یادداشت دریافتی- دکتر محمد شهیدیان*؛ جی آی جو نام یکی از معروفترین برندهای اکشن فیگور در جهان است. شرکت Hasbro که متوجه بی علاقگی پسربچه ها به اسباب بازیهایی با عنوان کلی عروسک شده بود اقدام به طراحی و تولید جی آی جو کرد. این اسباب بازی ها ابتدا در چهار زیر رده و بر اساس چهار زیر گروه نیروهای مسلح آمریکا طراحی شدند و به مرور زمان توسعه پیدا کردند.
جی آی جو ها مجهز به پیشرفته ترین سلاحها و تجهیزات آماده اند تا در هر زمان و مکان به دفاع از امنیت ملی و تامین منافع آمریکا بپردازند و به چیزی که هستند و ماموریتی که دارند افتخار می کنند( برگرفته از ترانه تبلیغاتی جی آی جو). بازار عروسک های دخترانه آمریکا و جهان هم که از 1959 در تسخیر عروسک های باربی کمپانی Mattleinc. بوده است. هم جی آی جو و هم باربی خلاصه نگاه غرب به توسعه هستند.
غرب قبل از اینکه محصول کار گروهی، نگاه علمی، نظم، عقل باوری، تفکیک قوا، تحزب، آزادی بیان، تکنولوژی، نظام پارلمانی و ... باشد حاصل خواست و اراده برای تسخیر و تسلط بر جهان است.
نگاهی که در غرب منجر به توسعه شده است دخل و تصرف در محیط زیست و بهره کشی بی انتها و تا نهایت ممکن از منابع طبیعی را نه تنها حق بلکه وظیفه خود می داند. غربی ها تعریفی از توسعه ارائه کرده اند و به آن وفادارند. آنها بدنبال تولید بیشتر، فروش بیشتر، سرمایه و پس انداز بیشتر و سیطره بیشتر بر زمین و دریا و آسمان و حتی فراآسمان هستند.
زندگی تاریخی ما در خاورمیانه و محتوای ژنتیکی باورهایمان ما را از درک کامل آنچه در روح و روان ساکنان منهتن و توکیو و هامبورگ میگذرد ناتوان ساخته است. پس شاید بهتر باشد از واژگانی غربی برای توضیح بهتر نگاه غربی به توسعه کمک بگیریم.
شاید بهترین واژه برای توصیف توسعه غربی MOREباشد. اختلاف ما و غرب که منجر به پیش افتادن غرب در این رقابت نفسگیر شده است از فهم و تعریف همین واژه شروع و به همین واژه ختم می شود.
واژه MORE فاقد هرگونه ارزش گذاری اخلاقی و کاملا بی طرف است. این واژه تنها کمیت را میسنجد و برای انسانها، روش ها و فکرهایی ارزش قائل می شود که در مسیر بیشتر باشند. جی آی جو با حضورش در فراتر از مرزهای جغرافیایی آمریکا منافع آمریکایی ها را تامین و دسترسی آسان، دائمی و ارزان صاحبان سرمایه، صنعت و تولید به منابع طبیعی، مواد اولیه و نیروی کار ار تضمین می کند. باربی هم در سراسر سبکی از زندگی را تبلیغ و رهبری می کند که مصرف کننده همیشگی تولید انبوه سرمایه داران باشد.
غیر اخلاقی بودن واژه MORE زمانی که در کنار آنتروپی وجودی انسان و هستی قرار بگیرد خود بخود مسیر ضد اخلاق را می پیماید اما این بدان معنا نیست که هر نوع از توسعه نافی اخلاق است. در کنار انتخاب غرب، انتخابهای دیگری هم وجود دارد که می تواند نه تنها حامی اخلاق بلکه حتی حامی شرع هم باشد. این بحث البته فرصت دیگری طلب می کند.
در مقابل باربی و جی آی جو پس از سالها هشدار و ساعتها جلسه کارشناسی و تاسیس چندین و چند شورا و دبیرخانه دائمی و تبلیغات فراوان درباره لزوم حراست از ناخودآگاه فرزندان ایران دارا و سارا به بازار آمد. اسباب بازی هایی که نه تنها از نظر فرهنگی و اقتصادی خنثی بودند که حتی برای بازی هم مناسب نبودند و بیشتر شکل و شمایل کلکسیونی داشتند و بر عکس باربی و جی آی جو نمی توانستند راهی به دنیای کودکان باز کنند.
کارخانه تولید کننده باربی برای کاهش اصطکاک و از دست ندادن بازار کشورهای اسلامی حتی اقدام به عرضه باربی محجبه کرد. این کارخانه با اقدامش هم بازار چند ده میلیونی دختران مسلمان را حفظ کرد هم پنجره ای را برای انتقال فرهنگ توسعه غربی به کشورهای اسلامی اعم از بنیادگرا و معتدل باز نگهداشت.
دارا و سارا با جامعه هدفشان هیچ تناسبی ندارند. آنها نه نشانی از وضعیت کشور دارند نه نشانی از آرمانهای انقلاب دارند نه حتی نمادی از برنامه های آینده نظام هستند. درباره جی آی جو گفتیم که کمپانی هاسبرو پس از مطالعات علمی فراوان و کارشناسی متوجه شد که پسربچه ها علاقه ای به عروسک های متداول نداشتند پس جی آی جو را با نام کلی و جدید اکشن فیگور به بازار ارائه کرد.
عدم کارشناسی و مطالعه ناکافی یا نامناسب که ناشی از عدم شاسیته سالاری و حاکمیت روابط در کشور است به چنین نتیجه ای منجر شد.
دارا و سارا نه به فساد اداری و مشکلات اقتصادی و رانت خواری اعتراض دارند و نه چهره ای انقلابی هستند که نمادی برای صدور انقلاب باشند و نه حتی ارتباطی با استراتژی های نظام مبنی بر تربیت جامعه ای پویا، فعال و کارآفرین برای رونق تولید و پیشرفت اقتصادی دارند.
دارا و سارا با آن ظاهر معصوم و لبخند آرام و چهره راضی فقط مناسب نشستن روی طاقچه هستند. طراحی دارا و سارا عقب مانده نیست. طراحی دارا و سارا سردرگم است. دارا و سارا همانند نخبگان سیاسی و کشوردارانی که طراحی و تولیدشان را سفارش داده اند سردرگم هستند. در ادامه به تبیین این سردرگمی خطرناک میپردازیم.
رهبری معظم انقلاب هوشمندانه و دقیق از واژه توسعه استفاده نمی کنند. ایشان نخبگان را به الگوسازی برای پیشرفتی ایرانی-اسلامی دعوت کرده اند.
مهمترین تفاوت پیشرفت و توسعه در این است که پیشرفت خبر از مقصد می دهد. مقصدی که باید به سمت آن حرکت کرد و این حرکت باید با واقع بینی درباره جایگاه منطقه ای، جهانی و تمدنی ایران همراه و مبتنی بر آموزه ها و باورهای عمیق و اصیل اسلامی گردد.
پیشرفت که نوع خاصی از توسعه است همانند توسعه اصول ثابتی دارد. نظم، بهره وری، شایسته سالاری، مبارزه با مفاسد اداری، خصوصی سازی و ...! اما قبل از هر چیز به فرهنگ پیشرفت و انسان هماهنگ با این فرهنگ نیاز دارد.
دارا و سارا نماد ملتی بدنبال پیشرفت نیستند. دارا و سارا سردرگم اند. مثال میزنم؛ در فرهنگ اسلامی اصیل بسیار به کار و تولید و دوری از مفت خوری تاکید سفارش شده است. حتی شنیده ایم که کار کردن بیهوده بهتر از خوابیدن است یا اینکه حضرت علی ع به آباد کردن نخلستانها و وقف آنها اهتمام می ورزیده اند یا اینکه پیامبر ص و ائمه ع شخصا به امور خود رسیدگی می کردند و حتی در تابستانهای گرم به کار بدنی مشغول می شدند و همواره سعی در عمران و آبادانی داشته اند و چندین تن از پیامبران و ائمه در زمره مرفهین جامعه بوده اند و حتی به پادشاهی رسیده اند.
حتی قرآن عزیز میفرماید قل من حرم زینته الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق ( اعراف 32 ). از طرفی تاکید بر زندگی زاهدانه و ارزش بودن دوری گزینی از دنیا بر ناخودآگاه مسلمانان حاکم شده است به گونه ای که در برهه هایی بهره مندی حلال از موهبات دنیوی مذموم شمرده شده و مسلمانی با ریاضت کشی مترداف بود.
مثال دیگر اینکه کمتر مسلمانی را می شود پیدا کرد که در طول یک روز کاری از اذکاری مانند ماشاالله و ان شاء الله استفاده نکند و به نوعی کارهایش را به خداوند نسپارد. معمول بودن این اذکار در میان مسلمانان نشانی از روحیه قضا و قدری مسلمانان دارد. از طرف دیگر خداوند میفرمایند ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم ( رعد 11 ).
بخشی از سردرگمی مورد اشاره به نوع نگاه ما و انتخاب و اولویتمان در تفسیر متون دینی باز میگردد. تفسیری که حاکمیت از دین در جامعه تبلیغ می کند در نوع انسانهایی که پرورش می دهد بسیار موثر است مخصوصا هنگامی که بین تبلیغات حکومت و عمل حاکمان تفاوت باشد.
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند ( حافظ ره )
اگر عزم نظام جمهوری اسلامی برای پیشرفت جدی است و براستی پیگیر رونق اقتصادی است که البته در دنیای امروز راهی جز پیشرفت یا توسعه پیش روی نظام های سیاسی که بدنبال ثبات اند وجود ندارد باید بدنبال راهی برای حل این تناقضات باشد و اولویت های تفسیری اش را به گونه نظم بخشد که راه پیشرفت هموار شود.
اگر روزگاری مالزی تحت تاثیر اقلیت چینی ها یا ترکیه بدلیل هم مرزی با اروپا یا مراکش و الجزایر به مناسبت ارتباطات و مراودات بسیار نزدیک با اسپانیا و فرانسه دست به انتخابهایی سخت، اساسی و سرنوشت ساز زدند به نظر میرسد که امروز نوبت ماست.
سیل مسافران ایرانی به آنتالیا، دبی و تایلند و ویدئوهای نامناسبی که هر از گاهی از رفتار ناشایست و غیر طبیعی برخی از هموطنانمان در خارج از مرزها منتشر می شود و با آبروی ملی بازی می کند نشان فرا رسیدن زمان انتخاب ماست.
حرکت به سمت نزدیک تر کردن تفسیرهای دینی گروههای مرجع اجتماعی و تصمیم گیری بر اساس منافع ملی واقعی و دل کندن حاکمان از چرب و شیرین زندگی رانتی فقط آغازی برای پیمودن این مسیر دشوار است.
حفظ نظام از اوجب واجبات است و راه حفظ نظام حرکت به سمت مطلوب و بالا بردن رضایت اجتماعی و جامه عمل پوشاندن به وعده هاست. باید توجه کرد که پیشنیاز رونق تولید ملی بهره برداری بیشتر و کارآمد تر از منابع اولیه و تحریک بازار برای مصرف بیشتر است.
می شود مانند ژاپن بازار داخلی را با ترویج نوعی قناعت سرمایه داری یا تحکیم پایه های اعتقادی و تبلیغ اصول اخلاقی واقعی اسلام از غرق شدن در مصرف زدگی و تجمل گرایی حفظ کرد اما نمی توان همزمان در مسیر پیشرفت بود و علیه انباشت سرمایه و مصرف و مظاهر بازار سخنرانی کرد. نمی شود هم بدنبال برونگرایی در اقتصاد مقاومتی بود و هم با روش های مختلف و سخنان و اقدامات نسنجیده بازارها را از دسترس تولید کننده رنجور ایرانی دورتر از این کرد!
اینها تناقضاتی هستند که نخبگان فکری و سیاسی باید قبل از طراحی هر الگویی برای پیشرفت یا توسعه حل کنند و اگر نه ارائه الگوهای غیر کاربردی و بی فایده زحمتی ندارد.
در پایان باید اشاره کرد که انتخابات ریاست جمهوری 1392 و مجلس شورای اسلامی 94 نشان می دهد که مردم خودآگاه یا ناخودآگاه راه حل برخی از این تناقضات را یافته اند. روی خوش ملت به برجام و برجامیان علی رغم همه تبلیغات منفی از تریبونهای رسمی برای آنانکه هوشمندانه به سیر امور می نگرند و دل در گرو نظام جمهوری اسلامی و آینده اش دارند می تواند راهنمای روشنی باشد.
*مسئول نظارت بر درمان شبکه بهداشت چابهار
چه ربطی داره آخه؟؟