یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ هر سخن یک ظاهر و یک باطن و یا به تعبیر بهتر یک جسم و یک روح دارد. ظاهر سخن بیشتر به درد طرفداران و هواخواهان دو آتشه سخنگو میخورد، زیرا ایشان به وسیله آن میتوانند با بیان "عجب استدلالی کرد! " و یا چیزی در این مایهها مخالفان و منتقدین "زننده حرف حساب" را بر سر جای خود بنشانند.
از طرف دیگر باطن حرف بیش از آنکه برای طرفداران سخنگو به درد بخور باشد، ابزار خوبی در اختیار منتقدین و مخالفان و آنهایی که دنبال واقعیت هستند قرار داده و موجب میگردد ایشان دست کم در خلوت و ته دلشان معترف "بعضی وقتها حرفهای خوب هم میزند" و "انصافا همه حرف هایش هم پر بیراه نیست" بشوند.
به این ترتیب جهت داوری درباره یکی از جملات قصار محمود احمدی نژاد که حضور در عرصه خویش را موجب سه قطبی شدن فضای! انتخابات دانسته (کلا دکتر محمود احمدی نژاد علاقه وافری به فضانوردی دارند!) و روی این حساب به هیچ وجه زیر بار عملکرد بر خلاف توصیه مقام معظم رهبری نمیروند بهتر است در ابتدا نیم نگاهی به واقعهای تاریخی داشته باشیم:
همانطور که بیشتریها اطلاع دارند قائم مقام فراهانی صدر اعظم دانشمند و سیاستمدار ایرانی است که در دوره محمد شاه قاجار زندگی میکرده است.
محمد شاه قاجار نزد پدر سوگند یاد کرده بود که خون قائم مقام را نخواهد ریخت؛ لذا پیشبینی میشد که صدر اعظم به دستور شاه کشته نشود. با این حال کسانی که با وجود او منافع خویش را در معرض خطر میدیدند در ابتدا شرایط بر کناریش را فراهم ساخته و در انتها دستور خفه کردنش را از پادشاه گرفتند؛ لذا اگر از صمیم قلب باور داریم که شاه قسم خورده با امر به خفه کردن صدر اعظم لایق خلف وعده نکرده و همچنان بر سر عهد و پیمان "خون قائم مقام فراهانی را نخواهم ریخت" استوار مانده است، این نیز پذیرفتنی است که محمود احمدی نژاد با عمل کردن به توصیه مقام معظم رهبری، احترام مرید و مرادی را کماکان و همچنان لازم الاجرا قلمداد کرده است.