتر نفرتآفرینیها ادامه مییابد. در بیدینترین جوامع امروز جهان، وقتی رقابتهای انتخاباتی تمام میشود، احزاب برای حفاظت از منافع ملی دست به دست هم میدهند و با کمک همدیگر کشور را آباد میکنند و در برابر تهدیدهای خارجی میایستند ولی در کشور ما که نظام جمهوری اسلامی حاکم است، خصومتها و کینهتوزیها بیشتر میشود! این وضعیت، نه با دستورات اسلامی سازگاری دارد و نه حتی با معیارهای معمول و متداول جوامع غیردینی.
۴- مشکل، هنگامی بزرگتر و پیچیدهتر میشود که جناحها یا بعضی از آنها مقدسات دینی را هم برای رسیدن به قدرت هزینه میکنند. اینکه امام زمان، روحانیت، جامعه مدرسین، جامعه روحانیت، ائمه جمعه، ائمه جماعات، امکانات مساجد و بیتالمال، نهادهایی که متعلق به عموم مردم و نظام هستند، صدا و سیما و خلاصه ابر و باد و مه خورشید و فلک همه در کار شوند تا یکی رأی نیاورد ولی همان شخص با رأی بالا پیروز انتخابات شود، چگونه قابل توجیه است؟ قطعاً این به معنای بیاعتقادی مردم به مقدسات دینی نیست بلکه به معنای این است که باید مردم را در انتخابات آزاد گذاشت و نباید برای رسیدن به قدرت، دین و اعتقادات و مقدسات و امکانات عمومی را هزینه کرد.
۵- عدهای میگویند با سه انتخابات ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ اصولگرایی به پایان رسیده است. این، تحلیل درستی نیست. اصولگرایی یک تفکر صحیح است که اگر به ضوابط آن عمل شود همواره به پیش میرود و جامعه را به پیش میبرد. آنچه در این سه انتخابات به اثبات رسید این است که عدهای به نام اصولگرایی مرتکب کارهای خلاف «اصول» شدند و خودشان لطمه دیدند. همین وضعیت را جناح اصلاحطلب نیز قبلاً داشت و اکنون نیز اصلاحطلبها نباید خود را پیروز بدانند و درصدد سهمخواهی برآیند. نه اصولگراها ۱۶ میلیون عضو دارند و نه اصلاحطلبها ۲۴ میلیون. این آرا، اگر درست تحلیل شوند، نتیجه این خواهد شد که این هر دو جناح باید در مواضع و روشهای خود تجدیدنظر کنند و به سیره امام برگردند و فقط در اعمال سلیقهها با همدیگر رقابت کنند و به اصول و ضوابط پایبندی نشان دهند.
۶- و نکته آخر اینکه اگر به سیره امام برگردیم، به جایی خواهیم رسید که مثل زمان امام، وقتی مردم حس کنند نظر روحانیت چیست، اکثریت قاطع به همان نظر گرایش نشان خواهند داد. لزومی ندارد روحانیت خود را خرج این و آن کند و تمام مقدسات را هم به میدان بیاورد، کافی است فقط به سیره امام برگردد و ببیند که مردم چگونه تلاش خواهند کرد خود را و آراء خود را به روحانیت نزدیک و بلکه منطبق کنند. وضعیت امروز ما یک بحران معنوی است. ما میتوانیم از این بحران خارج شویم به شرط آنکه طرحی نو دراندازیم. این طرح نو، ما را به نتیجه مطلوب خواهد رساند بدون آنکه فلک را سقف بشکافیم.