bato-adv

نخستین شغل مهتاب کرامتی چه بود؟

تاریخ انتشار: ۱۳:۵۴ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۶
 نخستین شغل مهتاب کرامتی چه بود؟
 
«من از ۱۵سالگی مشغول به کار شدم و کارهای متنوعی انجام دادم. نخستین‌ بار مراقب کنکور شدم و از آنجایی که قد بلندی داشتم، کسی متوجه سن کم من نشد. به این شکل اولین حقوق زندگی‌ام را گرفتم.»

هفته‌نامه جامعه پویا در ویژه‌نامه نوروزی خود با مهتاب کرامتی به گفت‌وگو نشسته است. این مجله می‌نویسد: «مهتاب کرامتی از جمله بازیگران سینمای ایران که تلاش کرده مسئولیت اجتماعی یک چهره سینمایی را  به سلفی‌گرفتن با هواداران خلاصه نکند. او چند سالی می‌شود که سفیر حسن‌نیت ایران در سازمان بین‌المللی «یونیسف» است. «سفیر حسن‌نیت» به فردی گفته می‌شود که از سوی سازمان یا مجموعه‌ای با توجه به حسن شهرت و اعتبار خود، برای ترویج آرمان آن سازمان و جمع‌آوری کمک مالی و غیرمالی مأموریت می‌یابد. مسئله آموزش درباره اچ‌آی وی، مبارزه با سرطان سینه و مسائل مرتبط با کودکان، دغدغه‌های اصلی مهتاب کرامتی در این روزها هستند. دغدغه‌هایی که او حالا آنها را در زندگی مجازی خود نیز دنبال می‌کند و از هر فرصتی برای اطلاع‌رسانی درباره آنها بهره می‌برد. همین دغدغه‌های اجتماعی باعث شده که او سراغ تهیه‌کنندگی فیلم مستند برود.»

گزیده این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم:

- دو مقوله سینما و فعالیت‌های اجتماعی از هم مجزا نیستند و می‌توانند یاری‌رسان یکدیگر باشند.

- سینمای مستند می‌تواند به آگاه‌سازی افکار عمومی کمک کند، به شرطی که امکان اکران مناسب داشته باشد.

- ساخت مستند اجتماعی برای من اهمیت بالایی دارد چون می‌تواند بازتاب بسیاری در جامعه داشته باشد. رخشان بنی‌اعتماد یکی از الگوهای موفق در این عرصه است. او از فضای مستند به شیوه‌ای مثبت و در راستای انتقال پیام‌های خود به مردم و اهالی سینما بهره می‌برد. آخرین نمونه آن «آی آدم‌ها» است؛ مستندی موفق درباره فعالیت‌های یک سازمان مردم‌نهاد که به فعالیت‌هایی در زمینه کودکان می‌پردازد.

- به واسطه فعالیت‌های هنری و اجتماعی که انجام می‌دهم، با سوژه‌های بسیاری از نزدیک آشنا می‌شوم. به ساخت تمامی این سوژه‌ها فکر می‌کنیم اما هدف اصلی ما ساخت این موضوعات اجتماعی به شیوه جذاب، واقعی و به دور از شعارزدگی است. دوست داریم اگر قرار است در این عرصه به فعالیت‌های خود ادامه دهیم، به دور از شعارزدگی و سیاه‌نمایی باشد و واقعیت‌های جامعه را به زیباترین شکل ممکن به گوش مخاطب برسانیم.

- در عصر حاضر فضا به گونه‌ای نیست که بی‌تفاوت از کنار تمامی مسائل اجتماعی عبور کنید. شما باید عکس‌العمل داشته باشید و در این عرصه فعالیت کنید. شاید نیاز به گذشت زمان وجود دارد تا افراد نقشه راه درست را یاد بگیرند. شبکه‌های اجتماعی می‌توانند در این مسیر به افراد کمک کنند یا مضر باشند.

- نباید واکنش‌های ما به نگارش یک پیام هیجانی در اینستاگرام محدود شود؛ بلکه باید درباره موضوع فکر کرده و سنجیده عمل کنیم.

- با کنارنشستن و عمل‌نکردن، در هیچ عرصه‌ای موفق نخواهیم بود.

- ۱۰ سال است که در کنار یونیسف هستم. شاید در روزهای نخست رفتار من هم با احساس همراه بود و کمی هیجانی به نظر می‌رسید اما در حال حاضر سعی می‌کنم هوشیارتر عمل کنم. هرچند هنوز هم امکان خطا وجود دارد اما این مانع از فعالیت من نمی‌شود.

- هدف اولیه یونیسف ایران کمک به کودکان ایرانی است. من تلاش کردم این اهداف را به گوش جامعه برسانم و این اتفاق رخ داد.

- آشنایی من با یونیسف به رشته تحصیلی من در دانشگاه بازمی‌گردد. من رشته میکروبیولوژی خوانده‌ام. هنوز هم یکی از دغدغه‌های زندگی من موضوع ایدز است و در کمپین‌هایی که یونیسف در این‌ باره برگزار می‌کند، شرکت می‌کنم.

- قرار نیست بابت این فعالیت دستمزدی دریافت کنم و مسئولیت‌های اجتماعی که من در قبال جامعه بر عهده دارم و انجام می‌دهم رایگان است.

- هیچ‌گاه فعالیت سیاسی نداشته‌ام؛ چرا که معتقدم زمانی باید وارد این مسائل شد که قواعد بازی را بلد بود. در غیر این صورت ضربه خواهید خورد و وسیله‌ای تاریخ مصرف‌دار می‌شوید.

- باید یاد بگیریم به جای سرک‌کشیدن به فضای خصوصی دیگران از این امکان درست استفاده کنیم.

- من خیلی دیر به شبکه‌های مجازی پیوستم چون علاقه و زمانی نداشتم اما پس از مدتی حس کردم فضای خوبی برای تبلیغ در زمینه امور فرهنگی و اجتماعی است. مانند رسانه‌ها که منبعی برای اطلاع‌رسانی هستند.

- محیط زیست بی‌نهایت مهم است اما مسائل مرتبط با کودکان و سرطان همواره برای من اهمیت بیشتری دارد. این بیماری، این روزها جان افراد بسیاری را می‌گیرد؛ در حالی‌ که با نحوه زندگی ما قابل پیشگیری است. مسائل کودکان بسیار گسترده است و بسیاری از معضلات اجتماعی و محیط زیستی به نوعی به این قشر ارتباط می‌یابد مانند آلودگی هوا که به کودکان و سلامت آنها مرتبط است.

- تمامی دغدغه‌ها باید همزمان مورد توجه قرار گیرند. نمی‌توان هیچ دغدغه‌ای را بر دیگری ترجیح داد. تمامی این مسائل به یکدیگر متصل هستند. نمی‌توان گفت که درباره آگاهی‌سازی در زمینه سرطان و نوع زندگی فعالیت کنیم و پرداختن به آلودگی هوا را به زمان دیگری موکول کنیم.

- تا آنجا که زندگی شخصی و کاری‌ام مختل نشود، برای انجام فعالیت‌های اجتماعی زمان صرف می‌کنم و حتی از تفریحات خود برای انجام این فعالیت‌ها کم می‌کنم. البته می‌کوشم با مدیریت زمان برای انجام تمامی امور زمان کافی در اختیار داشته باشم اما به هر حال انرژی و فرصت هر کس محدود است.

- من از ۱۵سالگی مشغول به کار شدم و کارهای متنوعی انجام دادم. نخستین‌ بار مراقب کنکور شدم و از آنجایی که قد بلندی داشتم، کسی متوجه سن کم من نشد. به این شکل اولین حقوق زندگی‌ام را گرفتم. من مناسب با شرایط موجود کار می‌کردم و درآمد داشتم. حالا هم مانند گذشته شغلی برای کسب درآمد دارم که نیاز من را به سینما کاهش دهد. به همین دلیل اگر فیلمنامه‌ای که مورد علاقه من است پیشنهاد نشود، به دلیل تأمین درآمد ناچار به پذیرش آن نیستم.

- طراحی و تولیدی لباس و مزون یکی از فعالیت‌هایی بود که من برای کسب درآمد انجام می‌دادم و به‌ خوبی پیش می‌رفت اما به دلیل مشغله‌های بسیار این فعالیت را به‌ طور کامل به شریک کاری‌ام سپردم.

- در زمینه خرید آثار هنری از آن جا که به این کار علاقه شخصی دارم، سعی کردم با کمک دوستان به این فعالیت ادامه دهم. حمایت از آثار هنرمندان جوان عرصه تجسمی اهمیت بسیاری برای من دارد، چون این افراد آینده هنر کشور ما را می‌سازند. در زمینه تهیه‌کنندگی هم همین‌طور است و من با همکاری دوستانم موفق به ادامه این فعالیت شده‌ام.

- گویا یک شوخی است که زمانی برای کسب این شهرت تلاش می‌کنیم و همزمان با معروف‌شدن عینک به چشم می‌زنیم تا شناخته نشویم.

- شهرت محدودیت‌هایی دارد و باید مزایای مثبت و منفی آن را با هم پذیرفت. باید عکس‌العمل‌ها پس از شهرت کنترل‌شده‌تر باشد. نمی‌توان به خاطر بی‌حوصلگی جواب یک طرفدار را نداد؛ چرا که ممکن است او یک‌ بار موفق شود شما را از نزدیک ببیند و این دیدار برای همیشه در ذهن او باقی خواهد ماند.

- راه‌اندازی یک اپلیکیشن درباره سرطان سینه از اقداماتی است که در حال انجام آن هستیم. این اپلیکیشن اطلاعات لازم درباره معاینه و بیماری سرطان سینه را در اختیار خانم‌ها قرار می‌دهد. سه تیم شامل برنامه‌نویسان، پزشکان و فعالان حوزه تبلیغات ما را در طراحی این اپلیکیشن همراهی کرده‌اند.

- من به اطلاع‌رسانی در زمینه اچ‌آی‌وی هم ادامه خواهم داد.

- اگر در فیلمنامه‌ها به نوعی دغدغه‌های اجتماعی من بیان شده باشد، بازی در آنها را می‌پذیرم. همان‌طور که فیلم «ماجان» را به دلیل قصه‌ای که داشت، پذیرفتم. پیش از این مشکلاتی که معلولیت جسمی کودک در خانواده ایجاد می‌کند، ذهن من را مشغول کرده بود و در یونیسف در این زمینه فعالیت می‌کردم. زمانی که فیلمنامه «ماجان» که خیلی خوب هم نوشته شده بود، به من پیشنهاد شد، یکی از دلایلی که باعث شد آن را بپذیرم بیان همین موضوع بود.

- به مرور یاد می‌گیریم. ممکن است در ابتدا حتی فرد در تلاش برای ارائه تصویر از جامعه گرفتار ادا شود اما با گذشت زمان شیوه درست بیان را خواهد آموخت. فیلم‌های اجتماعی نسبت به گذشته به واقعیت نزدیک‌تر شده‌اند اما هنوز کاستی‌هایی وجود دارد و اینجاست که تأثیرگذاری سینمای مستند نسبت به داستانی مشخص می‌شود.

- زمانی که در «عصر یخبندان» بازی می‌کردم، تصورم این بود که این فیلم اجازه اکران نمی‌یابد و خوشبختانه مسئولان برخورد مناسبی با این فیلم داشتند. به هر حال نمی‌توان صورت‌ مسئله را پاک کرد و باید معضلات را به تصویر کشید. نباید با اعتراض‌های مداوم و خط قرمزها فیلمساز را به مرحله‌ای رساند که ساخت فیلم سانتی‌مانتال در یک آپارتمان را به فیلم اجتماعی خوب ترجیح دهد.

- وقتی یک پزشک از پذیرش بیمار مبتلا به ایدز سر باز می‌زند، به این معناست که ما به جامعه اطلاعات درستی درباره این بیماری نداده‌ایم. چه کسی باید در این زمینه فرهنگ‌سازی کند. بهترین راه انتقال این پیام‌ها ساخت فیلم‌های سینمایی، مستند و برنامه‌های رادیویی است. به تلویزیون که هیچ امیدی نیست. البته شرایط بهتر شده و بسیاری فهمیده‌اند که صحبت نکردن درباره یک موضوع مشکلی را برطرف نمی‌کند.
bato-adv
مجله خواندنی ها