جواد دلیری در اعتماد نوشت:
وقتی یکی از دوستانم پرسید «پیشبینی میکنی چه کسی از صندوق رأی بیرون بیاید؟» به شوخی و مزاح به او گفتم: حتماً یک روحانی از صندوق بیرون میآید. ظاهراً این مزاح، یک واقعیت و باطنی هم دارد. چه آنکه امروز در نهایت نام یکی از دو نفر حسن روحانی یا ابراهیم رئیسی که هر دو چهره روحانی هستند به عنوان پیروز انتخابات از صندوق بیرون میآید و مشخص خواهد کرد که رأیدهندگان در رقابتِ «آرمانخواهى» و «عملگرایى»، جانب نامزد آرمانخواه را گرفتهاند یا آنکه بازهم نام نامزد عملگرا را تکرار کردهاند.
امروز صندوقهای رأی به مثابه ماشین دموکراسی نشان خواهند داد که نگاه «انقلابىِ ایدئولوژیکمحور» طرفدار بیشتری در بین اکثریت تودههای اجتماعی داشته یا نگرش «عملگراییِ اصلاحى و مدنى». صندوقها امروز میزبان دو نام، دو راه، دو برنامه و دو تجربه هستند. نام حسن روحانی که درست یا غلط نماد عملگرایى و توسعهگرایی و اصلاحطلبی پنداشته مىشود به آسانى و بهراحتى در کنار نام سید ابراهیم رئیسی که به درستی یا نادرستی نماد ارزشگرایى و اصولگرایى دانسته مىشود، نشسته است.
صندوق رأی اینک با تحمل و مهربانى نام هر دو را در آغوش خود دارد. خوب یا بد. اکنون مجموعه انرژى سیاسى کشور در قالب دو قطب عمده متراکم شده است. حسن روحانی که روزگارى مرز برجستهاى با بسیارى از نیروهاى تحولخواه داشت، اکنون تندترین منتقدان خود را در حلقه حامیان خود مىبیند. جمع کثیرى از روشنفکران، پارههاى مهم و مؤثرى از رجال دینى و علماى دینى و حوزوى، بخش قابل توجهى از کانونهاى فعالیت دانشجویى و حجم کثیری از جوانان، زنان، اقلیتها، قومیتها و... به اردوى او پیوستهاند.
امروز صندوقهای رأی به همه ما خواهند گفت که فرودستانِ اقتصادى و طبقه متوسط شهری خوش دارند بازتاب مطلوبات و مطالبات خود را در آیینه کدامیک از این دو راهحل و راهبرد و راهکار ببینند. صندوقهای رأی دیروز مشخص کردند که آیا حامیان سیل آرمانخواهى که سوداى ترمیم مشکلات معیشتی مردم را از رهگذر رویکردهاى انقلابى در سر دارند و از رسوخ انحراف در مدیریتهاى کلان شکایت دارند و پرچم بازگشت به حال و هواى روزهاى آغاز انقلاب را درسر مىپرورانند، پیروز شدهاند یا آن راهی که انقلابیگری را به معنای احسن الحالِ ملت را در توسعه و پیشرفت کشور زیر سایه حقوقِ منطبق بر قانون اساسی و روی ریل عقلانیت و مدنیت جستوجو و پافشاری میکند.
امروز صدای صندوقهای رأی، صدای بلند و رسایی خواهد بود. صدایی که بیتردید نه چهار سال آینده که دهههای بعد ایران و ایرانی را تحتالشعاع خود قرار خواهد داد. حسن روحانی و سید ابراهیم رئیسی هرچند نماد انتخاباتی دو نگرش و نگاه فوق بودهاند اما آنچه که بیش از همه چشمنوازی میکرد حس مسوولیت و ادراک تودههای اجتماعی برای انتخاب سرنوشت کشور بر اساس یکی از این دو مدل بود.
انتخابات بیست و نهم اردیبهشت جدای از آنکه صورت وضعیتی از وزن اجتماعی دو جهانبینی سیاسی متفاوت در ایران را به نمایش خواهد گذاشت مؤید این مدعی است که صندوقها دیروز گفتند گفتمانِ اعتدال و انصاف، به حاشیه رانده نشده؛ چراکه حاشیهنشینى این گفتمان، نه سودى به حال حاکمیت دارد و نه بهرهاى نصیب کسی مىکند مانند همان پیامی که صندوقهاى رأی دوم، خرداد ۷۶ هم اینطور گفتند.
اما دوم خرداد دوم شاید نتیجه سیاسی و کمیتی چون دوم خرداد اول داشته باشد اما کیفیتی متفاوت دارد. چه آنکه فراز و فرودهای بیست سال گذشته نه فقط سیاستمدارانی از جنس اصلاحات را، که ضریب آگاهی و انتخاب تودههای اجتماعی را بالاتر برده و به آنها آموخته که در هر زمینی چه بزرگ و چه کوچک بتوانند بازی خود را به درستی انجام دهند و ارادهشان را تحمیل کنند.
دوم خرداد اول اگر با سید اصلاحات زیر بنای توسعه اصلاحطلبانه را زمین سیاست و جامعه طراحی کرد، دوم خرداد دوم بوی اعتدال میدهد. چه آنکه شیخ حسن روحانی که پیش از این کوشیده بود از طریق حضور در عرصه رقابتها، گوهر اعتدال را به صحنه بازگرداند اینک دوباره راهی تازه را تداوم خواهد بخشید و بر آن اصرار خواهد ورزید که هم باز کردن پرونده مطالبات ملی دوم خرداد اول است و هم سویه و رویه جدیدی مدنی-حقوقی خواهد داشت. راه اعتدال روحانی امروز چنان همه گیر شده که بسیارى از اهل سیاست، معتقدند روحانی جدید پر قدرتتر، مصممتر و متفاوتتر از قبل خواهد بود، چه امروز خندان انتخابات لقب بگیرد چه مغموم آن.
نتیجه انتخابات هر چه باشد اعتدال، فصل دوم خود را آغاز کرده. هرچند دیگر زمان برای سخن گفتنى که شایبه جانبدارى از یک نامزد را داشته باشد گذشته است. اکنون انبوه برگههاى رای در چنگ مجریان و پیش چشم ناظران انتخابات است تا بخوانند و بشمارند و نام بختیار نامزد پیروز را تا ساعاتى دیگر بر سکه بخت ضرب کنند. به پایان بازى بزرگ سیاسی ایران، چیزی باقى نمانده است.
بازیگران، تدبیر و ترفندهاى خود را به کار بسته و تماشاگران (مردم) رای خود را اینک به صندوق ریختهاند. داوران (مجریان و ناظران) اما هنوز کار را به پایان نبردهاند و ساعاتى پس از این، ختم نهایى بازى با امضا و مهر آنان رقم خواهد خورد. به این اعتبار حالا مىتوان با خیالى آسودهتر و در فضایى فراختر نوشت بىآنکه انگ و اتهام جانبدارى مؤثر در میان باشد. درباره انتخابات و آنچه در این ایام گذشت باز هم خواهیم نوشت اما پس از اعلام نتایج.