سعید لیلاز در روزنامه شرق نوشت: بهزودی مناظره اقتصادی انتــخابــات پیــشِرو میان شش کاندیدای ریاستجمهوری برگزار خواهد شد؛ بهگمان من مهمترین موضوعی که کاندیداهای طیف مخالف روحانی روی آن دست خواهند گذاشت، اتفاقا همان نقطهای است که دولت تدبیر و امید بهترین عملکرد را در آن داشته است: موضوع «معیشت».
موضوع معیشت همان نقطهای است که دولت یازدهم بهترین عملکرد را در آن از خود برجای گذاشته است و اتفاقا همان نقطهای است که جناح مخالف یا اصولگرایان بدترین کارنامه را در آن به دست آوردهاند. آنها از همان نقطهای به روحانی میتازند که خودشان در آن بدترین بودهاند. به نظر میرسد اصولگرایان در موضوع انتخابات و مناظرهها بیش از آنکه به موضوعهای ریشهای علم اقتصاد بپردازند، اهداف پوپولیستی را دنبال میکنند تا از راه تحریک احساسات مردم رأی به دست بیاورند. میخواهم بگویم اینها روی غریزه مردم حساب کردهاند.
بگذارید صریح و شفاف بگویم: یک اصل میان جناح اصولگرا وجود دارد؛ آنها هر زمان که میخواهند قدرت را به دست آورند بر معیشت مردم تمرکز میکنند و شعار میدهند و هر زمان که میخواهند قدرت را حفظ کنند، از حفظ ارزشها مایه میگذارند.
بااینهمه باید توضیح داده شود که چرا بهترین عملکرد دولت روحانی در حوزه معیشتی مردم بوده است؟ دقت کنید که در دورهای که قدرت در دست اصولگراها بود و آنها بر کشور حاکم بودند -یعنی از سال ١٣٨٤ تا ١٣٩٢- بزرگترین آسیب تاریخ به اقتصاد ایران وارد شد. شدت این آسیب به قدری بود که دولت یازدهم با هر روشی که وارد شده، هنوز نتوانسته است سطح اقتصاد را به سالهای ١٣٨٤ و ماقبل آن بازگرداند. به نظر میرسد در این مناظره اصولگرایان تلاش کنند تا تاوان اشتباهات کشورداری خودشان را از روحانی بگیرند و بهجای آنکه خودشان جواب پس بدهند، روحانی را مجازات کنند که چرا نتوانسته در چهار سال ویرانیهای عمیق هشت سال پیش از خود را جبران کند؟
به گمان من، تنها راهی که روحانی برابر این حملات در یک مناظره زنده تلویزیونی دارد، این است که بسیار صریح و توانمند -خلاف رفتاری که در چهار سال گذشته از خود بروز داده است- از «افتضاحی» که تحویل گرفته است، پردهبرداری کند و واقعیت عمیق و سیاه آنچه را دیده به مردم بگوید. او باید به مردم بگوید که زمانی که در سال ١٣٩٢ قدرت را تحویل گرفت، قدرت خرید کارمندان دولت ٧٣ درصد نسبت به قدرت خرید آنها در سال ١٣٨٤ کمتر شده بود؛ یعنی کارمندان در آن سال تنها ٢٧ درصد توانشان در سال ١٣٨٤ را داشتند. روحانی در همان مناظره به صریحترین شکل ممکن باید به مردم بگوید که از قدرتخرید کارگران در سال ١٣٩٢ نسبت به ١٣٨٩ بین ٦٥ تا ٧٠ درصد کاسته شده بود. قدرت خرید بازنشستهها هم در مدتزمان مشابه تا ٥٠ درصد کم شده بود. من از مردم عادی میپرسم؛ نه از اقتصاددانانی که به عمق ماجرا آگاهاند؛ میخواهم بدانم یک دولت در چهار سال چقدر باید تلاش کند تا این ویرانه را باز بسازد؟ روحانی باید توضیح دهد در این سالها تا ٣٠ درصد احیا شد؛ این یعنی رقمی بیش از توانی که رشد اقتصادی کشور به دولت میداد.
اما در این میان اگر از من پرسیده شود بدترین نمره دولت در بخش اقتصادی در کدام حوزه برجای میماند، باید بگویم، من سرعت اصلاحات اقتصادی را تا حدی که باید میبود، ندیدم؛ یعنی به نظر میرسد دولت میتوانست اصلاحات اقتصادی را با شدت بیشتری پیش ببرد، اما گویا با تعارف و رودربایستی با گروههای ذينفوذ برخورد کرد. تیم اقتصادی آقای روحانی در دور بعد باید هزینههای جاری دولت را بیشتر کنترل کند و به اختصاص بودجه به بخش عمرانی توجه بیشتری نشان دهد. درهمینحال بهسرعت فکری برای تکنرخیشدن ارز کنند. میخواهم صریح به آقای روحانی بگویم: این گروههایی که شما رعایت حالشان را میکنید، برای شما نمیمانند.
با این آرایشی که وجود دارد، گویا هنوز اصولگرایان دولتی نداشته اند...