سروده عبدالرضا شیبانی:
مثل عبور خاطره ی انقلاب ها
مردی گذشت از همه ی پیچ و تاب ها
صبرش به سان کوه دماوند استوار
اندیشه اش بلندتر از آفتاب ها
مردی که در سپهر سیاست و اجتهاد
همواره بود اول فصل الخطاب ها
مردی که با شکیب به دریا رسیده بود
بی اعتنا به روی و ریای سراب ها
ز امواج سهمگین حوادث عبور کرد
چون نوح راند کشتی ایمان بر آب ها
نگرفت روی صورت دریایی ورا
نقش فریبکاری کف ها، حباب ها
اسطوره ای که داشت در ایام انقلاب
عزمی بلند در همه ی فتح باب ها
آماده ی دفاع ز دین و وطن شدند
در پای درس و دانش او شیخ و شاب ها
در پیروی ز شیوه ی سنجیده ی امام
همواره بود در صف پا در رکاب ها
با خطبه های جمعه ی خود در زمان جنگ
می داد التیام همه التهاب ها
یک چشمه از درایت او قطعنامه است
برجام هم اشاره ی او بر صواب ها
سازندگی نشانه ی سعی بلیغ اوست
آباد شد ز سعی بلیغش خراب ها
با پیروی ز سیره ی رهبر فکنده بود
از چهره ی کریه پلیدان نقاب ها
خود انتخاب مردم هشیار بود یا
تاثیر داشت در همه ی انتخاب ها
دردی کشی به شوق وصال و لقا یار
انداخت جان خسته به شط شراب ها
دشمن که خواست قامت او را در افکند
پر کرد از گلوله ی تهمت خشاب ها
خناس ها که تاب جلالش نداشتند
دادند یاوه نامه ی "عالیجناب ها "
مظلوم ثانی است و بهشتی بگفت این :
در نوبت است گردش این آسیاب ها
افسوس هاشمی که به حق بی قرینه بود
در چاه رشک ماند چو یوسف مآب ها
باید به رسم تجربه تاریخ انقلاب
از خاطرات او بنگارد کتاب ها
"شیبانی" امتحان الهی است روزگار
ماییم و وقت حسرت یوم الحساب ها