فرارو- امیر هاشمی مقدم؛ در چند هفته گذشته، سه خبر پشت سر هم درباره رفتارهای زننده کارمندان خطوط گوناگون هواپیمایی امریکا، سر تیتر خبرهای جهان شد:
شرکت هواپیمایی یونایتد که بیش از ظرفیت صندلیها بلیط فروخته بود، از مسافران میخواهد چهار نفرشان به دلخواه پیاده شوند و وقتی کسی دلش نمیخواهد پیاده شود، قرعهکشی میکنند و نفر چهارم که نمیخواهد پیاده شود را به زور کف هواپیما میکشند و میبرندش بیرون، به گونهای که سر و صورتش خونی شد.
چند روز بعد، یک کارمند شرکت امریکن ایرلانز با مادری بر سر کالسکه کودکش درگیر شد و پس از دخالت دیگر مسافران، آنان را هم تهدید به درگیری فیزیکی کرد.
چند روز بعد، شرکت هواپیمایی دلتا ایرلانز هم که خواست از قافله عقب نیفتد، یک خانواده را که میخواستند فرزند دو سالهشان را روی صندلی کناریشان (که بلیط آنرا هم خریداری کرده بودند) بنشانند، با مخالفت خدمه پرواز روبرو شدند؛ چرا که خدمه میخواسنند مسافر اضافی روی آن صندلی بنشانند و خانواده را تهدید میکنند که به خاطر این رفتارشان به زندان میافتند و وقتی خانواده میترسد و رضایت میدهد کودک را روی پای مادرش بنشاند، این بار خدمه به خانواده میگویند که دیگر دیر شده و باید کلاً و دستهجمعی پیاده شوند.
وقتی این خبرها را دنبال میکردم، بهعنوان کسی که عموماً اخبار حوزه گردشگری را دنبال میکند، فکر کردم اگر چنین رویدادی در ایران رخ میداد، چه میشد؟ گمان میکنم سه دسته واکنش از سوی سه گروه به این رویدادها رخ میداد:
1- دولتهای غربی و مدافعان حقوق بشر: بر پایه تجربیات گذشته، دولتهای غربی سریعاً بیانه صادر کرده و از شهروندانشان میخواستند که به ایران سفر نکنند. روی سایت وزارت امور خارجهشان هم ایران را در لیست کشورهای قرمز برای سفر قرار میدادند –اگر البته پیش از آن و به بهانهای دیگر این کار را نکرده بودند. در همان زمان، مدافعان حقوق بشر هم سریعاً بیانیههایی آتشین صادر میکردند که این رفتارهای ایران، نقض گسترده حقوق بشر در این کشور را نشان میدهد و مسئولین ایرانی باید هرچه زودتر به قوانین بینالمللی حقوق بشر گردن نهند.
2- مردم ایران: ساخت جوک درباره رویدادها، لحظاتی پس از رخ دادنشان آغاز میشد و با طعن و کنایه، کلیت ساختار دینی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... کشور زیر سوال میرفت و اکیداً به یکدیگر سفارش میکردند که برای مبارزه آرام با اینگونه برخوردها، پروازهای داخلی را تحریم کنند تا دولت پاسخگو شود. اما همزمان، در سایت آژانسهای مسافرتی به دنبال تورهای لحظه آخری میگشتند تا ببینند اگر در اثر این رویدادها، بهای بلیط پروازهای داخلی ارزانتر شده، از این موقعیت استفاده کرده و یک سفر تفریحی، حالا به هر کجا که شد بروند.
3- مسئولین ایرانی: در ساعات و شاید روزهای نخستین، در برابر این تخلفات در هواپیمایی سکوت مطلق میکردند. پس از آنکه رسانهها به آن میپرداختند، مسئولین آنرا فیلمی ساختگی معرفی و ماجرا را تکذیب میکردند. دست آخر که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی سر و صدای زیادی به پا میشد، دستور بازداشت و برخورد با پخشکننده این فیلم (و نه مامور خاطی)، به جرم افشای اطلاعات محرمانه صادر میشد. همچنین پروندهای قضایی به عنوان عامل مخل امنیت برای شخصی که در هواپیما مورد ستم و اهانت قرار گرفته بود تشکیل میدادند. چند روز بعد هم بالاخره میگفتند با رضایت مسافر مورد اشاره (که تا چندی پیش، عامل مخل امنیت بود)، پرونده مختومه اعلام شده است.