دوستان عزیز
تعدادی از دوستان میگویند چرا گریه و ضعف و .. باید شاد و راضی بود.
دلیل این نظر یکسان دانستن حالات انسان در برابر معبود و عبد است.
اصولا احساس ضعف و خواری و ذلت در برابر خداوند بسیار متفاوت از برابر خلق است.
خود خداوند از صفات بندگان خود را اینطور بیان میکند که خداوند را با تضرع میخوانند ( ادعوا ربكم تضرعاً وخفية) لذا انسان در برابر خداوند با احساس ضعف و ذلت و گریه و ... نه تنها باعث خواری نمیشود بلکه باعث رشد و کمال و دوری از غرور و تکبر میگردد. این اشکال نظر شما و دیگر دوستان از این نکته ناشی میشود که فکر میکنید گریه و تضرع در برابر خداوند همانند برابر خلق خداست!
بله انسان باید همواره در برابر مردم شاد و خندان و بشاش باشد و بشاش بودن از صفات مومنان است اما هرآنکس که دربرابر معبود خوار و ذلیل گشت آنگاه صفت غرور و تکبر در برابر انسانها از وجودش خارج میشود علاوه بر اینکه پیوند با معبود و قدرت نامتناهی لذت بی انتها دارد
من که اصلا این همه گریه را درک نمی کنم. نمی دانم چه کسی اول بار عبادت را با اشک ریختن مترادف دانست؟ عبادت راضی بودن به رضای خدا و شاد بودن به مشیت اوست
یک چیزی من رو خیلی متعجب میکنه اینه کسانی که به اصطلاح اعتقاد به خدا دارند و در مقابل مشیت الهی تسلیم هستند چرا اینقدر نگران آخرت و عاقبت کار هستند مگر نه اینکه خداوند عادل است و مهربان و بخشنده پس شاد بودن وآرامش داشتن معقول ترین کار است مگر اینکه به اعمال خود مشکوک باشی و در این صورت خود را تغییر باید داد!!!!.....
ناشناس
۱۵:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۹
آدمای امروز دو نوع زندگی دارن یک زندگی عادی که مثل یک آدم سکولار زندگی م کنند و یک بعد مذهبی که تو همچین شبهایی نمود پیدا میکنه و متاسفانه این از شرایط دنیای مدرن و زندگی مدرن است
پیمان
۰۶:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۰
یه چیزی بین "ترس" و "امید" باید باشه: ترس از قهرش و امید به رحمتش!
باز با خوف و رو به تو بر می گردم
دو قدم دلهره دارم دو قدم دلتنگم
(فاضل نظری)
کسی که گناهی مرتکب نشده است چرا باید ترس و وحشت از کسی یا خدا داشته باشد ؟ کسی که حق و حقوق مردم را پایمال نکرده باشد و خدمت کرده باشد ، میتواند به راحتی و با چهره ای خندان خدمت هر کس برسد و یکی از کسان میتواند خدا باشد .
پاک باشیم و خندان و بشاش به سمت وسوی خدا برویم و با هر لهجه و ادبیات خودمانی و ساده با او شادمانه حرف بزنیم !
عاطفه
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۹
ادم عاقل همیشه باید فکر ایندش باشه باید بگم اگه تمام عمرمون عبادت کنیم اگه کار حلال کنیم و گره از کار خلق خدا باز کنیم باز امکان نداره بتونیم از شکر یکی از نعمات خدا رو به جا بیاریم. چون باز خدا بوده که فرصت عبادتت و بخشش رو بهمون داده البته ترس باعث نمیشه مردم به مراسم احیا برن بلکه به خاطر امید هستش امید به اینده بهتر و انسان بهتر بودن امید به بخشش خداوند
پیمان
۰۶:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۰
آنچنان امید داشته باش که نیکوکار ترینی و آنچنان بترس که گنهکارترینی!
همیشه برای امتحانات و کنکورهایی که بیشتر زحمت کشیدیم استرس بیشتری داریم یعنی بیشتر بهش اهمیت میدیم!
تعدادی از دوستان میگویند چرا گریه و ضعف و .. باید شاد و راضی بود.
دلیل این نظر یکسان دانستن حالات انسان در برابر معبود و عبد است.
اصولا احساس ضعف و خواری و ذلت در برابر خداوند بسیار متفاوت از برابر خلق است.
خود خداوند از صفات بندگان خود را اینطور بیان میکند که خداوند را با تضرع میخوانند ( ادعوا ربكم تضرعاً وخفية) لذا انسان در برابر خداوند با احساس ضعف و ذلت و گریه و ... نه تنها باعث خواری نمیشود بلکه باعث رشد و کمال و دوری از غرور و تکبر میگردد. این اشکال نظر شما و دیگر دوستان از این نکته ناشی میشود که فکر میکنید گریه و تضرع در برابر خداوند همانند برابر خلق خداست!
بله انسان باید همواره در برابر مردم شاد و خندان و بشاش باشد و بشاش بودن از صفات مومنان است اما هرآنکس که دربرابر معبود خوار و ذلیل گشت آنگاه صفت غرور و تکبر در برابر انسانها از وجودش خارج میشود علاوه بر اینکه پیوند با معبود و قدرت نامتناهی لذت بی انتها دارد