bato-adv
کد خبر: ۲۸۶۴۱۹

عشق ستیزی به سبک رپ

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۳ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- آرمان مهدوی؛ موسیقی به‌عنوان یکی از ابزار هنری همواره یکی از علایق اصلی مردم جهان به شمار می‌رود و در کشور ما نیز موسیقی به‌عنوان یک هنر اصیل شناخته می‌شود.

موسیقی به لحاظ ذاتی، اثری جز برانگیختن عواطف ندارد و مخاطب اصلی موسیقی نیز عاطفه انسانی است. ازاین‌رو افراط در مؤانست با نغمه‌های موسیقی، ممکن است رفته‌رفته سبب چیرگی عواطف و احساسات بر قوه عاقله فرد گردد.

موسیقی تنها هنری است که قابلیت نشان دادن را ندارد بلکه موسیقی را باید شنید تا با آن ارتباط برقرار کرد؛ به همین دلیل موسیقی توانایی دارد شنونده را به اوج شورونشاط برساند و همچنین او را به انتهای دره غم فرود آورد.

درباره تأثیرات موسیقی روایت شبه افسانه در مورد دانش موسیقیایی فارابی وجود دارد که بسیار جالب است. مشهور است روزی بزرگان علم و ادب ازجمله موسیقیدانان در دربار ابونصر بن سیف‏الدوله بودند که فارابی نیز وارد شد و بنا به درخواست حاکم شروع به نواختن کرد و در این لحظه همه حاضران در جلسه به‌شدت خندیدند و سپس آهنگی را اجرا کرد كه همه را به گربه افتادند و بعداً تركیبی دیگر از قطعات ساخته و به نواختن مشغول شد، چنانكه همگی به خواب عمیق فرورفتند.

در این میان پیوند شعر و موسیقی ناگسستنی است به‌گونه‌ای که امروزه اکثر آهنگسازان دنیا بر اساس شعری که سروده شده است، ملودی موردنظر خود را انتخاب می‌کنند و آنچه در موسیقی اهمیت دارد شعر است؛ شعر روح موسیقی است و این شعر است که آهنگ را می‌سازد.

«اغتشاش‌گری» و «اوباشسیم» در موسیقی
در طول تاریخ، موسیقی در ایران هیچ‌گاه از محدوده خط قرمزهای دینی و اخلاقی فراتر نرفته بود اما طی سالیان اخیر موسیقی وارداتی «رپ» همه خط قرمزهای اخلاقی و دینی را زیر پا گذاشته است.

خوانندگان موسیقی رپ طی سال‌های اخیر توانسته‌اند در جامعه به‌ویژه در میان قشر جوان و نوجوان ایرانی، جایگاه و پایگاهی برای خود دست‌وپا کنند. جملات و کلمات موسیقی رپ غالباً با اشعار سخیف و دور از ادب بوده و واژه‌ها و اشعاری که این افراد از آن‌ها استفاده می‌کنند، بی‌ادبانه، غیراخلاقی و لمپنانه است و به خاطر ریتم‌های شش و هشتی و هیجانی موسیقی همراه با این اشعار و نیز درون‌مایه‌های طنز و هزل سخیف خود شعرها، این واژه‌ها لقلقه زبان و ملکه ذهن افرادی شده است که این موسیقی‌ها را گوش می‌کنند.

در کنار این موسیقی و اشعار مبتذل که اثرات مخربی بر اخلاق اجتماعی دارد، مدل‌ها و نوع پوششی که این افراد تبلیغ می‌کنند نیز از مصادیق ابتذال است و خطر آشکاری برای جوانان و نوجوانان به شمار می‌آید.

اغلب رپرها مبلغان بی‌بندوباری هستند اما وجه مشترک اکثریت ترانه‌های رپ عشق ستیزی، معشوق ستیزی و تهدید و تطمیع معشوقه است.

گرچه نفرین معشوق به‌اصطلاح «بی‌وفا» یکی از مواردی بوده که در موسیقی رپ به‌شدت به آن پرداخته می‌شود، اما بااین‌حال این نوع موسیقی هتاکانه از اوایل دهه 80 با ترانه‌های افرادی همچون شادمهر عقیلی شروع شد. اشعار دهه 80 شادمهر عقیلی همراه با گله و شکوه از معشوق همراه با ناز و نازکشی بود، اما مجید خراط‌ها پا را فراتر گذاشته و با اشعار همراه با خشونت و تلافی‌جویانه روابط عاطفی و عشقی را با موسیقی تند عرضه کرد.

خراط‌ها دریکی از ترانه‌هایش می‌گوید:
«تیغو بردار دستامو خط‌خطی کن تلافیه» و «عزیزم دستات نلرزه تیغ اولو بزن».

چاوشی نیز با آه و ناله، ترانه «نفرین» را در همان سال‌ها با شور و حرارت خاصی با محتوای زیر اجرا می‌کند:

الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرش               بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و ورش
الهی که روز وصال طوفان شه از سمت شمال         هیچی از اون روز نمونه بجز گلای پر پرش
قسم می‌خوردی با منی قسم می‌خوردی به خدا      خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش
من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی             بیاد الهی خبرت، بیاد الهی خبرش.

خردگریزی و از بین رفتن بنیان خانواده پیامد موسیقی هتاکانه
هرچند ستایشگری اغراق‌آمیز معشوق در روایت‌های سنتی نیز نشانه‌ای از خردگریزی تعبیر می‌شود، اما معشوق ستیزی همراه با ناز و عشوه و یا همراه با خشونت در برخی آثار موسیقی پاپ و به لجن کشیدن عشق در موسیقی رپ نوعی «اغتشاشگری» و «اوباشسیم است که صرفاً در یک رابطه‌ای یکسره سودجویانه و همراه با شهوت‌پرستی به تخریب همه زیبایی‌های اخلاقی، عفت و حیا در جامعه ایرانی به‌ویژه در زندگی جوانان می‌پردازد.

زمانی که بی‌اخلاقی و بی بندباروی به لایه‌های اجتماعی نفوذ کند دیگر دیوار همه ارزش‌ها، اعتماد، باورها و خوش‌بینی‌ها به هم می‌ریزد و ارزش به ضدارزش تبدیل می‌شود. جالب است که این نوع بی بندباری اخلاقی ادبیاتش رو نیز با خودش می‌آورد. لذا ضدارزش هایی همچون «دودره» کردن‌ها، «خالی‌ بستن‌ها»، «پیچاندن‌ها» و «زدن و دررفتن»ها مایه مباهات می‌شود و آنچه پیش‌ازاین «ارزش» محسوب می‌شد به‌سرعت به «ضد ارزش» بدل می‌شود. «صداقت» به «هالوگری»، «پایبندی و وفاداری» به «امل» بودن و «رعایت ادب» به «پاستوریزه» بودن تعبیر می‌شود.

در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت آن تفسیر سنتی همراه با اخلاق و ادب از عشق و معشوق در یک غفلت تاریخی وارونه شده و در این ادبیات جدید (عمدتاً برخی از اشعار و موسیقی رپ و راک) نه‌تنها هیچ رنگ و بویی از عشق افلاطونی و ستایش قدسی را قبول ندارند، بلکه با ابزار معشوق ستیزی هر رابطه‌ای را یکسره در سودجویی و شهوت‌پرستی خلاصه می‌کنند و اساساً این ضدقهرمان‌ها هستند که تقدیس می‌شوند و ناهنجاری‌های اجتماعی را به‌افتخار بدل می‌شود.

به‌هرحال از دیدگاه نگارنده این نوع قرائت از عشق و معشوق علاوه بااینکه به ترویج بی‌بندوباری در جامعه منجر خواهد شد، چه‌بسا بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی همچون طلاق، قتل و خشونت و ... می‌توانند علاوه بر دلایل و زمینه‌های اقتصادی و تربیتی می‌تواند خود از آسیب‌های این نوع موسیقی اوباشانه مایه بگیرد.

bato-adv
مجله خواندنی ها