زن ۱۸ ساله در توطئه خونین به همراه دوست پسر سابقش شوهر ۲۴ ساله را کشته و جسد را در رودخانه کن انداخته بودند. عروس خیانتکار ۶ ماه بعد از جنایت اعتراف کرد. ساعت ۵ عصر ۱۲ دی ماه سال گذشته مورخ از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، یک فقره کشف جسد در مسیر رودخانه کن واقع در روستای جهان آباد به کلانتری ۱۷۰ کهریزک اعلام شد. با حضور ماموران کلانتری در محل و تایید خبر، موضوع جهت بررسیهای تخصصی به تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
با حضور کارآگاهان اداره دهم و تیم تشخیص هویت در محل، بررسیهای اولیه بر روی جسد انجام و با توجه به دلایل و شواهد بهدستآمده (وجود آثار شکستگی بر روی سر متوفی) وقوع جنایت محرز شد که بلافاصله هماهنگی لازم با مقام قضائی دادگاه بخش کهریزک انجام شد. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» و به دستور رئیس شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومیبخش کهریزک، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در اولین مرحله از تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم با بررسی پروندههای فقدانی موفق به شناسایی هویت متوفی بنام «مرتضی.و» (۲۴ ساله) شدند که بنا بر طرح شکایت اعضای خانوادهاش، ۱۱ دی ماه از خانه خارج شده و دیگر به خانه بازنگشته است.با شناسایی خانواده مقتول در شهرستان اسلامشهر، همسر مقتول با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به کارآگاهان عنوان داشت: همسرم دارای مغازه فروش کفش و کتانی در منطقه عبدل آباد است؛ ساعت ۸ صبح روز جمعه طبق روال هر روز، برای رفتن به مغازه از خانه خارج شد و پس از آن دیگر به خانه برنگشت.
ازدواج در ۱۳ سالگی
در همان مراحل اولیه تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم اطمینان پیدا کردند که انگیزه وقوع جنایت نمیتوانسته «انجام سرقت» و یا «اختلافات مالی و درگیری فرد یا افرادی با مقتول» بوده باشد لذا در ادامه رسیدگی به پرونده، تحقیقات روی اعضای خانواده مقتول آغاز و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول و همسرش بنام لیلا (۱۸ ساله) ۵ سال پیش با یکدیگر ازدواج کرده و طی این مدت نیز درگیریهای متوالی با یکدیگر داشته اند؛ همچنین در ادامه مشخص شد که همسر متوفی (لیلا)، پیش از ازدواجش دارای خواستگار دیگری به نام «حسن . الف» بوده است.
تحقیقات از همسر مقتول
کارآگاهان اداره دهم با اطمینان از وقوع جنایت در محلی دیگر و احتمال وقوع جنایت خانوادگی، به تحقیق از همسر مقتول (لیلا) پرداختند؛ تحقیقات از لیلا از صبح ۱۸ مرداد ماه آغاز شد اما او در تمامیاظهاراتش منکر هرگونه مشارکت در مرگ همسرش بود تا نهایتا ۴ عصر همان روز لب به اعتراف گشود و به مشارکت در قتل عمـد و مرگ همسرش اعتراف کرد. لیلا در اعترافاتش ضمن معرفی «حسن.الف» (۲۳ ساله) به کارآگاهان گفت: شب قتل، من و همسرم در منزل بودیم؛ حوالی ساعت ۳ صبح ۱۰ دی ماه سال گذشته بود که حسن به در منزل آمد؛ بعد از اینکه من در خانه را باز کردم، او مرا هل داد و داخل حیاط شد؛ [حسن] یک میله آهنی در دست داشت و گفت: امشب میخواهم مرتضی را به قتل برسانم.
مرتضی خواب بود؛ من داخل حیاط ماندم و حسن به داخل [خانه] رفت؛ بعد از گذشت حدود نیم ساعت، حسن از ساختمان (خانه) بیرون آمد؛ میله ای که در دست داشت، خونی بود. از من کیسه ای پلاستیکی خواست تا [مرتضی] را انتقال دهد. [حسن] ماشینش را آورد جلوی در حیاط؛ من هم کمکش کردم تا جسد مرتضی را داخل ماشین که [یک دستگاه] پراید مشکی بود قرار دهد؛ بعد حسن خودش تمام وسایل مقتول را جمع کرد و همراه جسد برد. حدود ساعت ۴صبح، حسن از خانه ی ما خارج شد و به من گفت: فعلا هیچگونه ارتباطی با هم نمیگیریم تا آبها از آسیاب بیفتد؛ بعد یک روز همراه مادرم، برای خواستگاری به خانه تان میآییم.
دستگیری عامل اصلی جنایت
با اعتراف صریح متهم (همسر مقتول) مبنی بر ارتکاب جنایت توسط «حسن . الف»، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ضمن شناسایی مخفیگاه حسن در شهرستان اسلامشهر و انجام هماهنگی با مقام قضائی، به این شهرستان اعزام شده و در حالی که وی قصد داشت تا با یک دستگاه خودرو پراید مشکی از محل متواری شود، او را نیز تنها پس از چند ساعت از اعتراف لیلا دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
لیلا دروغ میگوید
«حسن . الف» پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما پس از اطلاع از اظهارات لیلا مبنی بر مشارکت نداشتن در ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: در شب جنایت با هماهنگی که از قبل با لیلا داشتم و زمینه قتل را آماده کرده بود و عنوان داشته بود که ساعت ۲ و ۳۰ دقیقه شب بیا و عشقت را به من ثابت کن، به منزل آنها رفتم . در حالیکه مقتول داخل خانه خواب بود، تا ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه بامداد [در داخل حیاط] با هم صحبت میکردیم؛ بعد به همراه لیلا وارد اتاق شدم و بالای سر مقتول رفتم و پس از مقداری کشمکش، با چکشی که از چند روز قبل به لیلا داده بودم [و او در خانه مخفی کرده بود] ضربه ای به سر مقتول زدم؛ همزمان با من، لیلا نیز یک بالشت را روی صورت مقتول فشار میداد تا صدایش در نیاید چون پدر و مادر لیلا در منزل کناری زندگی میکردند.
[بعد از اینکه کار مقتول تمام شد] شوکه شده بودم؛ حتی یک لحظه میخواستم تا آنجا را ترک کنم. از لیلا مقداری پارچه گرفته و دسته و پای مقتول را بستم؛ [جسد] را داخل کیسه پلاستیکی گذاشتم و با کمک لیلا، مقتول را تا حیاط آوردیم. لیلا داخل کوچه را دید؛ کسی نبود؛ من ماشین خودم را آوردم جلوی در [خانه]؛ بعد مقتول را با کمک همدیگر روی صندلی عقب ماشین گذاشتیم و داخل یک رودخانه انداختیم. سرهنگ کارآگاه حمـید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر به مهر گفت: با توجه به اعترافات صریح هر دو متهم، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضائی صادر اما به علت ارتکاب جنایت در شهرستان اسلامشهر، هر دو متهم جهت ادامه رسیدگی به پرونده در اختیار پلیس آگاهی و مقام محترم قضائی شهرستان اسلامشهر قرار گرفتند.