صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی نوشت: ترکیه در روابط خود با ایران، رفتاری منطبق بر منافع متقابل نداشته و ندارد.
تاریخ محل عبرت است و سیاستمدارانی که بجای درس از تاریخ آن را محور اقدام های خود قرار می دهند تن به تکرار تاریخ و تلخی های آن می دهند. سلطان سلیم را علویان و شیعیان، بنام یاوز به معنای بی رحم می شناسند و امروز اردوغان، با گام برداشتن در راه یاوز و آلوده نمودن دست هایش بخون کردها، علویان و شیعیان از سوی بسیاری از آنان، ملقب به قصاب عثمانی شده است.
اردوغان پدرخوانده داعش خدمتی را که به صهیونیست ها و دشمنان جهان اسلام کرد، به هیچ کس نکرده است. راهبرد اردوغان مبتنی بر درگیری میان شیعیان و اهل تسنن است. این راهبرد نه تنها بزرگترین آسیب به جهان اسلام، بلکه از نگاهی آسیب به بشریت است.
اردوغان که خود مظهر قوم گرایی مبتنی بر مذهب است در جدیدترین اظهارات علیه ایران، با تکرار اتهام فارس گرایی متکی بر مذهب، حشد شعبی را ترویست اعلام کرده و در هماهنگی با واشنگتن و ریاض با نقشه راه و هدفمند عنوان کرده است کشورمان دردسرساز شده است.
این اولین اظهارات اردوغان نسبت به ایران پس از پیروزی در همه پرسی تغییر نظام پارلمانی به ریاستی بوده و به نوعی پاسخ تلویحی پیام تبریک ارسالی آقای ظریف نیز محسوب می گردد. ضروری است کسانی که مدیریت روابط تهران و آنکارا را بر عهده دارند مبنای سیاستگذاریشان در قبال اتهامات و مداخلات ترکیه در سوریه، عراق و اخیرا ایران را برای افکار عمومی روشن نمایند. همزمان با اظهارات اردوغان، در همایش مرکز مطالعات ایرانی (ایرام) در آنکارا یکی از مدعوین در حضور هیات ایرانی اعزامی مرکب از وزارت خارجه، مرکز مطالعات خاورمیانه و... اتهامات رئیس جمهور ترکیه نسبت به ملیت گرایی مبتنی بر مذهب گرایی ایران را تکرار کرده و هیچ واکنشی نسبت به آن صورت نگرفته است. طبیعی خواهد بود عدم توجه به تخصص شرکت کنندگان ایرانی و ... در همایش ایرام و انتخاب افراد بر اساس رابطه و مسئولیت، همایش را محل تامین منافع طرف برگزارکننده بنماید.
متولیان و دیپلمات ها در سیاست خارجی موظف به تعقیب سیاست های دولت خود هستند اما ظاهراً سفارت یا بخشی از دستگاه دیپلماسی ایران، یا در ریل دولت قبل حرکت کرده و یا نمی تواند تبلور عینی دولت تدبیر و امید باشد. عدم انعکاس واقعیت های حاکم بر روابط و اقدام به ارسال گزارش دور از واقع عملاً این موضوع را در ذهن تداعی می نماید که نگاه سفارت بیش از رعایت منافع ایران، رعایت حساسیت های آنکاراست.
در حادثه ضرب و شتم تبعه ایرانی در مرز گوربلاغ سفارت ایران اعلام کرد که مامور خاطی گمرک ترکیه از کار برکنار شده است در حالی که هیچ منبع ترکیه ای این خبر را تأیید نکرده و این اطلاع رسانی، دروغ بوده است. چندی قبل از آن نیز وزیر ایرانی مسئول روابط به هدف تلطیف قلوب و رضایت آنکارا از پاسگاه مورد حمله واقع شده در استانبول در حالی بازدید می کرد که همزمان با این دیدار، با هدایت دولت ترکیه در مقابل سرکنسولگری ما در استانبول و سفارت ایران تظاهرات برگزار شده و علیه ایران شعار داده می شد.
با مد نظر قرار دادن اصل حفظ منافع ملی در روابط با کشورها، گسترش روابط، تنش زدایی، تبدیل اختلافات به فضای همکاری و... وظایف اصلی دیپلماسی است. اما این وظایف تعریف شده نباید در سایه ملاحظات محل ماموریت های دستگاه دیپلماسی قرار بگیرد. روابط ایران با ترکیه باید از نگاه تهران تنظیم شود. در روابط تهران و آنکارا باید ضمن تلاش برای حفظ و گسترش آن، از تحولات داخلی و خارجی و ملاحظات کشور محل ماموریت گزارش های دقیق ارسال گردد. ترکیه در روابط خود با ایران چه در بعد روابط دوجانبه و چه در ارتباط با منطقه، رفتاری منطبق بر منافع متقابل نداشته و ندارد. آنکارا در همه ابعاد روابط با تهران برای خویش حقی فراتر از اصل منافع متقابل قایل بوده و می باشد.
روانشناسی تاریخی و رفتاری ترکیه مبتنی بر تهاجم و زیاده خواهی است که راه حل آن نه کوتاه آمدن، بلکه ارایه رفتاری متقابل است.
ترکیه تغییرات در ایران و منطقه را درک نکرده و یا نمی خواهد درک نماید. از منظر آنکارا دو مقطع جنگ و تحریم دوران طلایی روابط ایران و ترکیه بود. دولت روحانی و برجام به روابط نامتعادل ایران و ترکیه پایان داد. اخبار و حوادثی چون دستگیری بابک زنجانی، رضا ضراب، افراد مرتبط با ارتشاء و فساد در ایران و ترکیه نشانگر روشنی از پایان این دوران بود. روی کار بودن دولت ضعیف، غیرحرفه ای و درگیر در روابط بین الملل چون دولت قبل در ایران، مطلوب ترکیه است.
ابراز رضایت اردوغان نسبت به روابط سال های گذشته (بخوانید دولت نهم و دهم) و نارضایتی از شرایط امروز مشخص می نماید دولت خردگرایی که در پی پایان دادن به ایران هراسی و تحریم ها بر اساس عزت، حکمت و مصلحت باشد، مطلوب آنکارا نیست. اگرچه بخش مهم نارضایتی اردوغان از ایران، حاصل اختلافات دو کشور در ارتباط با سوریه و عراق است، اما یکی از وظایف سفارت انتقال تغییر شرایط به مقامات محل ماموریت می باشد.
منطق دولت روحانی مبتنی بر گفتگو و تنش زدایی است. رعایت حرمت همسایه، بزرگ منشی در شیوه دولتمداری ایرانی و آگاهی از بازی بزرگتری که در پی ایجاد چالش میان ایران و ترکیه است، مانع اصلی عدم پاسخ روحانی به اظهارات خارج از عرف اردوغان تاکنون بوده است. اردوغان بهتر از هر کسی می داند روح و تاریخ ایرانی سرشار از سلحشوری است که می تواند در جای خود ظهور و بروز بنماید.
ما در چند صد سال گذشته شروع کننده هیچ جنگی نبوده ایم. روحانی برخلاف اردوغان نه از شمشیر نادر و نه از قدرت شاه عباس سخنی به میان نمی آورد. اما اردوغان به هر بهانه ای از سلطان سلیم و سلیمان عثمانی سخن به میان آورده و بر تدوام راه آنان تأکید دارد. زبان روحانی زبان صلح و سخن اردوغان، سخن جنگ است.
اردوغان سرمست از نتیجه همه پرسی نباید دلخوش به حمایت آمریکای ترامپ و سعودی بوده و در راه صدام گام بردارد. در دفاع مقدس عرب های خوزستانی پیش قراولان دفاع از ایران بودند و اردوغان قوم گرا اگر جسارت پرداختن به رؤیای خود بنماید، گرفتار دلاوران سرزمین شاه اسماعیل خواهد شد. ایران نه بر طبل جنگ می کوبد و نه از طبل جنگ می ترسد.
آزموده را، آزمودن خطاست. اگرچه در صورت اشتباه محاسباتی اردوغان، جای سردار عثمانی، پیش سردار قادسیه خواهد بود، اما باید سئوال کرد آیا ایران برای ماجراجویی های اردوغان فایلی باز کرده است یا همچنان ....؟