همیشه با مادرم دعوا داشت. او همیشه سر هرچیزی جر و بحث میکرد. مشکلش مواد بود. وقتی که خمار میشد دیگر چیزی جلودارش نبود، به زمین و زمانگیر میداد، تا بالاخره پول جنسش را جور کند.
به گزارش شهروند، آن روز هم سر پول مواد با مادرم بگومگو داشت. دعوایشان شده بود، دیگر تحمل نکردم. به تندی به او گفتم که از خانه خارج شود... اینها بخشی از اظهارات برادر محسن است.
محسن چند روز پیش به طرز مشکوکی به علت خونریزی شدید در بیمارستان جان باخت.
خانواده محسن مدعی هستند که او خودزنی کرده اما بررسی پلیس از درگیری شدید محسن با برادرش حکایت دارد. حالا این پرونده در دادسرای جنایی تهران به جریان افتاده و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
مرگ مشکوک برادر شیشهای
پنج دقیقه مانده به نیمهشب پانزدهم اردیبهشتماه جاری خبر فوت مشکوک پسر جوانی در بیمارستان مهدیه تهران به پلیس اعلام شد و دقایقی بعد ماموران کلانتری ١٥٨ کیانشهر در بیمارستان حاضر شدند.
در بررسیهای اولیه پلیس مشخص شد که پسر جوانی به نام محسن به وسیله شیء تیز و برندهای از ناحیه گردن دچار جراحت شده و به علت شدت خونریزی پس از انتقال به بیمارستان جان باخته است.
در همان تحقیقات اولیه مشخص شد که این پسر جوان با برادرش درگیر شده و پس از آن به بیمارستان منتقل شده است.
با اعلام این خبر به دادسرای جنایی تهران محسن مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل پایتخت، دستور انتقال جسد متوفی به پزشکی قانونی برای تعیین علت دقیق مرگ و تحقیقات بیشتر را صادر کرد.
همزمان پلیس هم برای روشن شدن علت مرگ این پسر جوان، به خانه پسر جوان رفت و تحقیقات درباره علت حادثه را آغاز کرد.
مادر محسن به ماموران گفت: «در خانه بودیم که پسرم از من تقاضای پول کرد اما من به او پول ندادم چون معتاد بود. او به داخل اتاق رفت و در یک لحظه دیدم روی زمین افتاده و خودزنی کرده. کسی در خانه نبود. من سر و صدا کردم. همسایهها متوجه شدند و پسرم را با اورژانس به بیمارستان بردند و من از کسی بابت این حادثه شکایتی ندارم.»
اما بررسی بیشتر پلیس نشان میداد که قبل از وقوع حادثه مشاجره و درگیری شدیدی در این خانه رخ داده است. بعضی از همسایه در تحقیقات پلیس مدعی شدند: «صدای درگیری از خانه آنها به گوش میرسید. خواهر محسن داد میزد و میگفت چرا محسن را زدی...»
بازداشت برادر به اتهام قتل
پس از این اظهارات بود که ماموران ظهر شنبه احسان برادر محسن را به اتهام دست داشتن در قتل برادرش بازداشت کردند.
او پیش از ظهر دیروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در برابر محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم قتل پایتخت قرار گرفت.
احسان سیوپنج ساله با رد هرگونه دخالت در مرگ برادرش به مدیرروستا گفت: «من متأهل هستم، چندسال قبل پدرم فوت کرد و به همین دلیل هم من زیاد به مادرم سر میزدم، روز حادثه به منزل مادرم رفتم و محسن و خواهرم هم در خانه بودند.
محسن به مادرم گفت که وسیله او را برداشته و باید پس دهد. او با مادرم دعوا میکرد. به او گفتم از خانه خارج شود اما با من جر و بحث کرد. محسن چندسال بود که به شیشه معتاد شده بود و از مادرم برای تهیه مواد پول میخواست.»
او ادامه داد: «من با محسن دست به یقه شدم. او روی من چاقو کشید. محسن همیشه یک چاقو با خودش داشت. محسن با چاقو به دست و سر من زد. در یک لحظه نفهمیدم چه شد که دیدم خون از گردنش بیرون میآید. من او را نزدم و چاقو دست خودش بود. محسن چندین سابقه کیفری داشت و حتی چند روز قبل از حادثه یکی از همسایهها را با چاقو زده بود که همسایهها از او شکایت کرده بودند.»
پس از این اظهارات؛ مدیرروستا، بازپرس پرونده دستور بازداشت احسان را صادر کرد. اما این پرونده هنوز نقاط تاریک و مبهم زیادی دارد که برای روشن شدن آنها نیاز به تحقیقات و اعلام نظر پزشکی قانونی است.