bato-adv
کد خبر: ۲۸۷۵۸۴
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو "نامه های آرامش بخش آمریکایی"را بررسی کرد

"کاتالیزور" فرجام "برجام"

تاریخ انتشار: ۱۶:۰۱ - ۱۰ شهريور ۱۳۹۵
فرارو- یک استاد دانشگاه درباره تاثیر نامه های اطمینان بخش بر تسهیل مبادلات مالی و بانکی گفت: «این نامه ها می تواند کاتالیزور و شدت بخش ایجاد شکاف در فضای روانی مسموم در ارتباط با آینده برجام باشد.»

محمدجواد ظریف با اشاره به نگرانی بانک‌های خارجی در خصوص برقراری ارتباط با تهران گفت ایران آمادگی دارد برای رفع این مشکل از اوفک (اداره نظارت بر دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا) نامه آرامش‌بخش دریافت کند.

ظریف گفت «اگر فضاسازی‌های رسانه‌ای توسط گروه‌های مخالف توافق هسته‌ای در آمریکا، دوستان را نگران کرده، ما آمادگی داریم از اداره نظارت وزارت خزانه‌داری ایالات متحده برای بانک‌هایی که مایل به همکاری با جمهوری اسلامی هستند نامه آرامش‌بخش تهیه کنیم که بدون نگرانی بتوانند با ایران ارتباط داشته باشند»

اوفک مسئول نظارت بر حسن اجرای قوانین و مقررات ایالات متحده در زمینه تحریم‌های خارجی است و دریافت نامه آرامش‌بخش شیوه‌ای برای ایجاد اطمینان در معاملات به ویژه معاملات مالی و بانکی است.

آیا صدور نامه های آرامش بخش از سوی آمریکا می تواند موانع ارتباطات بانکی میان ایران و بانک های بزرگ اروپایی را رفع کند؟

دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل در گفتگو با فرارو گفت: «نامه های اطمینان بخش در ارتباط با فضای روانی ناشی از تحریم های فلج کننده بین المللی علیه ایران در حدود 5 سال پایانی پرونده هسته ای است. تحریم ها علیه ایران بعد از انقلاب و ماجرای سفارت آمریکا تعریف نظری شد و چیز جدیدی نبود که بر اساس پرونده هسته ای بوجود بیاید.»

وی ادامه داد: «تحریم ها با ادعای حمایت ایران از تروریسم، نقض حقوق بشر، سلاح های کشتار جمعی و ماجرای صلح اعراب و اسرائیل و در نهایت پرونده هسته ای شکل گرفته بود، اما هیچگاه تحریم ها در قالب تعریف عملیاتی وارد نشده بود.»

وی افزود: «در سال های پایانی منجر به توافق ژنو و برجام شاهد ایجاد یک فضای معنادار در چارچوب تئوری جنگ های نامتعادل علیه ایران بودیم که تمام تحریم های موجود علیه ایران از جمله تحریم های هسته ای را تعریف عملیاتی نمود و با ورود خزانه داری آمریکا به جریان تحریم ها در سال های پایانی تحریم هایی که در تهران کاغذ پاره نامیده می شد عملیاتی شد.»

این استاد دانشگاه اظهار کرد: «بعد از این شاهد توافق ژنو بر اساس کدگذاری دستگاه سیاست خارجی ایران توسط رهبری نظام به نام نرمش قهرمانانه بودیم که بروز آشکار پیدا کرد. نرمش قهرمانانه قبلا یک دیپلماسی پنهان بود که در دولت دهم شروع شده بود و در آستانه به قدرت رسیدن دولت یازدهم در فضای ناشی از کمپین انتخاباتی سال 92 بروز و ظهور پیدا کرد و در جهت برداشتن تحریم ها وارد عمل شد.»

وی ادامه داد: «برجام و توافق ژنو که پشتوانه اساسی آن بود تحریم های هسته ای را لغو کرد. اما این تعریف نظری از برداشتن تحریم ها است. ما وارد دورانی شدیم که باید آن را دوران «درون برجامی» خواند در حالی که به اشتباه در ادبیات سیاسی دولت مردان ایران «پسابرجام» مطرح شد و توقعات فزاینده از توافق ژنو به سرعت در لایه های گوناگونِ نه تنها جامعه ایران، بلکه نظام بین الملل نیز وارد شد.»

وی افزود: «بر اساس پسابرجام از یکسو لایه های گوناگون سیاسی و اقتصادی در ایران خواهان برچیده شدن کامل تحریم ها بودند و از سوی دیگر شاهد سرعت تاثیر پذیرش برجام در لایه های گوناگون تحرک اقتصادی بودیم. این در حالی است که برجام و پذیرش آن محصول حدود سه دهه فشار اقتصادی در قالب تحریم ها و عبور از وجه نظری به تعریف عملیاتی بود.»

این کارشناس مسائل بین الملل اظهار کرد: «در این فضا در تهران نیز مانند واشنگتن صداهای مختلفی به گوش می رسید و گروه موسوم به دلواپسان زمینه های تردید در اراده ایران برای پیاده شدن برجام و آینده آن را مدیریت کردند. لذا سیستم بانکی جهان و کشورهای مختلف نمی توانند اعتمادی به آینده برجام و عمل به آن داشته باشند و اینجاست که موضوع نامه های اطمینان بخش بوجود آمده است تا بتواند زمینه های شکست این فضای روانی حاصل از این تاریخ نسبتا طولانی را ایجاد کند.»

مطهرنیا در پاسخ به این سوال که آیا نامه های اطمینان بخش می تواند مشکلات موجود در سیستم بانکی و تعاملات مالی میان ایران و بانک های بزرگ جهان را رفع کند؟، گفت: «این نامه ها می تواند کاتالیزور و شدت بخش ایجاد شکاف در این فضای روانی مسموم در ارتباط با آینده برجام باشد.»

وی ادامه داد: «آمریکا به عنوان یک قدرت بزرگ بین المللی در قالب 1+5 بیشترین حد مجازات ها را علیه ایران و کسانی که هرگونه ارتباط با ایران را داشتند در قالب تحریم ها اعمال کرده است و بانک های بزرگ جهان در زمینه همکاری با ایران جریمه شدند.»

وی افزود: «لذا این نامه ها می تواند نقطه عطفی در جهت ایجاد فضای اعتماد بیشتر به تحرک آینده برجام و سندی در ارتباط با تضمین امنیت همکاری با ایران را فراهم سازد.»

مطهرنیا در پاسخ به این سوال که چگونه برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت در لغو تحریم ها نتوانست مشکلات سیستم بانکی ایران را رفع کند اما این نامه های اطمینان بخش که ضمانت اجرا هم ندارد و بیشتر تضمینی اخلاقی است می تواند؟، گفت: «من معتقدم وقتی این نامه ها از سوی دولت آمریکا صادر شود فقط یک تضمین اخلاقی نیست، بلکه تضمینی در راستای ایجاد یک فضای مناسب همکاری با ایران از سوی آمریکا است.»

وی ادامه داد: «تاکنون بسیاری از قطعنامه ها در شورای امنیت علیه رژیم صهیونیستی تصویب شده است. بسیاری از تفاهم نامه ها و تعهدات بین المللی دو و چند جانبه در جهان شکل گرفته اما هیچگاه اجرا نشده است یا اراده ای بر اجرای آن وجود نداشته است. لذا من این نامه ها را تنها یک نامه آرامش بخش نمی دانم و یک تعهد صرف اخلاقی مفروض نمی کنم.»

وی افزود: «اگر این نامه ها از سوی خزانه داری آمریکا صادر شود در واقع تضمینی عینی در جهت عدم ایجاد اختلال آمریکا در مسیر همکاری با ایران در ارتباط با عملکردهای مالی با نظام بین الملل است.»

مطهرنیا در پاسخ به این سوال که آیا مشکلات سیستم بانکی ایران بعد از برجام ناشی از کارشکنی های آمریکا است؟، گفت: «آنچه در باب آمریکا گفته می شود بخشی از حقیقت است که قابل کتمان نیست. آمریکا به دنبال ایجاد فضای مثبت در جهت تغییر رفتار بیشتر ایران در حوزه نظم منطقه ای و نظام بین الملل است.»

وی ادامه داد: «آمریکا به دنبال اهداف تعریف شده منطقه ای و بین المللی خود است و نمی توان دولت آمریکا را از این جهت در وضعیت اتهام حقوقی قرار داد چراکه این یک عملکرد سیاسی است و عملکرد سیاسی بر اساس اهداف و منافع ملی تعریف می شود.»

مطهرنیا با بیان اینکه بخش مهمی از مشکلات سیستم بانکی ایران بعد از برجام مربوط به ساختار سیاسی در ایران و همچنین زیربناهای اقتصادی در ایران است گفت: «من معتقدم ایران به لحاظ ساختار سیاسی به نوعی دچار فقدان مسئولیت پذیری در ارتباط با برجام است. یعنی هیچ کس نمی خواهد مسئولیت برجام را از منظر تاریخی پذیرا باشد.»

وی ادامه داد: «در قطعنامه 598 ایران قطعنامه را پذیرفت و مسئولیت آن را کلیت نظام در چارچوب آنچه حضرت امام (ره) بیان کردند پذیرا شد به گونه ای که امام دانش واژه «جام زهر نوشیدن» را به عنوان کدگذاری برای آن بیان کردند به این معنا که به اجبار و بر اساس وضعیت خاص قطعنامه 598 را پذیرفته ایم. اما در باب برجام این معنا هنوز رخ نداده است.»

وی افزود: «از سوی دیگر ساختار اقتصادی بانک های ما فاقد بن مایه ها و ویژگی های بانکداری معطوف به عملکرد بین المللی است و نقطه ضعف های بسیاری در سیستم بانکی ایران وجود دارد. بانک ها در ایران دچار آسیب های ساختاری و سازمانی هستند که چندان نمی توانند خود را با اقتصاد بین الملل و نظام بانکی بین امللی هماهنگ کنند؛ گویی بانک ها در ایران دارای ریل گذاری‌ای هستند که با ابعاد ریل گذاری بین المللی همگون نیست و لوکوموتیو اقتصاد نمی تواند با توجه به ابعاد متفاوت این ریل ها از بازار بین المللی وارد ایران شود.»
bato-adv
مجله خواندنی ها