عبدالله ناصري مديرعامل اسبق ايرنا وفعال سیاسی اصلاح طلب در روزنامه اعتماد نوشت: وزير كشور در اجلاس نماز گفته است صدا و سيما اثرگذاري خود را از دست داده است. بيان اين جمله از زبان عبدالرضا رحماني فضلي شايد تازگي داشته باشد اما حقيقت است كه اين موضوع مختص امروز و ديروز نيست. به بيان ديگر سالهاست كه صدا و سيما اثرگذاري خود به ويژه در حوزه خبري و سياسي را از دست داده است و جز در حوزه سرگرمي و برخي برنامههاي علمي در شبكه چهارم سيما عملا هيچ تاثيرگذاري در جامعه ندارد.
اين مساله سالهاست كه عيان شده است و بسياري از فعالين حوزه سياسي و البته حوزه ارتباطات بارها به اين مساله اشاره كردهاند اما وقتي وزير كشور حسن روحاني چنين حرفي را اينگونه عيان بيان ميكند نشان از حكايت ديگري دارد. عبدالرضا رحمانيفضلي قريب به ١٠ سال در ردههاي بالاي صدا و سيما مديريت داشته و تجربه بسيار بالايي به ويژه در حوزه سياسي و خبري اين سازمان داشته است. وقتي او با چنين تجربه و گرايش اصولگرايي بر اين واقعيت تاكيد ميكند به اين معناست كه اكنون حتي افراد نزديك به اين سازمان و اصولگرايان هم به اين واقعيت رسيدهاند. اما در چرايي اين عدم تاثيرگذاري فقط كافي است كه به عملكرد صدا و سيما در دهه گذشته نگاهي بيندازيم تا متوجه شويم چرا يك سازمان عريض و طويل و با بودجه كلان و نيروهاي چند ده هزارنفري نميتواند تاثيرگذار باشد.
واقعيت اين است كه صدا و سيما سالهاست كه از قامت يك رسانه ملي خارج شده و خود را تبديل به رسانه يك حزب و جريان خاص سياسي كرده است كه اتفاقا براي جامعه پرهزينه هم بوده است. از سوي ديگر رشد شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي سبب شده تا مردم بيش از گذشته تمام واقعيتها را ببينند و صدا و سيما ديگر نميتواند با همان رويكرد يكجانبه خود پيش برود و انتظار هم داشته باشد تا همه واقعيتها را نگويد و همچنان در جامعه اعتبار و تاثيرگذاري هم داشته باشد. اكنون با رشد شبكههاي اجتماعي، بحران تاثيرگذاري براي صدا و سيما وارد مرحله جديدي شده است. اينكه تصور كنيم اين بحران با تغيير در مديريت اين سازمان قابل حل شدن است هم بسيار سادهانگارانه است.
ما در اين سه سال گذشته شاهد تغيير سه رييس در اين سازمان بودهايم اما عملا هيچ تغييري در رويه صدا و سيما رخ نداد و در، بر همان پاشنه قديم چرخيد و بحران اعتبار و تاثيرگذاري هم روز به روز بيشتر شد. به بيان ديگر اين سازمان تنها با تغيير ساختاري در سياستگذاريهايش ميتواند به جنگ اين بحران برود و با در پيش گرفتن يك رويه فراجناحي به معني واقعي كلمه ميتواند اعتبار از دست رفته را دستكم در حوزه سياسي و خبري به دست آورد. اگر قرار بر اين باشد كه صدا و سيما با همين رويه پيش برود بيشك از اين بحران سر سلامت بيرون نخواهد برد و ديگر كوچكترين نقشي در اثرگذاري افكار عمومي نخواهد داشت.