فرارو- کیانوش عیاری کارگردان سرشناس پس از 6 سال باز هم بر صدر اخبار سینمایی کشور نشسته است. کارگردانی که پس از توقیف فیلم "خانه پدری" برای اولین بار وارد حاشیه های سینمایی شد اینبار با فیلم "کاناپه" بحث تازه، بنیادین و مهمی را در سینمای ایران باز کرده است. فیلم کاناپه او به خاطر استفاده از کلاه گیس برای زنان در خانه در مقابل محارم از حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر باز مانده است.
به گزارش فرارو، هفته پیش زمزمههای احتمال رد فیلم تازه کیانوش عیاری در رسانه ها مطرح شد اما عیاری این خبرها را به شدت تکذیب کرد. اما اکنون مشخص شده است که آن شایعات رنگی از واقعیت داشته است.
فیلم سینمایی «کاناپه» روایت دو خانواده است که به واسطهی یک کاناپه قدیمی، اتفاقاتی بین این دو خانواده از دو سطح طبقاتی مختلف میافتد.
دوربین عیاری در خانه و کنار محارم شخصیتهای زن آنها را بدون حجاب و با کلاه گیس نشان داده است.
فرهاد آئیش، ابوالفضل پورعرب، بابک حمیدیان، فریبا کامران از بازیگران چهرهی این فیلم هستند که به همراه فرگل فربخش، آتوسا انواریان، تینا عبدی و بیتا بیگی دیگر بازیگران زن فیلم، جلوی دوربین کیانوش عیاری رفتند.
کیانوش عیاری پس از رد فیلمش توسط هیات انتخاب جشنواره در گفت وگویی اعلام کرد که كه از ابتدا میدانسته كه این فیلم برای بخش جایزه انتخاب نخواهد شد، زیرا بازیگران خانم فیلم در این فیلم روسری به سر ندارند.
عیاری تاكید كرد كه در «كاناپه» شش بازیگر خانم ایفای نقش كردهاند كه همه آنها موهایشان را با نمره چهار كوتاه كردند. تمام سكانسهای فیلم این خانمها با كلاهگیس هستند. او در عین حال میگوید كه منتظر مسوولان جشنواره است تا از او بپرسند كه چرا بازیگران این فیلم روسری به سر ندارند؟
این کارگردان برجسته سینما گفت: «دیگر هیچ فیلم سینمایی نمیسازم كه خانمها در آن روسری به سر داشته باشند چه در خلوت خودشان چه در مقابل محارم این كار را نخواهم كرد.»
شبنم عرفی نژاد دستیار کیانوش عیاری درباره تکنیک این کاگردان در استفاده از کلاه گیس برای بازیگران زن فیلم می نویسد: «هیچ کجای فیلم اثری از بدحجابی دیده نمی شود بیایید شجاع باشیم همانطور که کیانوش عیاری شجاعانه ایستاد و با جیب خالی با عوامل حرفه ای سینما فیلمش را ساخت تا سینمای ایران بازهم حرفی برای گفتن در سینمای دنیا داشته باشد.»
اکنون کاناپه در مرحله ای است که بنا به گفته دبیر جشنواره فیلم فجر باید "توسط مراجع بالاتردرباره آن تصمیم گیری شود."
با این حال شرایط کاناپه و سخنان کیانوش عیاری بحثی تازه در میان منتقدان و ناظران سینمای ایران ایجاد کرده است. بحثی در این باره که آیا شیوه عیاری درست بوده است یا نه؟ آیا این اقدام به حاشیه ها دامن می زند و یا اینکه نتیجه مشخصی در پی خواهد داشت؟
مدافعان عیاری چه می گویند؟مهرزاد دانش روزنامه نگار در یادداشتی به انتقاد تصمیم هیات انتخاب برای رد "کاناپه" پرداخته است. او معتقد است استفاده از کلاه گیس برای زنان در فیلم های سینمایی بنابر فتوای مراجع بدون اشکال است. دانش در این باره به فتوایی از آیت الله سیستانی اشاره می کند.
دانش همچنین این موضوع را سابقه دار می داند و می نویسد: «پیش از این استفاده از کلاه گیس در برخی فیلمها و سریال ها جاری بود و هنوز هم در پخش دوبارهشان از تلویزیون این نماها با کمال آسودگی و اطمینان نمایش داده میشود. بارزترین مثال آن، سریال یوسف پیامبر ساخته مرحوم فرج الله سلحشور است که تقریبا همه بانوان بازیگر آن، کلاه گیس داشتهاند. چگونه است که این موضوع برای آقای سلحشور بلا ایراد بوده است و حالا برای عیاری ایراد به حساب میآید؟ آن خدابیامرز خودی بود و این عزیز ناخودی؟ او شهروند درجه یک بود و این یک، از نوع دوم؟ اگر کلاه گیس حرام است، حرام است؛ و اگر نه، که نه. دیگر با تغییر نام کارگردان قرار نیست حلال حرام شود و برعکس.»
پوریا ذوالفقاری نیز در یادداشتی به نقل قولی از عیاری پرداخته است که در سر صحنه فیلم برداری کاناپه و در گفت و گو میان ذوالفقاری و عیاری مطرح شده است. "وقتی سر صحنه ی کاناپه از او پرسیدم نگران نیستید بابت استفاده از کلاه گیس اذیت تان کنند؟ و او گفت: واقع گرایی من را به این جا رسانده. دیگر توانش را ندارم. در روزگار قریب از آبدارچی پروژه هم خجالت می کشیدم که دارم پرستارهای دهه ی پنجاه را با مقنعه تصویر می کنم."
ذوالفقاری نوشته است: «عیاری آخرین و مهم ترین آزمون برای مدیران فعلی سینما و جشنواره است. مدیرانی متهم به محافظه کاری و کوتاه آمدن های مستمر و بعضا بی دلیل. این شما و این هم فیلمسازی که نیامده، با فیلمش نخستین شوک را به سینمای مدعی واقع گرایی وارد کرده است. کاناپه در جشنواره باشد یا نباشد، این شوک تاثیر کوتاه و بلند مدتی انکارنشدنی خواهد داشت.»
شهرام مکری دیگر کارگردان سینمای ایران که اون نیز فیلمش "هجوم" مانند "کاناپه" توسط هیات انتخاب جشنواره رد شده است، در واکنش نوشته است "می خواهم از این موقعیت سواستفاده کنم و بگم آقای عیاری چه خوبه که آدم همیشه کنار شما باشه. هر طرفی هستین همون طرف خوبه."
در کنار حمایت ها از کیانوش عیاری پرویز شهبازی کارگردان سینما هم به دفاع از تصمیم او پرداخته است. شهبازی می گوید "کیانوش عیاری را درک و از او حمایت می کنم."
شهبازی می گوید: "شاید این فرصتى باشد تا راه حلى براى روسرى هاى غیرضرورى در فیلم هاى ایرانى پیدا شود."
منتقدان چه می گویند؟ اما تصمیم و اقدام کیانوش عیاری منتقدانی نیز دارد. امروز روزنامه جوان اقدام کیانوش عیاری را زیر سوال برد. این روزنامه با تیتر "کلاهگیس بر سر سینمای ایران" نوشت: «چه کسی به عیاری تضمین و مجوز داده که در سال آخر دولت میتواند قرارداد ۴۰ ساله سینمای انقلاب را به هم بزند؟!»
روزنامه جوان همچنین رویکردی عیاری را "نادر" توصیف کرده و نوشته است: «که عیاری با چه انگیزهای تصمیم به عبور از یکی از خط قرمزهای سینمای ایران گرفته و چه تحلیلی و تضمینی سبب شده که او بدون سروصدا و دغدغه از این خط قرمز بدیهی عبور کند.»
جوان استدلال کرده است که "سینما در همه دنیا با قراردادهای نانوشتهای که میان فیلمسازها و تماشاگران منعقد شده، کارایی دارد و کار میکند. مخاطبان سینما میدانند که فلان بازیگر مشهور در حال ایفای نقش یک کاراکتر فرضی است. اینکه زنان در ایران مقابل محارم خود روسری نمیپوشند یک موضوع بدیهی است که با قرار داد میان مخاطب و فیلمساز برای سر کردن روسری در منزل خللی به فیلم وارد نمیشود. نزدیک 40 سال است که این قرار داد در سینمای ایران جواب داده و کار میکند."
این روزنامه ضمن تجلیل از عیاری به عنوان کارگردان "کاربلد" و "خوب" سینما در رد استدلال استفاده از کلاه گیس برای زنان در فیلم های تاریخی نوشته است: «اساساً جنس سریال های تاریخی به گونهای است که مخاطب از نوع و آرایش مو کاملاً به این پی میبرد که کلاهگیس بر سر بازیگر است، اما در فیلمهایی که به سبک رئال ساخته میشود و تاریخی نیست تشخیص این مسئله قاعدتاً باید برای مخاطب غیرممکن به نظر برسد.»
در کنار روزنامه جوان تا لحظه تنظیم این گزارش حسین معززی نیا منتقد سینما نیز اقدام کیانوش عیاری را زیر سوال برده است. او می گوید عیاری را جزو بهترین کارگردانان سینمای ایران می داند اما معتقد است در این باره اشتباه کرده است.
معززی نیا نوشته است "آیا شرایط فرهنگی اجتماعی سیاسی ایران امروز نشانههایی دارد كه تصور كنیم میشود ناگهان حجاب از سر بازیگر زن برداریم و بگوییم با گلاهگیس در خانه بچرخد و در میان مدیران هم كسی هست كه پای ما بایستد و پشتیبانی كند از چنین تصمیمی؟"
معززی نیا اقدام کیانوش عیاری را شورش خوانده و نوشته است: «در این اوضاع و احوال مملكت، در شرایطی كه گروههایی به سینمای فعلی با همین مشخصاتی كه دارد حملهورند و میگویند كلا جمعش كنید، فایدهای دارد كه ما ناگهان علیه یك تصمیم چند دههای شورش كنیم و یكتنه بخواهیم مقابل این وضعیت بایستیم؟»
این منتقد سینما در ادامه به نتیجه نهایی تصمیم عیاری پرداخته و نوشته است "بهنظرم نتیجهی چنین طغیانی حذف شدن فیلم آقای عیاری، حذف شدن خودش از سینمای ایران و هدر رفتن آخرین سالهایی است كه این بزرگوار توان فیلم ساختن و تاثیرگذاری در سینمای ایران دارد."
معززی نیا با بیان اینکه "این شورش یک نفره آقای عیاری چیزی را تغییر نخواهد داد" تاکید کرده است: «دارم دعوت به سازشكاری میكنم؟ هرگز. فقط دارم به این فكر میكنم كه یكی مثل كیانوش عیاری مگر چند سال دیگر فرصت دارد فیلم بسازد كه خانهی پدریاش آن شكلی قربانی شود و فیلم جدیدش هم این شكلی.»
این منتقد سینما در یادداشتی دیگر که در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده است در پاسخ به انتقادات از یادداشت اول خود نوشته است: «حل شدن این جور مسائل در سینمای ایران فقط با پادرمیانی مدیران فرهنگی ممكن است. به این دلیل ساده كه این طرف ماجرا تعدادی سینماگر داریم، آن طرف ماجرا كسانی كه سینماگران را اصلاً داخل آدم حساب نمیكنند. امكان مذاكره میان این دو طیف وجود ندارد چون مخالفان، سینماگران را مشتی آدم قرتی فاسد عرقخور میدانند كه با گلاهگیس گذاشتن سر زنان میخواهند قبح بیحجابی را از بین ببرند و فساد را رواج دهند. امكان توافق میان این دو طیف فقط با واسطهگری «فیلتر»ی ممكن است بهنام مدیر فرهنگی كه بتواند هم اعتماد این طرفیها را جلب كند و هم اعتماد آن طرفیها را.»
تجربه نشان داده است که دعوا بر سر مسائل بنیادین فرهنگی در سینما و فرهنگ ایران ماه ها و حتی سال ها ادامه خواهد داشت، به نظر می رسد که بحث تازه ای که "کاناپه" کیانوش عیاری باز کرده است از این جنس مسائل خواهد بود. همانطور که فیلم "رستاخیز" احمد رضا درویش بحثی دامنه دار و فرسایشی را در پی داشت، "کاناپه" نیز احتمالا در این مسیر حرکت خواهد کرد. بحث هایی که عموما در کوتاه مدت به نتیجه ختم نمی شود و شاید هرگز به نتیجه نرسد.