فرارو- یک استاد دانشگاه با اشاره به طرح بانک مرکزی برای ادغام بانک ها گفت: «اگر هدف بانک مرکزی از این طرح این است که با این ادغام ها تلاش کند بازار پول تا جایی که ممکن است شفاف و قابل کنترل شود و تحت نظارت بانک مرکزی قرار بگیرد جهت گیری درستی است و باید از آن حمایت کرد.»
بانک مرکزی در حال مطالعه طرحی برای ادغام، انحلال و اصلاح ساختار بانکها در راستای کاهش تعداد آنها است، تا مشخص شود کدام موسسات و بانکها باید در یکدیگر ادغام شوند. هدف بانک مرکزی از اجرای این طرح کم کردن تعداد بانکهای فعال در کشور است. در این باره اکبر کمیجانی قائم مقام بانک مرکزی گفته: ادغام و انحلال بانکها و موسسات مالی اعتباری در دستور کار بانک مرکزی قرار دارد.
آیا انحلال و ادغام بانک ها کمکی به مشکل نظام بانکی کشور می کند؟
دکتر علی دینی ترکمانی استادیار موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی در گفتگو با فرارو گفت: «مشکل وجود تعداد بیش از اندازه بنگاهها در یک رشته فعالیت خاص به عنوان وجه مشخصه اساسی اقتصاد ایران، در بازار پول و شبکه بانکی نیز صادق است. علاوه بر این مشکل اساسی تو در تویی نهادی در بازار پول و شبکه بانکی نیز خود را نشان می دهد.»
وی ادامه داد: «در ایران یکسری بانک ها وجود دارند که به عنوان بانک های تجاری معروف هستند مانند بانک صادرات، ملی، سپه، ملت و یکسری بانک های توسعه ای مانند صنعت و معدن و کشاورزی داریم که همه آنها تحت نظارت بانک مرکزی کار می کنند. اما یکسری بانک ها هم وجود دارند که در گذشته اصلا رابطه ای با بانک مرکزی نداشتند و امروز برخی از آنها قاعده مند شدند و تحت نظارت بانک مرکزی هستند.»
وی افزود: «مسئله این است که تعدادی از ارگان ها برای خود بانک زدند که این کار مختص ایران است و در کشورهای دیگر اینطور نیست که مثلا ارتش، نیروی انتظامی و بسیج برای خود بانک داشته باشند. لذا مشکل تو در تویی نهادی و مشکل امکان ناپذیر بودن مدیریت کارآمد شبکه بانکی و بازار پول اینجا بوجود می آید.»
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: «بنابراین اگر هدف بانک مرکزی از این طرح این است که با این ادغام ها تلاش کند بازار پول تا جایی که ممکن است شفاف و قابل کنترل شود و تحت نظارت بانک مرکزی قرار بگیرد جهت گیری درستی است و باید از آن حمایت کرد.»
این استاد دانشگاه افزود: «اما اینکه در عمل و با توجه به مراکز قدرت متعدد و لابی گری های قوی که هر یک از این بانکها می توانند داشته باشند آیا امکان اجرای این طرح وجود خواهد داشت قابل بحث و گفتگو است. لذا اگرچه جهت گیری این طرح درست است اما درباره امکان پذیری آن خیلی نمی توان با قطعیت نظر داد.»
دینی اظهار کرد: «البته اگر منظور از ادغام این است که بانک های بزرگ با هم ادغام بشوند مشکلی که در تجربه ادغام وزارت خانه ها داشتیم تکرار خواهد شد. یعنی وزارت صنعت با وزارت بازرگانی ادغام شد اما ساختارها سر جای خود باقی ماند. از سوی دیگر وقتی در مدیریت دستگاههای بزرگ در سطح وزارت خانه یا یک بانک بزرگ مشکل وجود دارد ادغام آنها باعث می شود مشکل سوءمدیریت بیشتر نمایان شود.»چ
وی ادامه داد: «لذا به نظر می رسد راهکار این نیست که بانک های بزرگ در هم ادغام بشوند. اما ادغام شعبات یک بانک کار درستی است چون سرمایه گذاری بر روی شعبات بانک اشتباه است و باعث می شود سرمایه مستغلاتی رشد بیشتری کرده و در نتیجه روی سرمایه گذاری صنعتی و تولیدی تاثیر منفی بگذارد.»
وی افزود: «لذا دو بحث وجود دارد. اگر بحث ادغام بانک های تجاری با هم یا بانک های تجاری با توسعه ای باشد این جهت گیری درست نیست. چون وقتی در مدیریت یک بانک بزرگی مانند بانک ملی مشکل داریم به طوری که اختلاس سه هزار میلیاردی روی می دهد طبیعتا اگر بانک دیگری مانند بانک ملت در آن ادغام شود و مقیاس فعالیت آنها دو برابر شود مسئله سوءمدیریت و عدم شفافیت بیشتر خود را نشان می دهد. اما اگر بحث این است که بانک هایی که با نام برخی ارگان های خاص کار می کنند در دل بانک های تجاری ادغام شوند و شناسنامه دار شوند جهت گیری درستی است.»
دینی در پاسخ به این سوال که آیا افزایش تعداد بانک ها (و نه شعبات) منجر به افزایش رقابت میان آنها و بهبود خدمات دهی به مردم نمی شود؟، گفت: «در بحث های اقتصادی این موضوع وجود دارد که هر چه بازار ذره ای شود و تعداد بنگاههای اقتصادی بیشتر شود رقابت بیشتر شده و به ارتقای کیفیت و کاهش قیمت کمک می کند و در واقع به نفع مصرف کننده تمام می شود.»
وی ادامه داد: «منتهی بازار پول در تمام دنیا از ساختار انحصار چندجانبه پیروی می کند. یعنی چند بنگاه یا بانک بزرگ وجود دارند که بخش عمده ای از بازار پول و سپرده دست اینها است و رقابتی که میان آنها وجود دارد صرفا برای کاهش قیمت نیست بلکه برای ارائه خدمات متمایزتر است.»
وی افزود: «اگر ساختار بازار انحصار چندجانبه خوب شکل بگیرد و نظارت های خوبی وجود داشته باشد و رسانه ها نیز بتوانند بر عملکرد آنها نظارت کنند آنگاه منافع مصرف کننده بهتر می تواند تامین شود تا اینکه تعداد بانک ها بیشتر شود.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «با افزایش تعداد بانک ها از آنجا که سرمایه گذاری ثابت آنها سنگین است مجبور می شوند برای پوشش سرمایه گذاری ثابت، نرخ خدماتی که ارائه می کنند را بالا ببرند. لذا این موضوع باعث می شود نرخ سود تسهیلات افزایش پیدا کند که از این منظر به نفع مصرف کننده نخواهد بود.»
دینی در پاسخ به این سوال که آیا طرح ادغام بانک ها تاثیری در مشکل اصلی نظام بانکی که بنگاه داری بانک ها عنوان شده دارد؟، گفت: «همانطور که عرض شد مشکل بنگاه داری بانک ها یک مشکل مدیریتی است که خود را در عدم شفافیت و بروز اختلاس های سنگین نشان می دهد. لذا طبیعی است وقتی دو بانک بزرگ با هم ادغام شوند چالش های بنگاه داری بیشتر خود را نشان می دهد.»
وی ادامه داد: «بنابراین راهکار اساسی که بانک مرکزی باید دنبال کند این است که تا جایی که ممکن است موسسات پولی و مالی که خارج از کنترل بانک مرکزی هستند را تحت نظارت خود بگیرد و تعارف را هم کنار بگذارد و در گزارشی اعلام کند این موسسات به کجا وابسته هستند و چرا ذیل نظارت بانک مرکزی نمی آیند.»
وی افزود: «اقدام دوم این است که بانک هایی که با نام نهادهای خاص فعالیت می کنند و فعالیت آنها در ذیل بانک های تجاری قرار دارد به تدریج در بانک های بزرگ تجاری ادغام شوند. چراکه وصل شدن این بانک ها به برخی نهادهای خاص می تواند کمک کند که از پاسخگویی و مسئولیت موردنظر تا جایی که ممکن است فرار کنند.»