فرارو- حسن روحانی بعد از حضور میلیونی مردم در تشییع آیتالله هاشمی رفسنجانی نوشت: «امروز برای وداع با آن مرد تاریخساز همه آمده بودند؛ بیاییم از این فضا برای دوستی، آشتی و وحدت ملی استفاده کنیم. به جای دیوار، پل بسازیم.» ایدهای که از نظر بسیاری علاج دردهای امروز و آینده ایران خواهد بود.
به گزارش فرارو، ایدهای که جریانهای اصلاحطلب از مدتها قبل از فوت آیتالله آن را پیگیری میکرد اما هنوز انگار آنطور که انتظار میرود درباره اصل آن اجماعی به وجود نیامده است.
غلامحسین کرباسچی اصل حرکت به سمت آشتی ملی را میپذیرد اما با برخی تعابیر آن مشکل دارد. وی در همین رابطه میگوید: «كلمه آشتي ملي خيلي مناسب نيست. آشتي ملي معمولا براي كشوري به كار ميرود كه بحران، شكاف ملي يا از هم پاشيدگي داشته باشد. اين كلمه براي كشوري چون سوريه مناسب است. به جاي اين كلمه شايد بتوان كلمه معتدلتري را بكار برد. نگاه به مصالح ملي در تعامل گروههاي سياسي شايد مناسبتر باشد. در گذشته صحبت از مذاكره ملي بود.»
عبدالله ناصری میگوید اصلاحطلبان مسبب باز شدن این مباحث بودهاند.
مخاطب صحبت روحانی کیست؟در واکنش به تشییع میلیونی آیتالله هاشمی، حسن روحانی در توئیتی نوشت که چنین فضایی میتواند تبدیل به آشتی ملی شود. در همین باره در گفتگو با محمدصادق جوادی حصار از او پرسیدیم به نظر مخاطب درخواست روحانی چه کسانی هستند. وی در همین رابطه در
گفتگو با فرارو گفت: «مخاطب پیام آقای روحانی، در واقع کسانی هستند که رفتارشان از جنس مرحوم عسگر اولادی و ناطق نوری است.»
وی گفت: «آقای ناطق اصولگرایی نام و نشاندار است که هماکنون هم از گفتمان اصولگرایی دفاع میکند و مرادش از اصولگرایی هم تقویت بنیههای نظام جمهوری اسلامی است.»
از سوی دیگر جلایی پور در همین رابطه معتقد است: «بحث آشتي ملي دو طرف دارد. از طرفي اين مساله بايد خواست مردم باشد و بستر و شرايط آن در جامعه وجود داشته باشد كه از اين لحاظ شرايط فراهم است. بسياري از شخصيتها و نيروهاي سياسي امروز خواهان اين امر هستند.»
وی یادآور میشود: «بخش ديگر آن به حكومت بستگي دارد كه آقاي روحاني هم به عنوان بخشي از حكومت از اين امر استقبال كرده است. لذا بخشهاي ديگر حكومت نيز بايد بخواهد و از فرصت به وجود آمده استفاده كند.»
چرا ایده آشتی ملی مورد پذیرش واقع نمیشود؟محمدصادق جوادی در پاسخ به سوال فرارو مبنی بر اینکه چرا آشتی ملی از جانب جریان اصولگرا مورد پذیرش واقع نمیشود گفت: «من نشانه خاصی از اینکه جریان اصولگرایی واقعی ایده وحدت ملی را نمیپذیرد نمیبینم. به نظر من کسانی که در حوزه اصلاحطلبان و اصولگرایان واقعی دغدغه اصلیشان کاهش تنشهای درون نظام و تقویت گفتمان تعامل و تعادل است. پذیرای ایده آشتی و وحدت ملی هستند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «کسانی که به رشد کشور عمیقا باور دارند و معتقدند نظام باید تمام ظرفیتش در مسیر رشد و توسعه به کار گرفته شود، این قبیل ایدههای سازنده را رد نخواهند کرد. آن دسته از اصولگرایان غیرواقعی که باوری به وحدت ملی ندارند ممکن است متعلق به جریانهای تندرویی مانند پایداری باشند.»
وی گفت: «مخالفین وحدت ملی عدهای هستند که هویت خودشان را در دعوا بدست میآورند و وقتی فضا دوقطبی باشد، میتوانند ماهی خودشان را از آب گلآلود بگیرند؛ اینها نه اصلاحطلب واقعیاند و نه اصولگرای حقیقی.»
جوادی حصار گفت: «اصولگرایان میخواهند اصول نظام مانند مردمسالاری دینی حفظ شود و اصلاحطلبان هم میخواهند در همین سطح مشکلات کشور رفع شود و امهات قانونی اجرا شود. بنابراین اگر اینها قرائتهایشان متفاوت باشد، مرادشان یکی است. اصلاحطلبان تنها تقویت رفاه عمومی و بهبود کیفیت زندگی مردم را میخواهند.»
وی گفت: «کسانی که به آشتی ملی روی خوش نشان نمیدهند و تصور میکنند اگر آشتی رخ دهد موقعیتشان به خاطر میافتد؛ در حقیقت آنها اعتماد به نفس لازم برای ورود به چنین بحثی ندارند.»
غلامحسین کرباسچی اما معتقد است پیشقدم شدن اصلاحطلبان در مطالبه وحدت ملی به ویژگیهای ذاتی این جریان سیاسی مربوط میشود. وی در همین رابطه میگوید: «اصلاحطلبي اصولا از همينجا شروع ميشود. بخشي از اصلاحات نگاهي است كه اصلاحطلبان بايد بر سر مصالح ملي داشته باشند. ممكن است در انتخابات و رقابتهاي سياسي گروهها به سمت حفظ منافع گروهي و جناحي خود پيش بروند و وعدهها و شعارهاي آنچناني و بر خلاف مصالح ملي بدهند. اگر ما نگاه به منافع ملي و تعامل در اين راستا را پيش نبريم نگاه اصلاحطلبانه نخواهد بود.»
حمیدرضا جلائی پور هم در همین رابطه میگوید: «اصلاحطلبان مدتهاست كه دستشان را به سوي اصولگرايان دراز كردهاند. ليكن اصولگرايان در طرف مقابل هنوز خودشان را پيدا نكردهاند و هنوز انسجامي را به نمايش نگذاشتهاند كه از بستر آن بتوان حركت به سوي آشتي ملي را امكانپذير كرد.»
این استاد دانشگاه معتقد است: «متاسفانه اصولگرايان همچنان تحت تاثير تندروها هستند. آنها قادر به ايجاد حركتي متمايز از آنها در عرصه سياسي نيستند. در دولت آقاي احمدينژاد آنها تنها تماشاچي بودند و به عنوان يك جريان سياسي نتوانستهاند ايفاي نقش كنند. هنوز هم بعد از سه سال از پايان دولت احمدينژاد خود را پيدا نكردهاند.»
مخالفین آشتی ملیمحمد صادق جوادی حصار در گفتگو با فرارو گفت: «من تصور میکنم وقتی ارکان و اصول این دو جریان اصلی سیاسی ایران به یکدیگر نزدیک شوند، مخالفین، چارهای جز تمکین نخواهند داشت و اگر تمکین نکنند هم موج مردم آنها را به حاشیه خواهد برد.»
وی گفت: «تصور میکنم، اگر اصولگرایان و اصلاحطلبان واقعی گردهم جمع شوند و به صورت منطقی و مستدل موارد اشتراک نظرشان را با یکدیگر مطرح کنند و به همین ترتیب موارد مورد غفلت را شناسایی کنند و گفتگو های انتقادی و مثبتی با یکدیگر داشته باشند، فکر میکنم چنین گفتگوهایی راه برون رفت از مسیر فعلی باشد.»
جلایی پور نیز در همین رابطه میگوید: «اين مساله نيازمند اين است كه اصولگرايي از هژموني تندروها فاصله بگيرد. اصولگرايان در اين ميان يك مشكل اساسي دارند. از يك طرف اگر بخواهند طرف مردم بيايند، بايد حرف مردم را بزنند و از اصل، حاكميت مردم و برابري سياسي را قبول كنند و از حاكميت قانون سخن بگويند.»
آشتی ملی، یا بازگشت اصلاحطلبان به قدرت؟جوادی حصار در پاسخ به این سوال که آیا میتوان طرح ایده آشتی و وحدت ملی از سوی اصلاحطلبان را استراتژی آنها برای بازگشت به قدرت تلقی کرد، گفت: «چنین برداشتی درست نیست. چرا که کارنامه اصلاحطلبان در دولت آقای خاتمی و در زمانی که صاحب قدرت بودند هم نشان میدهد جریان واقعی اصلاحات، موافق وحدت ملی بوده است.»
وی در همین رابطه اضافه کرد: «دولت اصلاحات که سمبل دورانی است که اصلاحطلبان صاحب قدرت بودهاند، مشحون از تعاملات و گفتگوهای سازنده و حمایت از جریانهای غیر اصلاحطلب است؛ یعنی آنقدر که در دولت آقای خاتمی به جریانهای غیراصلاحطلب امکان تعامل با دولت را میدادند، خود اصلاحطلبان این فرصت را در اختیار نداشتند.»
وی ادامه داد: «رئیس دولت اصلاحات در هر دو دوره، مراعات حال دوستان اصولگرا را در تمامی حقوق اجتماعی و سیاسی و فرهنگی میکردند و اصولگرایانی مانند ناطق نوری اذعان دارند که اصلاحطلبان وقتی در قدرت بودند، در پی نادیده گرفتن دیگران نبودند البته من این را مطلق نمیکنم و قطعا رفتارهای نادرستی هم در آن دوران صورت گرفته است.»
وحدت ملی، مطالبهای غیرسیاسی استدلایل حمیدرضا جلاییپور از ایده آشتی ملی ماهیتی غیرسیاسی دارد؛ جلاییپور معتقد است در آینده نزدیک بحرانهایی گریبان کشور را خواهد گرفت که غیرسیاسی هستند اما در صورت آشتی ملی میتوان از این مصایب جان سالم به در بود.
این استاد جامعهشناسی سیاسی در همین رابطه به اعتماد میگوید: «ایران با معضلات اساسیای روبرو است. بیکاری انبوه، فرسایش اقلیم، بحران خاورمیانه، نارسایی و عدم کارایی در سیستم بروکراسی کشور، فساد ساختاری و افزایش آسیبهای اجتماعی از جمله معضلاتی است که یک همکاری عمیق بین نیروهای حکئمت و جامعه مدنی را برای حل آن میطلبد.»
همانطور که این استاد جامعهشناسی نیز اشاره کرده است، به گفته سایر کارشناسان نیز بحرانهای پیشروی ایران از جنس غیرسیاسی و بینالمللی خواهند بود. بر طبق شواهد موجود با نگاهی کوتاه مدت در سالهای آتی 84 درصد از مساحت کشور با درجات مختلفی از خشکسالی مواجه خواهند شد.
به همین ترتیب میتوان به گفته وزیر کشور ارجاع داد که میگوید: «ما هم اکنون 3 و نیم میلیون نفر بیکار در کشور داریم که توزیع آنها در سطح کشور نرمال نیست. یعنی در برخی از مناطق بیشتر از 60 درصد بیکاری وجود دارد.» وی همچنین پیش از این گفته بود: « در ایران یازده میلیون نفر حاشیه نشین و 2700 محله حاشیه نشینی وجود دارد.»
عبدالله ناصری در همین رابطه در یادداشتی در روزنامه اعتماد مینویسد: «تاثيري كه تحقق آشتي ملي در حوزه اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي و سياسي خواهد داشت، ميتواند فرآيند پيشرفت و توسعه كشور را تسريع بخشد. شايد بسياري از مشكلات ما امروز تقابلهاي بيمورد بين فعالان سياسي دو جناح باشد كه با برداشته شدن اين مانع ميتوان انرژي و وقت بيشتري صرف حل مشكلات و معضلات كشور كرد.»
مواردی که به همین موضوعات محدود نمیشود و دهها و صدها مشکل دیگر نیز را میتوان به آن افزود. اما همه آنها بر چند مسئله اشتراک دارند که اولا همه آنها محصول کمکاری تاریخ سیاسی-اجتماعی ایران در قبل و بعد از انقلاب است و ثانیا محصول نواقص تمامی جناحهای سیاسی است. بنابراین باید در فضای آشتی و وحدت ملی به سمت رفع آن قدم برداشت.
منافع آشتی ملی فراجناحی استمرتضی مبلغ با ذکر فواید ملی و فراجناحی آشتی ملی اشاره و در روزنامه اعتماد مینویسد: «از مهمترين محصولات و فوايد شكلگيري آشتي ملي، گسترش اعتماد ملي است. شكلگيري اعتماد ملي از ملزومات دموكراسي موفق و كارآمد است. به خصوص شكلگيري اعتماد بين ملت و حاكميت بسيار ميتواند مفيد باشد.»
جوادی حصار نیز در خصوص منافع دستیابی به وحدت ملی به فرارو گفت: «تصور میکنم اگر آشتی ملی به معنای واقعی کلمه اتفاق بیافتد ذخائر فراوان کشور در اداره امور کشور دعوت خواهند شد و بکارگیری این ذخائر کمکهای بزرگی به حرکت کشور در مسیر توسعه خواهد کرد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «آشتی ملی بنیان های ملی مطالبات مردمی را تقویت میکند و ارکان اصلی نظام نیز با مشارکت مردم و حضورشان در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها تقویت میگردد.»
جوادی حصار در پاسخ به این سوال که آیا چنین ایدهای کشور را به سمت خلط شدن اصلاحطلبان با اصولگرایان از نظر مردم نخواهد شد، گفت: «آن کسانی که از عنوان اصلاحطلبی مرادشان مواجهه اپوزوسیونی با نظام بوده اشتباه کرده و برداشت غلطی داشتهاند. چرا که اصلاحطلبان در پی جایگزینی برای نظام نبوده و به دنبال تقویت نظام بوده و هستند.»
وی گفت: «تفاوت رفتاری اصولگرایان با اصلاحطلبان در این است که برخی اصولگرایان تقویت نظام را در حفظ وضع موجود میدانسنند و تصور میکنند آنچه هست مطلوب است؛ ولی اصلاحطلبان تقویت نظام را در به چالش کشیدن کاستیهای آن میبینند و میخواهند به جای اصرار بر حفظ وضع موجود برای رسیدن به وضع مطلوب تلاش کنند.»
مثل اینکه کلاهی گشاد سرشان رفته