فرارو- چند روز دیگر به اعلام نتایج احراز صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است. انتخاباتی که به نظر می رسد مشخصات منحصر به فرد خود را دارد. یکی ازمهمترین مشخصه های این انتخابات تا کنون که هنوز احراز صلاحیت نامزدها به پایان نرسیده است، را باید روی آوردن گروه های سیاسی به معرفی نامزد پوششی دانست. نامزدهایی که هر یک قرار است به نفع نامزدی دیگر نقش بازی کنند. دو گانه هایی که می تواند در نتیجه انتخابات بسیار موثر باشند. یکی از این نامزدها اسحاق جهانگیری است، او وارد رقابتی شده است که رئیسش نیز در آن حضور دارد. او گفته است "مکمل روحانی است." نقش جهانگیری در این انتخابات چیست؟ او قرار است در چه زمینی بازی کند؟
مهدی مطهرنیا در گفت و گو با فرارو به بررسی مشخصه "نامزد پوششی" در انتخابات ریاست جمهوری پرداخت، او گفت: «با ورود احمدی نژاد، اصولگرایان و تحول خواهان(اصلاح طلبان، اصولگرایان میانه رو و اعتدال گرایان) به انتخابات با کاندیداهای مختلف فضای انتخابات قطبی شده است، فضای رودررویی و تقابل.»
به گفته او "آرایش سیاسی با توجه به بافت قانونی و حقوقی انتخابات در ایران به سمت کاندیدای اصلی و پوششی سوق پیدا کرده است."
مطهرنیا معتقد است: «ورود جهانگیری به عرصه انتخابات نشان دهنده اهمیت ذاتی انتخابات کنونی در جغرافیای سیاسی کشور است و این ورود محصول پژواک قطبی شدن انتخابات ایران است باید منتظر بود و جهت گیری شورای نگهبان را در این انتخابات قطبی شده مورد مطالعه قرارداد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی افزود: «ورود جهانگیری ناگزیر و ناشی از خردورزی بود. این خردورزی نیز از نحوه عملکرد جبهه های دیگر بر می آمد. حضور جهانگیری در لحظات پایانی ثبت نام نشان دهنده این مسئله است.»
او درباره نقش و وظیفه جهانگیری به عنوان کاندیدای پوششی در کنار کاندیدای اصلی انتخابات اظهار کرد: «جهانگیری به عنوان معاون اول روحانی صریح تر و آشکارتر از روحانی به بیان آنچه که اتفاق افتاده است و آنچه که گذشتگان انجام داده اند ورود پیدا خواهد کرد. او آن چیزی را که روحانی نمی تواند بگوید، میگوید.»
مطهرنیا گفت: «باید به این نکته توجه داشت که روحانی کاندیدای ریاست جمهوری، در زمانی است که خود بر این مسند تکیه زده است. او نمی تواند هر چیزی را بگوید، از منظر حقوقی بیان او تبعات بیشتری دارد. از منظر حقوق بین الملل رییس جمهور نماینده یک کشور است و بیان چالش ها، عدم رعایت قوانین و مقررات در درون کشور از زبان رییس جمهور می تواند تبعاتی در خارج از کشور و فضای بین المللی برای کشور داشته باشد. این مسئله پرستیژ و منزلت سیاسی جمهوری اسلامی را نیز به چالش می کشد.»
او گفت: «حضور جهانگیری به عنوان نامزد پوششی با توجه به این که او معاون اول است و احاطه کامل به وضعیت کشور و اتفاقات گذشته و حال و مستندات آن دارد، کارساز خواهد بود چرا که کاندیداهای رقیب تمام چالش ها و مشکلات را به 4 سال دولت حسن روحانی نسبت خواهند داد.»
مطهرنیا درباره دیگر نامزدها به عنوان کاندیدای پوششی، همچون محمد هاشمی گفت: «نامزد پوششی اصلی آقای جهانگیری است. آقای رئیسی هم یک نامزد پوششی اصلی دارد و او قالیباف است. احمدی نژاد و بقایی هم یکی نامزد پوششی دیگری خواهد بود.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه تاکید کرد: «نقش نامزدهای پوشش در انتخابات اخیر مدیریت لبه های تزاحم در انتخابات قطبی شده سه جبههای است. آقای جهانگیری هم در جناح تحول خواهان همین نقش را دارد تنها تفاوت او با دیگر نامزدهای پوششی این است که او کاندیدای پوششی رییس جمهور مستقر و نامزد انتخابات ریاست جمهوری بعدی است.»
پشه چو پُر شد بزند پیل را امامحمد صادق جوادی حصار تحلیلگر اصلاحطلب درباره حضور نامزد پوششی در کنار حسن روحانی می گوید: «تصویب شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان برای حضور نامزد پوششی در کنار حسن روحانی درانتخابات برای وضع مقدر بود، که اگر اتفاق خاص و غیر منتظره ای رخ داد دستشان خالی نباشد.»
به گفته این تحلیلگر مسائل سیاسی حضور اسحاق جهانگیری در عرصه انتخابات نیز به این دلیلی بوده است "تا در فصل تبلیغات انتخاباتی بویژه در برنامه های تلویزیونی بتواند از مواضع دولت دفاع کند. طرف مقابل با نامزدهای فراوانی وارد عرصه شده که همگی آن ها به نقد دولت خواهند پرداخت جدای از آقای روحانی حضور یک نامزد دیگر در کنار او برای دفاع از دولت ضروری بود."
جوادی حصار گفت: «اگر چه می گویند "یک مرد جنگی به از صد هزار" اما نباید فراموش کرد که "پشه چو پُر شد بزند پیل را". حضور دو سه نامزد حامی دولت در میان کثیری از منتقدان و مخالفان می تواند به نفع روحانی باشد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی اصلاحطلب درباره نامزدی چند اصلاح طلب دیگر از جمله محسن رهامی و محمد هاشمی اظهار کرد "باید یک اصلاح طلب تمام عیار در انتخابات حاضر می شد تا مطالبات این بخش از جامعه را مطرح و پیگیری می کرد. اینکه اصلاح طلب تمام عیاری وجود ندارد قطعا غفلت است."
به گفته او "حضور یک اصلاح طلب در میدان انتخابات به این معنی نبود که او تا پایان می ماند. با حضور یک اصلاح طلب تمام عیار این بخش از جامعه نیز مواضع و مطالبات خود را مطرح می کردند و در پایان تبلیغات انتخاباتی به خاطر منافع ملی و پیشگیری از تشتت آرا اعلام انصراف می کرد."
به اعتقاد او "این ترکیب نمی تواند به خوبی مطالبات اصلاح طلبان را پیگیری کند. ولی در میان آن ها نامزدهایی وجود دارد که به طور حداقل بتواند مواضع اصلاح طلبان را بیان کند."
جوادی حصار گفت: «البته کاندیدای اصلاح طلبان می تواند از دولت نیز انتقاد کند. حتی برخی عملکردهای اقای روحانی را زیر سوال ببرد. اما راهبرد او باید دفاع از داشته های اصلاح طلبان و عدم تخریب نامزد همسو باشد.»
او در پاسخ به این سوال که جهانگیری و روحانی به چه تاکتیکی در جریان انتخابات عمل می کنند، گفت: «تاکتیک ها و روش های تهاجمی و دفاعی به نحوه عملکرد طرف مقابل ربط دارد. باید دید جریان مخالف دولت چگونه رفتار می کند.»
احتمالا فراوانی وجود دارد و تعابیر مختلفی هم از حضور آقای جهانگیری شده است که از اون بین میشه به موارد زیر اشاره کرد:
1- در صورت رد صلاحیت آقای روحانی، جریان اصلاحات همچنان یک نماینده در میدان رقابت داشته باشد
2-در صورت رقابت بین آقای روحانی و حجت الاسلام رییسی، کشمکش و درگیری انتخاباتی اصلی بین آقای قایباف و جهانگیری شکل خواهد گرفت و دو نامزد مطرح شده، وارد درگیری انتخاباتی نمیشوند تا فضا را بصورت مستقیم وارد فضای دوقطبی نکنند. این استدلال در صورت حضور ضلع آقای احمدی نژاد و بقایی هم صادق هست. البته با کمی تفاوت. آقای احمدی نژاد در صدد دفاع از عملکرد 8 ساله خویش و آقای روحانی در پی اثبات ریشه داشتن مشکلات فعلی در دولت آقای احمدی نژاد برخواهند اومد. طبیعتا این نبرد سنگین و در عین حال داغ، به نمایندگان دیگری هم نیاز دارد تا در سایر مناظرات و رقابت ها با ضلع آقایان قالیباف و رییسی هم نبرد اصلی و بحث اصلی جاری و مشخص باشد.
اینکه "از منظر حقوق بین الملل رییس جمهور نماینده یک کشور است"
آنوقت معاون اول ریس جمهور مملکت، از منظر حقوقی هیچ جایگاه و شانی ندارد؟!
به نظر با توجه به انبوه انتقادات (که درست یا غلط آن بحث دیگری است) بنظر می رسد آقای روحانی به تنهایی از عهده پاسخگویی نداشته باشد و یار کمکی با خود همراه کرده است.