صحنه انتخابات ریاست جمهوری، به آرامی درحال گرم شدن است کاندیدای پوششی جریان اصلاحات نه تنها صحنه انتخابات را مدیرت کرده بلکه، توانسته برای آینده اصلاحات تبدیل به سرمایه اجتماعی شود. از این رو محمد باقر قالیباف به هر دری می زند تا به صحنه گردان اصلی انتخاباتش تبدیل شود تا از این طریق بتواند پیروز میدان باشد.
به گزارش جهان اقتصاد، قالیباف نه تنها شعار سه برابر شدن یارانه و ۵ میلیون شغل را سر میدهد بلکه، این روزها با فراموشی بیلبردهای ضد مذاکره خود در زمان مذاکره هستهای به مدافع توافق هستهای تبدیل شده و از سوی دیگر انتقادهایی به مذاکرات وارد میکند. مواضع دو گانه وی نشان میدهد او به صحنه انتخابات آمده است تا روحانی را کنار بزند و برای جذب آرای تودههای مختلف مدام متناقض سخن میگوید.
به بهانه بررسی مواضع متناقض قالیباف در پرونده هستهای و چرخش ۱۸۰ درجهای وی نسبت به پرونده هستهای با مهدی مطهرنیا گفت وگو کوتاهی انجام شده است که در ادامه میخوانید:
در زمان مذاکرات هستهای دلواپسان مکررا در مقابل نوع مذاکرات ایران با غرب به رغم موافقت بزرگان نظام ایستادگی می کردند؟ مخالفان دیروز توافق وین تا چه اندازه توانستند در سنگ اندازه در مسیر توافق موفق عمل کنند؟
مذاکرات هستهای حدود یک دهه توسط نظام ایران در شورای امنیت کشور مدیریت شد . در ساختار قدرت در ایران نهادهای موثر بر عرصه سیاست خارجی وجود دارند و اساسا همه این نهادها تحت هدایت مقام معظمرهبری به فعالیت و تصمیم سازی و تصمیمگیری درباب پروندههای بزرگ ملی میپردازند و کانون بزرگ این تحرک را باید در شورای امنیت یافت.
اما در عین حال جناح ها، دیدگاهها و نگرش های گوناگون طبقات جامعه از تودههای مختلف و نخبگان، نظرات مختلفی را در مورد همین پروندهها در جامعه مطرح میکنند که در چارچوب دیده بانی افکار عمومی قرار میگیرند.
در نتیجه بعضی از افراد در این دوران با رفتارهای خاص موضعگیری هایی را داشتهاند که اگر چه حافظه تاریخی را ضعیف میپندارند اما، در عمل حافظه تاریخی ملت آن رفتاها را ثبت کرده است. در نتیجه این افراد به عنوان اشخاصی که مخالف روند مذاکرات وارد عمل شدند تحت عنوان دلواپسان به رسمیت درآمدند.
برخی از این افراد به طور علنی و آشکار خود را مخالف مذاکرات و رسیدن به توافق ژنو و در نهایت برجام نشان دادهاند اما، اکنون به واسطه ورود به حوزه انتخابات دیدگاه خو را تغییر داده اند تا بتوانند از این معنا برداشت مصادره به مطلوب کنند.
چرا منتقدان دیروز، امروز به مدافع توافق هستهای تبدیل شده اند و در صحنه انتخابات از برجام دفاع میکنند؟
انتخابات زمانی برای جذب آرایء بیشتر از طبقات گوناگون جامعه برای موفقیت است. بعضی ازکاندیداها نماینده گروههایی تلقی می شوند که از نظر ماهیتی نماینده احزاب هستند.
و برخی از نامزدهای دیگر نماینده کلنیهای قدرت هستند. گروه نخست که از احزاب هستند و نماینده طبقات مشخصی از جامعه را برعهده دارند مواضعی روشن از خود نشان میدهند و در برابر مواضع خود همواره پاسخگو هستند و در صورت تغیییر مواضع باید هزینه این تغییرات را بپردازند. در چنین شرایطی برخی ممکن است در آستانه انتخابات با تغییر موضع به دنبال تطمیع مردم برای کسب آراء بیشتر باشند.
در نتیجه در عین حال که در گذشته با مذاکرات مخالف بوده این روزها موافق مذاکرات هستند و در زمانه دیگر برای حفظ نیروهای مخالف مذاکرات انتقاداتی به روند و نتایج مذاکره وارد میکند تا از یک سو موافقان خود را حفظ و از سوی دیگر با موافقت ضمنی بتواند از بخش خاکستری آراء استفاده کنند و این در واقع نوعی جهت گیری پوپولیستی با رویکرد کور و تحریک کننده برای جذب آرای محسوب میشود.
مخالفان مذاکرات که در تهران در به نتیجه رسیدن مذاکرات دیوارهای تهران را پر از تبلیغات بر ضد مذاکرات کرده بودند اکنون در پای صندوق رای میتوانند با ترفند های گوناگون خود را موافق مذاکرات نشان دهند و رای مردم را به خود جلب کنند؟
به نظر می رسد جامعه ایران در مقایسه با گذشته آگاه تر شده است. ریز رسانهها و کلان رسانه ها امروز در جامعه ایران گسترش پیدا کرده اند. اگر در گذشته پیام کوتاه توانست تنه به تنه صدا و سیما بزند، امروز کلان رسانههایی مانند تلگرام نه تنها در حوزه داخلی بلکه در حوزه بینالمللی نیز به پخش پیام و جهت گیری افکارمی پردازند.
در نتیجه باید گفت این کار نسبت به گذشته مشکل تر شده است، اما هنوز رای خاکستری جامعه ما به دو دسته توده و عوام قابل تقسیم است رای تورده بخشی از این رای خاکستری است که فعالانه وارد عمل می شود اما عموام منفعلانه با موضوعات برخورد میکند این شعارها و تغییر مواضع تنها میتواند بخش منفعل قضایا یعنی عوام را به خود مشغول داشته و زمینههای ایجاد یک تحرک برای جذب بخش منفعل را تا حدودی در دستور کار خود قرار دهد اما، از سوی دیگر در میان همین قشر خاکستری بخشهای فعال فهیمی وجود دارد و چنین تحرکاتی در نهایت موجب حرکت در میان آنها شده و تغییر مواضع میتواند نتایج معکوسی را به بار آورد.
اصلاح طلبان به شبکههای مجازی روی آورده اند و عملا تنها بر روی این حوزه در انتخابات سرمایه گذاری کرده اند آیا تبلیغات در این حوزه می تواند آرای خاکستری را به صندوق را روحانی هدایت کند؟
کف خیایابن یک امر واقع است که میتواند محیط تبلیغات را در معرض عموم قرار دهد و از طرف دیگر فضای مجازی واقعیتی موازی است که می تواند اذهان را به طور فراگیر تر به طرف خود جلب کند. من بر این باورم اینها در چار چوب قوانین در کشور و رعایت موازین مورد توجه قرار گرفته و در روزهای آخر مورد استفاده جناح های گوناگون سیاسی واقع شود.
تحول خواهان البته در صحنه انتخابات باید به گونهای مراقبت کنند که با توجه به سبقه ده ساله گذشته و استفاده از آنها از کف تبلیغات خیابانی زیمنه های یجاد انگشت اتهام را از خو دور کنند . اصلاح طلبان باید نشان دهند که به دنبال حرکت مثبت در مسیر منافع ملی هستند در نتیجه باید استفاده از شبکه مجازی را مثبت ارزیابی کرد و در عین حال نباید از تبلیغات ستادی برای توجیه دو غشر خاکستری استفاده نکرد.