ستودهنیا معتقد است که شاید تفسیر تنزیلی در برخی از آیات قابل طرح باشد، اما در کلیت، تفسیر تنزیلی قرآن ممکن نیست و بعید است که بتوان به شواهد متقنی دست یافت که بر اساس آن بتوان همه قرآن را به شیوه تنزیلی تفسیر کرد.
محمدرضا ستودهنیا، دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا در پاسخ به این پرسش که تفسیر تنزیلی چه مشخصاتی دارد؟ گفت: در مطالعات جدیدی که در عصر حاضر انجام شده است، موضوعات متعددی مد نظر پژوهشگران، به خصوص در حوزه تفسیر و علوم قرآن قرار گرفته است و میتوان گفت هر چند سال یک بار، عنوان جدیدی مطرح شده و پژوهش و مطالعههای موردی هم در این خصوص انجام میشود.
ستودهنیا افزود: اخیرا در قالب پایاننامههای دانشگاهی، مطالبی تحت عنوان تفسیر تنزیلی عرضه شده است که ایدهای است که محققان اسلامی در ایران و برخی از کشورهای اسلامی، به این موضوع متمرکز شدهاند. در این روش کوشش میشود تا بتوانند به دستاوردهای جدیدی برسند و از چینش تفاسیر موجود و طبقهبندی آنها به صورت تنزیلی و بررسی سیر نزول آیات به جاهایی برسند.
وی با بیان اینکه تاکنون ما شاهد نتایج چشمگیری در این زمینه نبودهایم، گفت: با این رویکرد، چیزی فرای آنچه مفسران گذشته گفتهاند، بیان نشده است و نهایتا در این پژوهشها بیشتر چینش و دستهبندیهای متفاوتی صورت گرفته است، اما محتوای تفسیری همان است که قبلا بوده و ما نکته جدیدی ندیدهایم، هر چند آقایان معتقدند که بتوانند در اثر این چینشهای جدید نتایج تازهای هم داشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان افزود: نکته مهم دیگر این است که مستند آقایان که به دنبال تفسیر تنزیلی هستند، چیست؟ و آیا ایشان به اسنادی دست پیدا کردهاند که میگویند زمان نزول آیات و سورهها چگونه بوده است؟ آیا شان نزولها و اسباب نزول و شواهد دیگری دست پیدا کردهاند؟
وی افزود: فکر نمیکنم بیش از آنچه مفسران و اندیشمندان در کتب و منابع اسلامی گفته باشند، چیز دیگری وجود داشته باشد و به تصور من تفسیر تنزیلی قرآن آزمون و خطایی است به به امید به دست آوردن نتایجی مورد استفاده قرار گرفته، اما آینده چشمگیری ندارد و اینها بیشتر تکرار کار با عناوین جدید است و کار نویی ارائه نشده است.
ستودهنیا تصریح کرد: مضاف بر اینکه ترتیب نزولی که در برخی از گزارشهای تاریخی آمده است، واجد هیچ اعتباری نیست و بنابراین چطور میتوان آن را پایهای قرار داد برای استنباط معنای آیات و این کاری مشکل است، اما امیدواریم این پژوهشگران در آینده بتوانند به دستاوردهای جدیدی رسیده و استنباطهای قویتری را در این زمینه داشته باشند.
دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، در پاسخ به این پرسش که ارزیابی شما از اینکه در تفسیر «همگام با وحی» ادعا شده است که این تفسیر همگام با روند تدریجی نزول قرآن میتواند گامهای تربیتی قرآن را هم استخراج کند، چیست؟ گفت: این نظریهپردازی است و به صورت فرضیه مطرح میشود و امید دارند که به نظریه بدل شود، اما شواهد و مستنداتی که باید ارائه شود چندان قوی نیست و در بسیاری از موارد شواهدی در دست مفسر نیست که به صورت دقیق ترتیب نزول آیات را مشخص کند.
وی تصریح کرد: چون ما میدانیم بسیاری از سورهها یک جا نازل شدهاند و نه به صورت پراکنده، بنابراین همین یک جا نازل شدن سورهها سبب میشود که فرضیه تفسیر تنزیلی دچار چالش شود. یکی از مسائل دیگری که باید مورد توجه واقع شود این است که در طول این چهارده قرن این روش خیلی مورد توجه واقع نشده است و آیا مفسران اسلامی به این مسئله توجه نکردهاند؟ قطعا ایشان به این مسئله توجه کردهاند، اما شواهد و مدارکی نتوانستهاند برای اجرای آن پیدا کنند.
ستودهنیا ادامه داد: مسئله دیگر این است که چرا خود ائمه بزرگوار ما نسبت به این کار اقدام نکردهاند و اطرافیان و یارانشان را به اینگونه تفسیر تشویق نکردهاند و همه اینها حاکی از این است که امعان نظری به این روش نبوده و فایده چندانی هم ندارد، البته در برخی از آیات میتوانیم به صورت کاملا روشن، مسئله ترتیب نزول را مطرح بکنیم و مثالهایی را هم بزنیم. آیاتی هستند که با ترتیب خاص نزول یافتهاند و احکام و مسائل اجتماعی مورد نیاز جامعه آن روز را بیان کردهاند. شاید اینها در برخی از آیات قابل طرح باشد، اما در کلیت تفسیر تنزیلی قرآن ممکن نیست و بعید است که بتوان به شواهد متقنی در این زمینه دست یافت که بتوان بر اساس آن همه قرآن را به صورت تنزیلی تفسیر کرد.
دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، در پاسخ به این پرسش که مهمترین مانعی که پیش روی تفسیر تنزیلی قرار دارد، چیست؟ گفت: به طور کلی اساس کار آقایان این است که شواهد تاریخی باید در دست باشد که ما بتوانیم بگوییم آیهای بعد از آیه دیگر نازل شده و از این طریق بتوانیم بگوییم عام و خاص، مطلق و مقید و ناسخ و منسوح در یک آیه و از این طریق که آیهای مفسر آیه دیگر است را تشخیص دهیم. اما وقتی شواهد و قراین به خوبی در دست نیست و یا اصلا وجود خارجی نداشته است و روایاتی که در خصوص شان و اسباب نزول است، خیلی قابل اعتماد نیستند، چگونه میتوان به تفسیر تنزیلی جامعی از قرآن دست یافت؟ شاید همین باعث شده است که بسیاری از مفسران به تفسیر ترتیبی قرآن روی بیاورند و متعرض تفسیر تنزیلی نشوند. البته باید دوباره ذکر کنم در خصوص برخی از آیات قرآن تفسیر تنزیلی نتیجه داده است و شاید همین هم سبب شده است تا آقایان تشویق شدهاند که بقیه قرآن را با این روش پیش روند، اما به هر حال این چالش بزرگ پیش روی این روش وجود دارد که شواهد و قرائنی برای تعیین تاریخ نزول دقیق آیات وجود ندارد.