سیدایمان میریان؛ اگر بخواهیم در مورد اهمیت حقوق و حقوقدانان برای مردم بگوییم و این بار لاف زدنهای تکراری و دلایل کلیشهای را کنار بگذاریم وقت بسیار مغتنم شده است؛ دو حادثه سیاسی اخیر در شرق و غرب عالم رنگ "حقوق" به خود گرفته است و بی تردید کام بسیاری از ایرانیها را شیرین کرده است. اول ایستادگی چند حقوق دان آمریکایی در مقابل "قویترین مرد دنیای آزاد" و دوم رای دادن بیست و سه میلیون ایرانی به مردی که به "حقوقدان" بودن خود غرّه است.
اگر بنا به تلقی رایج، آمریکا را قدرت اول مغرب زمین بدانیم و بر اساس قانون اساسی ایالات متحده، ترامپ را فردی بدانیم که این ابزارهای قدرت را به دست گرفته، میتوانیم درکی صحیح تری از اقدام شجاعانهی دادستان پنجاه دو سالهی واشنگتن و قاضی سیاتل (قاضی روبرت) در خصوص فرمان مهاجرتی ترامپ داشته باشیم.
قاضی روبرت برای خاطر دوستان و معاشرین خود این ایستادگی را انجام نداده بود، بلکه "حق" را محترم داشت و برایش فرقی نمیکرد که برای احقاق حقوق مردمی در جهان سوم و خاورمیانه میجنگد و یا برای واشنگتن نشین ها. آن هم چنگ و پنجه در افکندن با مردی قدرتمند و بنا به تلقی بسیاری بی حیا. قابل پیش بینی بود بعد از این اقدام، ترامپ هم از پا نمینشیند و تیرهای یاوه خود را یکی پس از دیگری به سمت او نشانه میرود. اما در نهایت پیروز این میدان "حقوق" بود نه قدرت و سیاست.
در انتخابات ایران هم "حقوق" نقش جالبی ایفا کرد. "حقوقدان" بودن حسن روحانی و تاکید او بر این موضوع بسیاری از تحلیل گران را به خود مشغول کرد. این سیاست مدار به خوبی میدانست مردم ایران به "حقوقدان" بودن او پاسخ مثبت میدهند. او در خاطر داشت که در مناظرات سال ۹۲ با ایجاد دوگانه حقوقدان/سرهنگ، گوی سبقت را از قالیباف ربوده بود و در مناظرات این دوره هم سعی داشت بر همین وجه تاکید کند.
اما کار او این دوره سخت شده بود؛ طرف مقابل در امر قضا سابقهای انکار ناشدنی داشت. مدرک رئیسی دکتری فقه و حقوق خصوصی بود و در صدا و سیما هم بر این امر تاکید میشد. دیگر یک نظامی در مقابلش نبود تا مرزی قاطع را بتواند نمایان سازد. اما این بار هم روحانی از "حقوقدان" بودنش نگذشت و با فراستی مثال زدنی، دریافت که او میتواند دوگانه جدیدی ایجاد کند: "وکیل در مقابل قاضی". روحانی در بخشی از مناظره سوم خطاب به رئیسی گفت: ((ظاهرا شما با مسائل قانونی آشنا نیستید در حالی که مدعی هستید قدری هم "حقوق" خواندهاید.)) او از این دوگانه سازی پا پس نکشید و در جمع مردم ساری خود را وکیل نامید و رئیسی را قاضی و خطاب به مردم بیات داشت: ((مردم باید بین "وکیل" و "قاضی" انتخاب کنند.)) جملهای که به تیتر پایگاه اطلاع رسانی او بدل شد.
روحانی به "حقوقدان" بودنش می بالید حتی در مقابل کسی که عالیترین مقامات قضایی را احراز کرده بود. روحانی به "حقوقدان" بودن خود میبالید و این بار نه در مقابل یک "سرهنگ" بلکه روردر رو با یک "قاضی". روحانی کسی بود که در برابر "قاضی"به "وکلاتش" مفتخر بود.
او سخنرانی پیروزی خود را هم با این جمله آغاز کرد:
"من امیدوارم "وکیل" شایستهای برای نمایندگی مطالبات شما مردم عزیز ایران باشم" ((الفاظی که بدون فکر و مشورت برگزیده نشده بودند)). پاسخ ملت ایران در پای صندوقهای رای این بار هم به یک "حقوقدان" آری بود.