«یعنی آن دانشور والامقام واقعا از قدمت نام اروندرود بیاطلاعاند و نمیدانند قدیمیترین منبع مهجور عربی که نام شطالعرب را آورده مربوط به حداکثر سیصدوپنجاه سال قبل است؛ حال آن که دست کم در «شاهنامه فردوسی» بارها این رود را با نام اروند یاد کرده است؟»
حسین دهباشی در کانال تلگرامی خشت خام درباره اظهارات اینستاگرامی صادق زیباکلام درباره نام اروندرود و شطالعرب نوشت:
«یک: استاد ارجمند، جناب دکتر صادق زیباکلام به تازگی مرقوم فرمودهاند: «واقعیت آن است که در گذشته، ایرانیان هم به اروندرود شطالعرب میگفتند. نقشههای قدیمیتر و کتب درسی را هم که نگاه کنید همگی مینوشتند شطالعرب. تا این که میان [محمدرضا پهلوی] پادشاه ایران با اعراب از جمله [جمال عبدالناصر] رهبر معروف مصر و بعدها [صدام حسین] اختلافات زیادی بروز کرد. ریشه اختلافات هم نه مذهبی بود و ارتباطی به مناقشه شیعه و سنی پیدا میکرد؛ چرا که دینداری هر سه آنان در یک حد و اندازه بود و نه دعوای تاریخی عرب و عجم بود. شاه متمایل به غرب و آمریکا بود و متقابلا عبدالناصر و صدام چپگرا، ضد غرب و متمایل به روسیه. البته مناقشه بر سر جزایر سهگانه هم آن اختلافات را عمیقتر کرد. آن اختلافات سبب شدند تا رژیم شاه تصمیم بگیرد نام شطالعرب را به اروندرود تغییر دهد...»
دو: یادداشتِ جناب آقای زیباکلام در جایگاه «استاد تمام دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران» آن چنان حیرتانگیز است که خواننده در برابر این پرسش مبهوت میشود که یعنی آن دانشور والامقام واقعا از قدمت نام اروندرود بیاطلاعاند و نمیدانند قدیمیترین منبع مهجور عربی که نام شطالعرب را آورده، مربوط به حداکثر سیصدوپنجاه سال قبل است؛ حال آن که دست کم در «شاهنامه فردوسی» (در جایگاه میراثِ بسیار معتبر بشری (که ممکن نیست در کتابخانهای در جهان نسخهای از آن یافت نشود، با قدمتی حدود هزار سال) بارها این رود را با نام اروند یاد کرده و از جمله «به اروندرود اندر آورد روی / چنان چون بود مرد دیهیم جوی» یا «اگر پهلوانی ندانی زبان / بتازی تو اروند را دجله خوان!» یا در داستان سیاوش «به جیحون گذر کرد و کشتی نجست/ به فر کیانی و رای درست / بسان فریدون کز اروندرود / گذشت و به کشتی نیامد فرود» و در قرون بعد نیز مثلا در در نزهتالقلوب تألیف حمدالله مستوفی (قرن هشتم هجری) آمده است: «... چندان که در عمود شط دجله چندان آب نمیماند که کشتی تواند رفت و در زیر دیه مطاره فواضل این آبها و آب فرات از بطایح بیرون میآید و آبهایی که از خوزستان درمیرسد با آن جمع گشته شطالعرب میشود و در زیر بصره به دریای فارس میریزد و طول این رود سیصد فرسنگ باشد. فرس آن را اروندرود خواند؛ چنان که فردوسی میگوید در شاهنامه فریدون چو بگذشت از اروندرود / همی داد بخت شهی را درود» و از شاهنامه گذشته در نسخ متعددی از کتاب آسمانی «اوستا» ( با قدمتی حدود دوهزارودویست سال) نام اروندرود مکرر آمده!
سه: استاد ارجمند جناب دکتر زیباکلام، البته طبعی شوخ دارند و علاوه بر حوزه علمی، دستی در جنگِ روانی و جلبِ توجه افکار عمومی؛ چنان که فیالمثل پیش از این با تقبیح حمایت ایرانیان از تیمهای ورزشی و ملی یا در به رسمیت شناختن اسرائیل یا حرمت نهادن به پرچم دول متخاصم، موافقان و مخالفانی بسیار بیشتر از آن چه مرسوم است به شمارِ آشنایانِ خود افزودند. لذا صمیمانه و در مقامِ شاگردی آرزو میشود گر چه برای امثال نگارنده معلوم نیست که مثلا تجاهل در تاریخِ ایران و خدشه در نامِ نامی و تاریخیِ اروندرود چه حاصل و فایدهای برای چه کسی میتواند داشته باشد، ایشان نیک بدانند که این جور شوخیها، خوشایندِ هیچ ایرانیِ میهندوستی نبوده و بهایِ شُهرت اینهمه نیست و... زیاده جسارت است!»