کیهان نوشت: هفته گذشته مراسم جشن تولد بهرام بیضایی (کارگردان فراری از ایران) در غیاب وی و توسط عدهای از طرفدارانش در تئاتر شهر برگزار شد. در همان روز وب سایت «گویا نیوز» (وابسته به سازمان CIA) در گزارش مفصلی به بزرگداشت و تجلیل از بیضایی پرداخت و او را «مرد شماره یک تئاتر ایران» خواند که به دلیل «دگراندیشی» و «ناملایمات» وادار به مهاجرت شده است!
این درحالی است که بیضایی علیرغم تمامی تفکرات به اصطلاح «دگراندیشانه» و وابستگیهایش به رژیم پهلوی، متاسفانه در دولتهای مختلف سالهای پس از جنگ تحمیلی همواره هدف حمایت قرار داشته و اغلب فیلم هایش با پول بیتالمال که توسط مراکزی همچون «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و یا «بنیاد سینمایی فارابی» تامین گردیده؛ جلوی دوربین رفت. آخرین فیلم وی تحت عنوان «وقتی همه خوابیم»که به نابسامانیها درون سینمای ایران میپرداخت در سال 1387 با حمایت برخی نهادهای امنیتی در دولت نهم ساخته شد و در جشنواره فیلم فجر همان سال ضمن نامزدی برای پنج جایزه (از جمله فیلم و کارگردانی) دو سیمرغ بلورین نیز دریافت کرد. اما طرفه آنکه شبه روشنفکران در مقابل فیلم یاد شده موضع گرفته و با عبارات و عناوینی بیضایی را خطاب کردند که از نظر وی ناشایست و توهین تلقی شد و گفته میشود همین رنجش باعث فرار او از ایران گردید!
اما اینک پس از شش سال که بیضایی بنابر تلاش«عباس میلانی» (یکی از وابستگان سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا و کارمند موسسه صهیونیستی «هوور») به این کشور رفته و مشغول کار شده، از جمله در همین گزارش وب سایت «گویا نیوز» مدعی شدهاند وی به دلیل تبعیضها و محدویتهایی که برایش ایجاد کردند، ناگزیر از فرار به آمریکا بوده است!
اگرچه وابستگی بیضایی به محافل معلومالحال غربی و طاغوتی موضوع جدیدی نبوده و وی در رژیم شاه ضمن اینکه از سوی دفتر مخصوص فرح پهلوی بورسیه شد، با حکم فرح و همچنین شخص محمدرضا پهلوی، مسئولیت برخی مراکز به اصطلاح فرهنگی طاغوت مانند عضویت در هیئت امنای موسسات آموزش عالی، هیئت مدیره موزه آبگینه و سفالینههای ایران و همچنین فرهنگسرای نوبهار را عهده دار بود. او فیلم «غریبه و مه» را برای استودیو «سینما تئاتر رکس» متعلق به برادران رشیدیان از جاسوسان پیشانی سفید انگلیس ساخت و فیلم «کلاغ» را هم در «شرکت گسترش صنایع سینمای ایران» یا «فیتیسی» متعلق به اشرف پهلوی و شوهرش مهدی بوشهریپور جلوی دوربین برد.
نکته قابل توجه آنکه در اوج مبارزات مردم مسلمان ایران علیه رژیم شاه، طبق اسناد ساواک، بیضایی برای ساخت فیلم «چریکه و تارا»طی نامهای به دفتر فرح پهلوی، تقاضای لباس و نیروی نظامی میکند که در این رابطه فرح دستور میدهد تا «مراتب به تیمسار ازهاری منعکس شده که در این دو مورد کمک نمایند...» ازهاری رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران و رئیس دولت نظامی شاه بود که مسئولیت بسیاری از کشتارهای مردم ایران را در روزهای اوج نهضت از جمله ایام محرم 57 برعهده داشت. یعنی قرار میشود همان فرماندهای که به دستور او مردم را سرکوب کردند و در کوچه و خیابان به رگبار گلوله میبستند به همراه برخی افراد تحت امرش برای ساخت فیلم جناب بیضایی نیز همکاری کند.