باید اعتراف کرد که حتی خود فراری کالیفرنیا T و پورشه 911 تارگا هم میدانند که از این به بعد یک کابوس ترسناک در روز روشن به سراغشان میآید. این آلمانی و آن ایتالیایی دیگر باید خود را آماده رویارویی با یک انگلیسی خشمگین کنند. جدیترین رقیب دنیای ابرخودروهای روباز؛ آستونمارتین ونتیج اِس رودستر. خودرویی که لقب قویترین محصول روباز شرکت را به خود اختصاص داده است. ویرایش 2017 آن شاید در ظاهر استانداردهای لازم برای حضور در خیابانها را داشته باشد ولی در باطن دقیقا همان جیتیهای بیرحمی هستند که مسابقات 24 ساعته لومان، نوربرگرینگ و سبرینگ را به آتش میکشند. آستون با عرضه محصول جدید تلاشی برای به دست آوردن مقام اول در کلاس کاری خودش نکرده است.
در حقیقت این تکاپو در بقیه برای به دست آوردن مقام دوم بوده است. ونتیج جدید وارث تاج و تختی است که از همان دی.بی.2های اسطورهای برایش باقی مانده است. ترکیبی استادانه از اسپرتگرایی و تجملگرایی. خودرویی که بار دیگر توانمندی مهندسان شرکت را به رخ رقبا کشید. آنها نشان دادند که میتوان آن خواص جنونآمیز خودروهای مخصوص ریس را در خیابان نیز به نمایش گذاشت. این داستان رودستری است که آستون نمیخواهد و البته نمیتواند که به این زودیها رهایش کند.
از ونتیج تا ونتیجسال 1953 بود که آستونمارتین برای اولینبار سراغ خودرویی با نام Vantage رفت. عبارتی به معنی برتری و پیشی گرفتن که بهعنوان یک تیپ خاص روی کوپه DB2 معرفی شد. این 2 در اسپرت انگلیسی دارای یک پیشرانه منحصر به فرد 6/ 2 لیتری 6 سیلندر خطی بود. قوای محرکهای که با 105 اسببخار، خیلی زود بهعنوان قویترین موتور شرکت معرفی شد. شرکت آنقدر از این ساخته خود مشعوف شده بود که سریعا نمونه تغییر شکل یافته آن را راهی مسابقات 24 ساعته لومان کرد. ثبت سرعت نهایی 187 کیلومتر در ساعت توسط این ونتیج، کار را برای فراریهای همعصر او سخت کرده بود. اولین نسخههای روباز ونتیج فوق با اسم دراپهد روانه بازار میشد. 5 سالی که از عرضه دیبی2 گذشت، شرکت به فکر تولید نسخه جدیدتری به اسم ونتیج DB4 افتاد. یکی از پیشگامان خودروهای 2 درب سبک اسپرت ایتالیایی که اصطلاحا به آن «سوپرلجرا» میگفتند.
پیشرفت شرکت با این مدل کاملا محسوس بود. چه از نظر طراحی و چه از نظر فنی. حالا درون سینه دیبی4 یک قلب 7/ 3 لیتری 6 سیلندر خطی با قدرت عالی 240 اسببخار گنجانده شده بود. با این خودرو میشد به سرعت نهایی 224 کیلومتر در ساعت نیز دست پیدا کرد. در 1963 نسخه تاریخی ونتیج DB5 معرفی شد. یکی ازتاثیرگذارترین اسپرتهای دنیا. خودرویی که برای اولینبار بهعنوان اتومبیل رسمی فیلمهای جیمز باند انتخاب شده بود. پیشرانه دیبی5 یک موتور فوق مدرن 4 لیتری 6 سیلندر خطی با قدرتی 282 اسببخار بود. شرکت برای اولینبار نسخههای روباز را از دراپهدهای سایز کوچک به کانورتیبلهای کشیده، تغییر داد. محبوبیت جهانی این خودرو به دلیل استفاده از جعبهدندههای 5 سرعته دستی ZF آلمان یا 3 سرعته اتوماتیک بورگ-واگنر آمریکا بود.
شاید سرعت نهایی آن به 230 کیلومتر در ساعت کاهش پیدا کرده بود و شتاب صفر تا صد آن با ثبت رکورد 8 ثانیهای، غوغایی به راه انداخته بود. تنها دو سال بعد در 1965 بود که نسخه مدرنتری با نام ونتیج DB6 معرفی شد. از نظر طراحی به شدت متاثر نسل قبلی بود ولی اصلاحاتی که روی جزئیات آیرودینامیک آن اعمال شده بود، پایداریاش را بیشتر میکرد. آستون برای نخستینبار برای طراحی این مدل از فناوری تونل باد بهره میگرفت. قوای محرکه بدون تغییر باقی ماند ولی کاهش وزنش کاری کرد که رقیب اصلیاش در بازارهای جهانی فراری 250 باشد. بعد از یک سکوت طولانی 12 ساله و پایان یافتن تولید خانواده DBها، شرکت سراغ نسل جدید ونتیجها رفت. اینبار محصول جدید V8 ونتیج نام گرفته بود. چیزی مانند فورد ماستنگهای مکوان یا فراریهای دیتونا. در حقیقت ونتیج فوق یک سر و گردن بالاتر از برادرانش نشان میداد. بهویژه که برای اولینبار از یک پیشرانه 3/ 5 لیتری 8 سیلندر Vشکل به قدرت 390 اسببخار نیز استفاده میکرد. آستونمارتین با این خودرو دوباره به صدر اسپرتسازان مطرح دنیا بازگشت.
شرکت 11 سال طلایی را با این مدل پشت سر گذاشت تا اینکه در 1988 سری معروف V8 ونتیج زاگاتو را روی کار آورد. یک ساختار کاملا متفاوت که بیشتر توان مهندسی شرکت را نشان میداد تا جنگ با رقبا را. شرکت قویترین ونتیج تاریخ را رو کرده بود. خودرویی که درون سینهاش همان قلب 3/ 5 لیتری 8 سیلندر Vشکل قدیم بود ولی حالا 430 اسببخار نیرو فراهم میکرد. در 1993 نسخه بسیار منحصر به فردی از وی8 ونتیج رو شد که «ویراژ» نام گرفت. این خودرو برگرفته از سنت طراحی مدل معروف لاگوندا، کوپه و روبازی بود که کاپوتی بسیار کشیده با سقفی کوتاه داشت. رقبای اصلی او فولکسواگن شیروکو، جگوار و فورد بودند. با مطرح شدن بحث مصرف سوخت، شرکت دیگر نمیتوانست آن ماجراجویی قدیم را داشته باشد به همین دلیل نتوانست بیش از 335 اسببخار نیرو از همان قلب قدیمی بیرون بکشد، اما به لطف استفاده از سیستم پاشش سوخت انژکتوری وبر-مارلی گشتاور عالی 494 نیوتنمتری را پدید آورد. به همین دلیل بود که شتاب صفر تا صد آن تنها 5/ 6 ثانیه ثبت شده است.
آستونمارتین بعد از پایان این نسل در سال 1999 بار دیگر سراغ خانواده دبیها رفت و ونتیج جدید را در قالب DB7 معرفی کرد. باید منصف بود؛ خودروی جدید بازار را زیر و رو کرده بود. برای اولینبار بود که یک ونتیج درون سینه خود یک قلب 5.9 لیتری 12 سیلندر Vشکل را تجربه میکرد. این انگلیسی مستقیما به جنگ هموطن دیگرش جگوار XJ220 میرفت. این هیولای واقعی با قدرت 420 اسببخاریاش میتوانست صفر تا صد را در 9/ 4 ثانیه بپیماید و در نهایت به سرعت 299 کیلومتر در ساعت برسد. سرانجام آخرین ویرایش ونتیج که در سال 2009 معرفی شد، مدلی بود با اسم ساده V12 ونتیج. این خودرو با الهام از دیبیاس، کمی خواص اسپرتگرایی آن را تقویت و در حقیقت آن را مسابقهایتر کرد. اما در حقیقت تیر خلاص شرکت مدلی بود که در سال 2013 در یک گردهمایی خصوصی رونمایی شد و آن ویرایش S ونتیج بود. خودرویی که از نظر مدیران ارشد شرکت چیزی ماورای یک اسپرت جوانگرا بود. در حقیقت محصول فوق یک ریسر واقعی بود که جواز حضور در خیابان را کسب کرده است.
روی پیستآستون به معنی واقعی کلمه روی این رودسترش سنگ تمام گذاشته است. مانند دیگر نسخههای ونتیج، این مدل نیز مجهز به یک پیشرانه 9/ 5 لیتری 12 سیلندر Vشکل است. قوای محرکهای پیچیده که برخلاف اغلب V12 زاویه بین سیلندرهایش 60 درجه در نظر گرفته شده است. این پیشرانه بدون هیچگونه پرخوران (سوپرشارژ یا توربوشارژ) میتواند 565 اسببخار نیرو را در 6750 دور در دقیقه و 620 نیوتنمتر گشتاور را در 5750 دور در دقیقه تولید کند. این یعنی از نظر تئوری موتور ونتیج به ازای هر لیتر از حجم خود 2/ 95 اسببخار نیرو و 104.4 نیوتنمتر گشتاور فراهم میکند. البته مهندسی بالای انگلیسیها در طراحی سیلندرهای 89 میلیمتری که هر کدام 5/ 494 سیسی حجم دارند و ضریب تراکم 11 بر یک را تولید کردهاند، نباید فراموش کرد. این بلوک آلومینیومی عظیمالجثه آخرین نسل از موتورهای سری AM28 شرکت است. همان سری دوستداشتنی که از سال 2013 روی ونتیجهای کوپه و روباز نصب میشد. این خودرو نهتنها یکی از قویترین رودسترهای شرکت است، بلکه یکی از بزرگترین نمونهها در بین همکلاسانش نیز به حساب میآید.
طول، عرض و ارتفاع آستونمارتین فوق 4385، 1865 و 1250 میلیمتر است. فاصله بین دو محور عقب و جلوییاش نیز 2600 میلیمتر شده است. فاصله عرضی چرخهای عقب 1575 و فاصله عرضی چرخهای جلو 1570 میلیمتر از آب درآمده تا همان 5 میلیمتر بیشتر پایداری بهتری را به ارمغان بیاورد. شاید اینطور به نظر بیاید که این مدل یکی از بهترین جیتیها برای مسافرت اسپرتگونه است. ولی وقتی میفهمیم فضای قسمت بار آن تنها 142 لیتر است، متوجه میشویم که اساسا نباید روی خواص محافظهکاری آن حساب باز کرد. با حذف سقف بخش بزرگی از وزن خودرو کاهش پیدا کرد، ولی همین موضوع استانداردهای توزیع وزن را به هم ریخت. بنا بر این شرکت مجبور شد با استفاده از پنلهایی وزن خودرو را بهصورت تصنعی سامان ببخشد.
در حال حاضر این ونتیج وزنی معادل 1665 کیلوگرم دارد که در نوع خودش یکی از سنگینها محسوب میشود، ولی به لطف خروجی بالای پیشرانهاش نسبت قدرت به وزن آن 339.3 اسببخار به ازای هر تن شده است.
آستونمارتین کاری کرده است که 51درصد وزن خودرو روی محور جلو و مابقی 49درصد روی محور عقب قرار بگیرد. به این ترتیب وزنی که بلوک موتور نیز ایجاد میکند، متعادل میشود. ساختار سنتی «موتور جلو-محور عقب» روی این خودرو نیز تکرار شده است. ساختاری منحصر به فرد که اسپرتهای مسابقهای با قابلیت مانور بالا از آن استفاده میکنند. بنا بر این وقتی تمام فشار موتور روی محور عقب باشد، جای تعجبی ندارد که ببینیم شرکت از لاستیکهای 295.30 میلیمتری در عقب و 255.35 میلیمتر هر دو جفت 19 اینچی استفاده کرده باشد. لاستیکهایی از برند پیرلی و مدل «P زیرو کورسا» که اساسا برای کارهای غیرعادی طراحی شدهاند. البته در نمایندگی به مشتری گفته میشود در صورتیکه صلاحیت حرفهای بودنشان در رانندگی احراز شود، میتوانند از تایرهای فوق عریض 335.25 میلیمتری 20 اینچی نیز استفاده کنند.
برای توقف چنین آهنپارهای حتما نیاز به دیسک ترمزهای 398 میلیمتری در جلو و 360 میلیمتری در عقب حس میشود. ونتیج فوق دارای یک باک بنزین 80 لیتری است. در ظاهر خبر خوبی است که پیمایشهای بالا را موجب میشود. ولی در واقع آستونمارتین با انتخاب این حجم از ظرفیت سوخت، مصرف میانگین 16.8 لیتر در هر 100 کیلومتری آن را پنهان کرده است. یعنی بهصورت میانگین با یک باک پر نمیتوان بیش از 350 کیلومتر در ساعت پیمایش داشت. هرچه هست، این بنزین سوزاندن وحشتناک درمقابل کارآیی در قسمت سرعت و شتاب اصلا به چشم نمیآید. این خودرو مجهز به مدرنترین جعبهدنده شرکت است.
گیربکسی به اسم «اسپرتشیفت 3» که روی نسخههای جیتی و مسابقهای نیز تعبیه میشود. یک جعبهدنده نیمه اتوماتیک 7 سرعته که بر خلاف فولاتوماتها، شاید تعویض دنده بدون نیاز به کلاچگیری باشد، ولی انتخاب هر دنده تنها با اختیار راننده است. این برای حرفهایها به مثابه یک موهبت تلقی میشود. این رودستر زیبا با در نظر گرفتن تمام قدرت و گشتاورش و همچنین لحاظ کردن این جعبهدنده، میتواند صفر تا صد را در 8/ 3 ثانیه بپیماید.
شتاب صفر تا 160 آن 8/ 7، صفر تا 200 آن 9/ 11، صفر تا 200 آن 2/ 20 و در نهایت شتاب صفر تا 300 کیلومتر در ساعت آن فقط 7/ 43 ثانیه است. جدیدترین ویرایش ونتیج اس رودستر 400 متر را با سرعت 198 کیلومتر در ساعت آن هم طی 7/ 11 ثانیه طی میکند. پیمایش مسیر یک کیلومتری صاف، برایش 21 ثانیه زمان میبرد.
نسل سوم جعبهدندههای اسپرتشیفت همانطور که عملکرد فوقالعادهای در قسمت شتاب اولیه داشت، در قسمت شتاب ثانویه نیز نمایش خیرهکنندهای دارد. مثلا با این خودرو میتوان 60 تا 100 کیلومتر در ساعت را در دنده 4 طی 3.2 ثانیه پیمود. از 80 تا 120 کیلومتر در ساعت در دنده 4 برایش 3.1 ثانیه طول میکشد. همین پیمایش وقتی در دنده 5 باشد به 4 ثانیه میرسد و در نهایت وقتی در دنده 6 بخواهیم از 80 به 120 برسیم نیاز به 5.3 ثانیه زمان داریم. بالاترین سرعتی که در تستهای رسمی از این خودرو ثبت شده است، عدد 333 کیلومتر در ساعت را نشان میدهد.