روزنامه جمهوری اسلامی در مقاله ای به قلم عبدالرحیم اباذری نوشته است:اخیراً در خاطرات یکی از شخصیتها دیدم در سال 1345 وقتی شهید آیتالله قاضی طباطبایی از تبریز به مرحوم آیتالله طالقانی پیامی فرستاده و در آن خطر بهائیت را هشدار داده و خواستار مبارزه جدی با این فرقه میشود.
مرحوم طالقانی در جواب میفرماید: اتفاقا حکومت شاه هم همین را میخواهد تا من وشما، یکی به نام حجتیه و دیگری به نام بهائیت مشغول هم و ستیز با هم باشیم و از جنایتهای رژیم غفلت کنیم و این غفلت از اصول و اهتمام به فروع است.
متاسفانه این واقعیت تاریخی در عملکرد انجمن حجتیه کاملاً مشهود بود، وقتی یک نفر نجار بیسواد که از درد بیپولی و ناچاری میرفت در ظاهر بهایی میشد آنقدر بزرگش میکردند گویا که تمام اسلام در برابر تمام کفر قرار گرفته است حتی شخصیتهایی مانند شهید قاضی هم تحت تاثیر واقع میشدند در حالی که ارکان رژیم که اغلب از بنیانگذاران بهائیت به شمار میآمدند کسی با آنان هیچ کاری نداشتند.
در آن مقطع تاریخی که همه امکانات وتبلیغات در دست رژیم ستمشاهی بود چندان توقعی نبود که بعضیها از مسائل پشت پرده این خیمه شببازیها خبر نداشته باشند و از دشمن بازی بخورند، اما امروز که ما حکومت مقتدری به نام نظام جمهوری اسلامی ایران داریم، چرا باید دوباره بازیچه حجتیهایها و بهاییها شویم؟
این که فلان دختر مسلمان و فرزند فلان شخصیت، نباید با یک فرد بهایی ارتباط و دوستی داشته باشد حرف کاملاً درستی است و کسی در آن شکی ندارد و باز اهداف کسانی هم که در آستانه انتخابات هیات رئیسه مجلس خبرگان این گونه مسائل را مطرح میکنند، آن هم برای مردم روشن است و نیازی به توضیح ندارد و ما هم وارد این بحثها نمیشویم.
اما در این میان جریانهای مشکوکی مشاهده میشوند که درصدد بزرگ نمایی بهائیت در این کشور هستند تا دوباره دعوای زرگری شبیه «بهائیت وحجتیه» راه انداخته و بازمانند سریالهای مخالف و موافق درباره «شهید جاوید»، «شریعتی» و «دارالتبلیغ اسلامی» به نمایش گذارند و مردم و مسئولان را دوباره با فروع سرگرم و از اصول منحرف سازند.
این نشان میدهد اگرچه تشکیلات انجمن حجتیه در ظاهر برچیده و تعطیل شده اما رسوبات فکری آنان هنوز درلایههای جامعه وجود دارد و هر وقت اراده کند میتواند دوباره همه را به بازی بگیرد.
امیدوارم مدیران ارشد جامعه نیز با هوشیاری بیشتر رفتار نموده و از بازی در زمین دشمن پرهیز نمایند
خيلي ممنون و متشكرم از اين مقاله زيبا، پرمحتوا و بسيار بجا.
خداوند به همه ما عقل و بصيرتي عطا فرمايد تا از اصول غافل نشويم.
متأسفانه در همه امورات ما بجاي درك اصول و واجبات به دنبال فروع و مسحبات هستيم.
چون درك اصول و واجبات برايمان سخت است.