bato-adv
کد خبر: ۳۰۱۸۱۸

رهایی مرد آدمکش از مجازات دو جنایت

سارق مسلح که دو مرد را کشته بود، با پرداخت دیه رضایت خانواده‌های اولیای دم را جلب کرد
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۰ - ۱۹ دی ۱۳۹۵
مرد جنایتکار که دو قتل  را در پرونده قضائی خود ثبت کرده است، درحالی ‌که به دوبار قصاص محکوم شده بود، با جلب رضایت خانواده‌های اولیای دم توانست از مجازات اعدام رهایی یابد.

به گزارش شهروند، این مرد ٥٦٥‌میلیون تومان به خانواده‌های اولیای دم پول داد تا توانست خود را از مرگ نجات دهد. او صبح دیروز از قضات جنایی خواست به خاطر همسر و فرزندش او را ببخشند.  

١٩ مرداد ‌سال ٨٩ مغازه‌داران خیابان مجیدیه تهران با صدای فریاد‌های مردی متوجه سرقت مسلحانه ٣ هفت‌ تیرکش از یک طلافروشی شدند. ٣ مرد تبهکار اسلحه به دست وارد مغازه طلافروشی شده و دست به سرقت مسلحانه زده بودند. آنها درست زمانی که می‌خواستند فرار کنند، با مردم روبه‌رو شدند و خود را درمحاصره دیدند.

برای همین دست به اسلحه بردند و چند تیر هوایی شلیک کردند. دراین میان چند نفر از مردم که در آنجا حضور داشتند، با شلیک اسلحه مجروح شدند. در ادامه یک مرد مغازه‌‌دار وقتی وضع را اینچنین دید، با میله‌ای به سوی یکی از تبهکاران حمله کرد تا بتواند او را خلع سلاح کند، اما یکی دیگر از مردان مسلح با شلیک گلوله، مرد مغازه‌دار را به قتل رساند. در ادامه با گزارش سرقت مسلحانه به پلیس، مأموران کلانتری ١٩٠ مجیدیه بلافاصله خود را به محل حادثه رساندند و با انجام طرح مهار موفق شدند یکی از متهمان به نام فرشاد ٤٨ساله را دستگیر کنند.

بنابراین تیمی از مأموران اداره یکم و دهم پلیس آگاهی و بازپرس دادسرای جنایی وارد صحنه شده و زوایای سرقت مسلحانه را بررسی کردند. کارآگاهان با انجام بازجویی‌های تخصصی از متهم دستگیرشده، متوجه شدند که او با ٢ همدستش دست به سرقت مسلحانه زده و طلاها نیز دراختیار یکی از متهمان فراری است.

تحقیقات نشان داد که فرشاد به همراه ٢ همدست فراری‌اش از چند روز پیش ازحادثه برای سرقت از طلافروشی برنامه‌ریزی کرده و با یک موتورسیکلت به صحنه آمده‌اند. درجریان این سرقت یکی از متهمان فراری نقش نگهبان را داشته و فرشاد و همدست دیگرش نیز با حمله به داخل مغازه و تیراندازی هوایی درکمتر از ٢دقیقه طلاها را دزدیده‌اند. در ادامه تحقیقات کارآگاهان با انجام تجسس‌های میدانی همدست دیگر فرشاد را نیز درکمتر از ١٢ساعت دستگیر کردند. دومتهم دستگیرشده در بازجویی‌ها ادعا کردند که مرد فراری عامل قتل بوده است.

کارآگاهان برای ردیابی تنها مرد فراری پرونده دست به تجسس‌های ویژه زدند و با ردیابی وی درچند استان کشور درنهایت موفق شوند وی را چند ماه بعد دریکی از محله‌های شهر کرج دستگیر کنند.  

صابر که دارای چند سابقه کیفری بود، هنگام بازسازی صحنه سرقت لب به اعتراف گشود و به قتل مرد مغازه‌دار اعتراف کرد. او به مأموران گفت: «وقتی که آن مرد جوان با میله آهنی به سوی همدستم حمله کرد، خیلی ترسیدم و به خاطر این‌که گیر نیفتیم، مجبور شدم شلیک کنم، اما نمی‌خواستم او را به قتل برسانم.»

اما این پایان خلافکاری‌های مرد تبهکار نبود، او درجریان بازجویی‌ها راز یک جنایت دیگر را نیز فاش کرد و گفت:   «چند‌سال پیش در زندان با مردی به نام عماد آشنا شدم. پرونده‌ام موادمخدر بود و قرار شد که با پرداخت ٥٠‌میلیون تومان به عماد، او برایم سند جعلی تهیه کند و به دادسرا بیاورد تا از زندان آزاد شوم. من وثیقه گذاشتم و به مرخصی رفتم، اما عماد سر قولش نماند و وثیقه را توقیف کردند. او سرم کلاه گذاشته بود و اصلا پیگیر کارهایم نشد. تا این‌که درنهایت با وی قرار گذاشتم و یک تیر به سرش زدم و فرار کردم.»

با اعترافات این مرد و مشخص‌شدن دومین جنایت وی، پس از تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مرد جنایتکار درشعبه ٧٤ سابق دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد و به اتهام دوقتل، به دوبار قصاص محکوم شد.

با تأیید این حکم و ارسال پرونده متهم به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران، شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص صابر آغاز شد تا این‌که او ‌سال گذشته موفق به جلب رضایت خانواده نخستین قربانی خود شد، اما همچنان بابت جنایت دوم در آستانه اعدام بود. مرد اعدامی پای چوبه دار رفت تا حکم مرگ او اجرا شود، اما او این‌ بار هم توانست رضایت یکی از اولیای ‌دم مرد مغازه‌دار را جلب کند، ولی باز همچنان یکی دیگر از اولیای ‌دم خواستار قصاص شد، بنابراین صابر مهلت گرفت تا بتواند رضایت یکی دیگر از اولیای دم را جلب کند.

او درنهایت موفق به این کار شد و توانست از اجرای هر دوحکم اعدام خود نجات پیدا کند. بنابراین پرونده این‌بار برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران برگشت و این مرد صبح دیروز درمقابل هیأت قضائی ایستاد. او دراین جلسه به هیأت قضائی گفت: «برای پرداخت دیه همه زندگی‌ام را از دست دادم.  ١٦٥‌میلیون تومان به خانواده نخستین مقتول دادم و ٤٠٠‌میلیون تومان نیز به خانواده مرد مغازه‌دار که درجریان سرقت مسلحانه او را کشته بودم، پرداخت کردم. برای همین دیگر هیچ چیز برایم نماند.

از تمام دنیا تنها همسر و فرزندم برایم مانده‌اند. نمی‌خواهم آنها را از دست بدهم. برای همین از دادگاه تقاضا دارم که در مجازاتم تخفیف بدهند تا بتوانم درکنار خانواده‌ام باشم و این‌بار زندگی تازه‌ای را آغاز کنم.» درپایان نیز هیأت قضائی برای صدور رأی از جنبه عمومی جرم وارد شور شدند.
bato-adv
مجله خواندنی ها