بزرگداشت زنده ياد«بهجت صدر» نقاش نوگراي ايراني كه چندي پيش در فرانسه درگذشت، با حضور هنرمندان در خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
شامگاه يكشنبه - 25 مرداد ماه ، هنرمنداني همچون جواد مجابي،آيدين آغداشلو و ابراهيم جعفري از «بهجت صدر» گفتند.
در شروع اين برنامه بعد از پخش نماهنگي از زندگي و آثار اين هنرمند،« شهلا زهتاب» يكي از اعضاي هيأت مديره انجمن نقاشان ايران،گفت: بهجت صدر از جمله برگزيدگان پنج دوره نخست دوسالانه نقاشي و تنها برنده تمامي اين دوسالانهها بود و از اين جهت تمامي ما براي از دست دادن يكي ديگر از هنرمندان ايران و يكي از نخبگان هنرمان متأثريم.
جواد مجابي؛ نويسنده و منتقد هنري نيز در بخش ديگري از اين برنامه با اظهار تاسف براي درگذشت بهجت صدر در غربت، گفت: جامعهاي كه نقدپذير نباشد به همان نسبت داوري را مشكل ميكند،زيرا جامعهاي كه نتواند نقد زندگي، آثار و رفتار را بپذيرد، حتي زندگي را هم مشكل ميبيند.
او تصريح كرد: بسياري از ما در عرصه فرهنگ در اندازههاي طبيعي و عالي خودمان نيستيم، در واقع ما يا خودمان و ديگران را حقير و كوچك ميبينيم و يا بعد از مرگ در مورد ما اغراق ميشود.
مجابي سپس با اشاره به شروع نقاشي نوين در ايران، يادآور شد: هنر مدرن ايران از دل «كمالالملك» پديد آمد و دو اثر «پرتره» و «ميدان سن مارك در شب» كه «ابوالحسن صديقي» آنها را كشيده بود، همگي تجربههاي جديد و آغازگر نقاشي نوين ايران هستند.
اين منتقد هنري با شاره به آثار «بهجت صدر» در عرصه نقاشي مدرن ايران،گفت: بهجت صدر همدوره سهراب سپهري بود. او در سال 1327 وارد دانشكده هنرهاي زيبا و در سال 1333به عنوان شاگرد اول از آنجا فارغ التحصيل شد. او هنگامي كه به رم سفر كرد ، روزي سيمي را ديد كه روي موزاييكها افتاده و شكل متناقضي را ايجاد كرده است و بدين ترتيب او به حركت مارپيچ اين سيم علاقهمند شد و از آن پس بوم نقاشي خود را بر روي زمين ميگذاشت و با كاردك مايههاي رنگي زير را درست ميكرد و روي آن رنگ سياه ميزد تا نقاشي دو لايهاي را به وجود آورد.
مجابي خاطر نشان كرد: دوره دوم كاري صدر زماني بود كه در دانشگاه درس ميداد و قضاوت در مورد كارش در آن زمان سخت است. دوره دوم كارهاي صدر با «درخت» شروع شد كه به تجريد از شكل واقعي خود استيليزه ميشدند و رو به آبستره ميرفتند و در نهايت تبديل به شكل هندسي ميشدند.
او با يادآوري سومين دوره كاري اين هنرمند، عنوان كرد: دوره سوم آثار او شامل «كركرهها» ميشود كه در يك دوره به جاي بوم از آلومينيوم استفاده ميكرد و بسياري از تابلوهاي آن زمانش بسيار راحت ساخته شده و يادآور موج دريا ،معماري ايراني و يا حتي آجر چينيهاي سقف مسجد جامع اصفهان است.
مجابي در ادامه با تقسيم هنرمندان ايراني به دو دسته نوآوران سنتگرا و نوآوران آزاد، گفت: ما نبايد لزوما از نشانههاي جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم، در آثارمان استفاده كنيم. «بهجت صدر» از آغاز جزو پيشروان نقاشي نوآوران آزاد بود كه با انتزاع كامل و انديشه ،حس خود را به تماشاگر انتقال ميداد.
او در پايان گفتههاي خود، بيان كرد: با پايان يافتن جنگ و سفر به پاريس ،آثار او بيشتر شامل كلاژ - عكسهايي ميشود كه با توجه به مساحت اندك آتليه و دست و پنجه نرم كردن با بيماري آنها را خلق كرده بود و اي كاش هنرمنداني همچون صدر و بهمن محصص به نسلهاي بعدي بهتر معرفي شوند تا آنها بتوانند راه اين افراد را ادامه دهند و تنها تجربههايشان را تكرار نكنند. به همين دليل هم ميتوان پرسيد كه چرا هنوز هم تعداد بينندگان نمايشگاههاي هنرهاي تجسمي از گذشته كه ما جوان بوديم تا به حال فرقي نكرده است؟ شايد ذوق تجسمي هنوز در مردم سرزمين ما بيدار نشده است.
«آيدين آغداشلو»؛نقاش مدرنيست نيز ديگر هنرمندي بود كه از بهجت صدر سخن گفت.
او يادآور شد: بهجت صدر برخلاف هنرمندان همدوره اش و هنرمندان سخت كوشي كه در آن زمان الگو شده بودند، بسيار خوب و آسوده زندگي كرد و من به عنوان شاگرد او هميشه به اين همه نشاط ، شادابي، آسوده زندگي كردن و جنگجو بودن غبطه مي خوردم. البته جنگجو را از اين جهت ميگويم كه او بيماري سختي را از گردونه خارج كرد و در اثر بيماري ديگري درگذشت.
او ادامه داد: سال 1340 ، من و دوستان نزديكم از شاگردان صدر بوديم و رابطهي دوستانهاي با او داشتيم. صدر يك استثنا بود و كمتر هنرمندي وجود دارد كه بتوان پس از مرگش اعلام كرد كه با شادي و راحتي زندگي كرده است و از ديد من او و محسن وزيريمقدم تنها هنرمندان پيشتاز دوره خود محسوب ميشوند.
آغداشلو تصريح كرد: هنگامي كه ما در جواني كارهاي صدر را ميديديم شايد دانشجوهاي شيطاني بوديم و فكر ميكرديم نمونه آثار آنها را هنرمندان غربي هم انجام دادهاند، در حالي كه اين چنين نبود و از اين جهت بررسي كارهاي او آسان نيست، چرا كه هنوز منبع كاملي در دست نيست و ما بايد ردپا و تأثيرها را در آثارش دنبال و آن را به نسل جوان معرفي كنيم.
اين نقاش مدرنيست اضافه كرد: ضربههاي زيبا و دلفريب او بر روي آلومينيوم كه با سياه پوشيده شده،ميتواند بر كارهاي جوانان تاثير بگذارد. آخرين كارهاي «بهجت صدر» نيز از درخشانترين كارهاي او محسوب ميشود كه با كاردك انجام شده و حركات كاردك با حركت چشم همسو است. البته اگر قرار بود كاري از صدر را انتخاب كنم ،بيشك از ميان كولاژ - عكسهاي او دست به انتخاب ميزدم و معتقدم كه صدر هنرمندي بدون هيچ بغض، گله، بددلي و تنگنظري بود.
در بخش پاياني اين مراسم ،ابراهيم جعفري از شاگردان صدر درباره او سخن گفت.
جعفري بعد از خواندن شعري از سرودههاي خود، به روزهاي ورودش به دانشكده هنرهاي زيبا اشاره كرد و گفت: وقتي براي اولينبار وارد دانشگاه شدم خيلي از هنرمنداني كه امروز اسم و رسم دارند را ديدم و معتقدم كه در آن فضا تكتك ما مراقب رفتار و كار خود بوديم و در عينحال منتظر بوديم تا فردي بيايد و حرف تازهاي براي ما بزند. درواقع تضادي كه در دانشگاه وجود داشت همه ما را تشنه يك حرف تازه كرده بود.
او سپس به اولين ديدار خود با بهجت صدر اشاره كرد و افزود: يك روز ايشان به جاي آقاي حيدريان براي ديدن آثار ما آمدند و بعد فهميدم كه او تنها كسي است كه بعد از حيدريان اجازه ديدن كارهاي ما را دارد. مرتضي مميز هميشه ميگفت او مدرنيست است و به همين دليل من كارهاي آزادم را هميشه به او نشان ميدادم و نظراتش را ميشنيدم و بعد از اينكه آتليه بهجت صدر راهاندازي شد و به پاتوق هنرمندان اين حوزه بدل گشت،خيليها با او رفتوآمد ميكردند و من بعدا ديدارهاي زيادي با ايشان داشتم و معتقدم كه هميشه حرفش را ميزد و نقد ميكرد.
او سپس خطاب به هنرمندان جوان و تازهكار، گفت: بهتر است ياد بگيريد كه از امروز خودتان درباره آثارتان و هنر عصر خود بنويسيد تا مخاطبان را از فضاي خلق تصوير و تحول تصويري آگاه كنيد. متأسفانه ما در جامعهاي نيستيم كه به دنياي تصويري آگاه باشيم و راز و رمز كلام تصوير را بدانيم به همين دليل هم نياز به منتقداني داريم كه به درستي دست به نقد بزنند. پس شما خطي به ديوار جهان بكشيد، اگر ما اين كار را نكرديم.
در اين برنامه قرار بود «ليلي گلستان» نيز سخنراني كند كه البته به مراسم نرسيد.
در اين برنامه هنرمنداني همچون بهمن فرمانآرا، بابك اطميناني، محمد احصايي، محمد جواديپور، علي گلستانه، مرتضي كاتوزيان، ابراهيم جعفري، امرالله فرهادي، ايرج اسكندري، ابراهيم حقيقي، مجيد عباسي، شهلا حسيني، نوشآفرين عاطفي، احمد عالي، حسينعلي ذابحي، عطاالله اميدوار، گيزلا وارگا سينايي، خسرو سينايي، ابراهيم معمارزاده و ...حضور داشتند.
بهجت صدر غروب روز دوشنبه - 19 مرداد ماه در جنوب فرانسه از دنيا رفت. اين نقاش پيشكسوت ايراني كه در سالهاي اخير در فرانسه اقامت داشت، به علت سكته قلبي درگذشت.