فرارو- متولد ۱۳۳۳ است. ادعای پیامبری دارد! آمده رییسجمهور شود، چون آن را ماموریتی از جانبِ خدا میداند. اما فقط او نیست. یکیدیگر با شکلوشمایلی عجیب آمده که تریاک را در کشور آزاد کند. آندیگری، اما برعکس او میخواهد مواد مخدر را در کشور از بین ببرد. مردِ دیگری که ثبتنام کرده با همه سلفی میگیرد. یکی با کراوات و برای ایجاد آزادی در کشور آمده. دیگری لباس محلی دارد، چندنفر آنطرفتر یک دعانویس ایستاده. مردی با مویِ فرفری و تیپِ دهه پنجاهی هم خندهکنان میخواهد رییسجمهور شود.... این وضعیت این روزهای وزارت کشور است.
به گزارش فرارو، ۱۶۳۶ نفر برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ ثبتنام کردند، ۱۶۳۶ نفری که تنها چندنفرشان رجل سیاسیاند و مابقی زنِ خانهدار، مغازهدار، بیکار و حتی دختر خردسالاند.
ثبتنام این تعداد از افراد نه تنها رسانهها را پر سروصدا کرده، بلکه صدای خیلیها از کارشناسان سیاسی و اجتماعی گرفته تا مسئولین را درآورده است.
برخی کارشناسان و تحلیلگران هم این اتفاق را ناشی از مسائل، چون ضعف دموکراسی در ایران، خلاء در قانون و مشکلات روانشناختی دانستهاند.
آیا این هزار و خردهای نفر اختلال روانی، روانپریشی، مرض خودبرتربینی دارند؟امانالله قرایی مقدم –جامعهشناس- از منظر روانشناسی اجتماعی به این سئوال پاسخ داد. او
در گفتگو با فرارو دلیل ثبتنام این افراد را در چند دسته تقسیم کرد.
به گفته این استاد دانشگاه در این اتفاق ما نباید به مشکلات فردیِ روانی بپردازیم، بلکه مسئله به مشکلاتِ جمعی روانی افراد جامعه برمیگردد.
قرایی مقدم اولین دلیل ثبتنام این افراد را تلاش برای مطرحشدن میداند. وی معتقد است اینکه یک فردِ معتاد، یک کودک، یک بیکار وارد کارزار انتخابات میشود نشان از
کمبودهای عاطفی در جامعه و مشکلات گسترده خانوادگی و شخصی دارد که افراد را ترغیب میکند به نحوی در یک حادثه مهم خودشان را به نمایش بگذارند.
این جامعهشناس همچنین میگوید
بیهویتی دلیل اجتماعی-روانی دیگری برای این ثبتنام هاست. وی اظهار کرد: جامعه شهری و به خصوص جامعه شهری ما به عنوان کشوری جهان سوم و توسعهنیافته منجر به بیهویتی افراد شده و این بیهویتی سبب شده تا برخی از این راه به فکرِ کسب هویتی برای خود بیافتند.
از طرف دیگر قراییمقدم با اشاره به اینکه همینحالا بسیاری از مسئولان که با رای مردم انتخاب شدهاند، صلاحیت لازم را ندارند گفت: موضوعِ دگیر تاثیر روانیای است که رویِ کار بودن افراد غیرِ اصلح در راس شوراها، ادارات و مسئولیتها هستند. وقتی مردم ببینند که فلان ورزشکار بدون تخصص لازم مربوط به مدیریت شهری در شورای شهر است، پس آنها نیز به خودشان این حق را خواهند داد که در امور کشور دخالت کنند.
این کارشناس ادامه داد: این خود به گفته روانشناسان اجتماعی یکی از ویژگیهای جوامع جهان سوم و کمتر توسعهیافته است؛ اینکه هرکسی گمان میکند که "همهکاره" است.
اما چرا مسئولین جلوی این ثبتنامها را نباید بگیرند؟ این جامعهشناس در پاسخ به این سئوال با اشاره به نظریات اجتماعی معتقد است که این یک
بازی روانی از طرف مسئولان مربوطه نیز میتواند باشد. مسئولین به گفته روانشناسان اجتماعی به دنبال نوعی فرافکنی هستند تا در مکانیزمی دفعی ثابت کنند که حق انتخاب به طور کامل وجود دارد و اگر افرادی ردصلاحیت شوند تنها همینها هستند. در غیر اینصورت باید ضوابط محکمتری حاکم باشد.
مهدی ملکمحمد روانشناس و پژوهشگر نیز
در گفتگو با فرارو به دو ویژگی خودمحوری و میل به خودنمایی در میان افراد بدون صلاحیتی که برای انتخابات ثبتنام میکنند اشاره کرد.
این روانشناس در تحلیلی روانشناختی از این مسئله به فرارو گفت: نمیتوان با این افراد را به عنوان پدیدهها یا رفتارهایی انسانی که نیازمند درمان فردی روانی هستند برخورد کرد. بسیاری از ویژگیهای مردمِ یک جامعه ذیل اختلال گنجانده نمیشود و نمیتوان به آنها لقبِ روانپریش یا روانرنجور داد.
به گفته او در این مسئله ما باید به مباحث تربیتی و یادگرفته افراد بپردازیم و دراین مورد باید به طور عام به ویژگیهای روانی انسانِ ایران اشاره کرد.
ملکمحمد در ادامه اظهار کرد: در وجود انسان ایرانی در سالهای اخیر دو ویژگی پررنگ شده؛ یکی
خودمحوری است و دیگر
میلِ به خودنمایی.
این روانشناس در تحلیل این دو ویژگی گفت: فرد خودمحور دوست دارد که در مسیر حرکتش دیگران او را ببینند و مانعی نیز برای او ایجاد نکنند. این ویژگی در گفتگوهای بسیاری از این افراد که در انتخابات شرکت کردهاند دیده میشود.
خودمحوری در این مسئله به گفته ملکمحمد یعنی فرد گمان میکند که مشکلات کشور را هیچکس جز "من" نمیتواند حل کند.
وی در مثالی ادامه داد: مثلا زمانیکه مذاکرات هستهای جریان داشت از اینطرف و آنطرف میشنیدم که افرادی بدون اطلاعات اولیه درباره این موضوع نظراتی کارشناسانه ارائه میکردند.
این کارشناس همچنین گفت: از آنجایی که چنین مسائلی بزرگ است افراد آن را به اشکالی مثلِ بحثکردن و حضور یافتن ابراز میکنند؛ مانند زمانیکه فرد میگوید من میتوانم و دارای ویژگیهایی هستم که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنم.
مهدی ملکمحمد در ادامه در رابطه با مفهومِ "فخرِ انعکاسیافته" توضیح داد: این مفهوم روانشناختی به این معناست که من اعتماد به نفس پایینی دارم و با سنجاق کردنِ خودم به یک رویداد مهم از فخر آن استفاده خواهم کرد و اهمیت آن موضوع به من هم خواهد رسید.
وی گفت: بنابراین افراد بدون صلاحیتی که در این انتخابات شرکت میکنند اتفاقا با اعتماد به نفس پایین تلاش میکنند تا بهنوعی خودشان را به عالیترین انتخابات در ایران وصل کنند؛ آنهایی درست همانجایی ثبتنام میکنند که عالیترین مقامات سیاسی برای ثبتنام به آنجا میآیند.
این روانشناس همچنین ادامه داد: اما نکتهای که در این اتفاق وجود دارد این است که ما نباید گمان کنیم که تنها این هزار و خردهای نفری که برای این انتخابات ثبتنام میکنند هستند که دچار مسائلی همچون خودمحوری و میل به خودنمایی هستند.
ملکمحمد با ذکر مثالی در اینباره توضیح داد: در یکی از مصاحبههای تلویزیونی از افرادِ شهر درباره اینکه آیا کاندیدای ریاستجمهوری میشوند یا خیر پاسخ بسیاری بله بود و دلیلشان برای ثبتنام نکردن این بود که قطعا ردِ صلاحیت میشوند، ولی حتما از پس حل مسائل کشور برخواهند آمد.
به گفته این کارشناس بنابراین ما میبینیم که بسیاری از افرادی که ثبتنام نیز نکردهاند دلیلش این نبوده که خود را اصلح ریاستجمهوری نمیدانند بلکه به دلیل رد صلاحیت شدنشان است.
این رویکرد نه تنها در این اتفاق که در پدیدههای دیگر نیز دیده میشود. مانند وقتی که تصادفی صورت میگیرد و چندین نفر نقشِ افسر راهنمایی و رانندگی را ایفا میکنند.
بنابراین جامعه ایرانی بدل شده به مجموعهای از "من"هایی که در همه اتفاقات حضور دارند چرا که نمیتوانند به "ما" تبدیل شوند.
وقتی مملکت 8 سال دست آدم روانپریشی بود که این سرزمین را شخم زد و حالا هم از روی همین روان مشکل دار خود باز ثبت نام می کند به نظر خیلی از افرادی که ثبت نام کردن دارای سطح بالاتر درک و شعور و دانش نسبت به آن فرد هستند
راه حل مشكلات ما ٨٠ ميليون ادم ان است كه از روزى دو سه ساعتى كه در شبكه هاى اجتماعى يا به شكل هاى سنتى عمر تبه ميكنيم، فقط ١٠ دقيقه اش را به خواندن كتابهاى متفكران و ١٠ دقيقه هم به فكر كردن و مباحثه باهم صرف كنيم. مطمينا بعد از دو سه سال انقدر رشد يافته ميشويم كه امثال معجزه هزاره سوم مجال رشد نيابند كه رشد اين معجزات فقط در فضاى جهل امكان دارد.