مدیرعامل موسسه تولد دوباره با انتقاد از طرح مسالهای چون «عقیمسازی کارتنخوابها»، طرح چنین مسائلی را ناشی از تضعیف برنامههای کاهش آسیب در کشور دانست و گفت: تاکنون برای کسانی که در خیابان هستند چه اقدامی صورت گرفته؟ غیر از آنکه همواره سعی داشتند کارتنخوابها را به اجبار به مراکز درمان اجباری ببرند، بدون آنکه امکانات رفاه اولیه را برای آنها فراهم کنند.
عباس دیلمیزاده در گفتوگو با ایسنا، درخصوص عقیمسازی کارتنخوابها اظهار کرد: در موضوعی چون عقیمسازی زنان کارتن خواب تنها با کلمات، الفاض و واژگان بازی میکنیم و بیش از آنکه بتوانیم موضوع و مساله را بفهمیم و برای آن راهکار بنیادین پیدا کنیم، با به کار بردن مثالهای مختلف از مشکلات مساله، سعی میکنیم نظرات و دیدگاههای خود را به هر ترتیب به کرسی بنشانیم.
وی در ادامه تاکید کرد: در چنین شرایطی فضای سالم برای ارائه نظرات سازنده و کارشناسی پیدا نمیشود؛ در حالی که بیش از هرچیز در حل این مساله و شکلگیری آن به جای فضاسازیهای رسانهای یا گفتوگوهایی که معمولا برای غلبه نظراتمان است، باید بیشتر بر روی دیدگاهها و نظرات علمی و کارشناسی تکیه کنیم.
مدیرعامل موسسه تولد دوباره در ادامه اظهار کرد: واژه «عقیمسازی» واژه نامناسبی برای این مساله است و شاید جایگزین بهتر این واژه «پیشگیری از بارداری» باشد و به این ترتیب باید در انتخاب ادبیات خود در خصوص حل مساله کارتنخوابها و معتادان متجاهر نیز بیش از پیش دقت کنیم.
دیلمیزاده در ادامه به فاکتور «آزادنه بودن» در این برنامه اشاره کرد و گفت: مدافعان این طرح مدعی آزادانه بودن انجام آن برای گروه هدف هستند و تاکید دارند که عمل عقیمسازی با اختیار و آزادی کامل فرد بر وی صورت میگیرد، این در حالی است که در نقد این نگاه، باید به کلمه «تصمیمگیری آزادانه» درخصوص قشر کارتنخواب توجه ویژه داشته باشیم.
وی در ادامه تصریح کرد: تصمیمگیری آزادانه زمانی برای فرد معنا پیدا میکند که وی در شرایط سخت و اجبار قرار نگرفته باشد، این در حالی است فردی که در خیابان بوده کارتن خواب است، غذا و پوشاک و امکانات اولیه را ندارد، واژه «آزادی» و «تصمیمگیری آزادانه» برای وی مضحک و غیرقابل قبول است.
مدیرعامل موسسه تولد دوباره ادامه داد:بنابراین قبل از هرچیز آن افرادی که از چنین برنامههایی دفاع میکنند و با طرح مسائلی چون آنکه کودکان و نوزادان این زنان دچار آسیب بوده و به جامعه نیز آسیب خواهند زد باید به این سوال اصلی پاسخ دهند، «شما برای کسانی که در خیابان هستند چه کردید؟ مگر غیراز آنکه سعی داشتید آنها را به اجبار به مراکز درمان اجباری ببرید؟».
دیلمیزاده ادامه داد: مسوولان توضیح دهند آیا تاکنون برای قشر کارتنخواب و معتادان متجاهر، امکانات رفاه اولیه و ساختارهایی که نیازهای اولیه و ثانویه آنها را فراهم کند، پیشبینی کردهاند؟
وی در ادامه تصریح کرد: مدافعان چنین طرحهایی باید بدانند زمانی میتوانند مدعی آزادانه بودن چنین طرحی شوند که امکانات لازم را برای فرد فراهم کرده باشند و فرد سرپناه، غذا، پوشاک، درآمد اولیه، و احترام اجتماعی را داشته باشد تا در چنین شرایطی شاید بتوان از وی پرسید که مایلید در چنین شرایط اعتیادی دارای فرزند باشید یا خیر؟ که باز هم در چنین شرایطی در آن مقطع زمانی تصمیمگیری درخصوص پیشگیری از بارداری و پاسخ فرد منوط به نظر کارشناسی و علمای دینی صاحب نظر در این حوزه خواهد بود.
مدیرعامل موسسه تولد دوباره ادامه داد: وقتی مساله را اینگونه طرح میکنیم که عدهای در خیابان حضور دارند که فرزندانی را در اثر روابط جنسی پرخطر خود متولد میکنند و باعث گسترش چرخه آسیب در کشور میشوند و به این ترتیب راهحل جلوگیری از این مساله عقیمسازی است، باید بگوییم حتی اگر داوطلبانه و آزادانه از این افراد سوال کنیم، آنها در شرایط اختیار نیستند و به علت آنکه اجبار به مصرف مواد و زندگی در خیابان دارند، نمیتوانند تصمیمگیری درستی در این خصوص داشته باشند.
دیلمیزاده درخصوص اجرای طرح عقیمسازی برای مردان کارتنخواب نیز گفت: در اجرای چنین طرحهایی جنسیت را نمیتوان ملاک قرار داد و نمیتوان به طور کارشناسی بررسی کرد که اجرای این طرحها بر روی جنسیتهای مختلف زن و مرد چه تبعات اجتماعی را به بار خواهد آورد؟.
وی ادامه داد: نمیخواهم در این خصوص که برخی مدعی میشوند که جمعیت مردان کارتنخواب بیش از زنان کارتنخواب است پس بدین ترتیب این طرحهای عقیمسازی را برای مردان اجرا کنیم، نظری دهم و موضوع را رد یا قبول کنم اما بخشی از برنامههای کاهش آسیب که در حال تضعیف است، به استفاده از ابزارهای جلوگیری از بارداری و انتقال HIV+ اشاره میکند که ارائه چنین برنامههایی همچون اجرای طرحهای عقیمسازی هیچ ضرورتی نخواهد داشت.
مدیرعامل موسسه تولد دوباره ادامه داد: آموزشهای لازم برای برقراری ارتباط جنسی ایمن و همچنین استفاده از ابزارهای پیشگیری کننده در برنامههای کاهش آسیب به طور دقیق وجود دارد اما این برنامهها به دلیل ضعف امکانات مالی در دهه اخیر در جامعه رو به ضعیف شدن رفته و تضعیف برنامههای کاهش آسیب در کشور باعث چنین طرحهایی چون عقیم سازی کارتنخوابها در کشور شده است.
دیلمیزاده در پایان تاکید کرد: اجرای برنامههای کاهش آسیب در تمام دنیا و همچنین در سیاستهای کلی نظام در عرصه مبارزه با موادمخدر پذیرفته شده و برای جلوگیری از وخامت اوضاع و همچنین عدم ارائه چنین پیشنهادهایی نیاز است این برنامهها مجددا در کشور تقویت شوند.