راهاندازی مجدد غیررسمی و بیسر و صدای کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران در زنجان، این روزها به یکی از شایعات داغ سطح شهر و به اصطلاح «زمزمهها» تبدیل شده که اگرچه مسئولان ذیربط آن را تایید نمیکنند ولی احتمال تحقق آن در آینده نزدیک را نیز نفی نمیکنند.
این روزها اخبار موثق و در عین حال غیررسمی مبنی بر راهاندازی مجدد کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران طی چند روز گذشته به گوش میرسد که ما را بر آن داشت با توجه به حساسیتهایی که باعث شد کارخانه سرب این شرکت در حدود 33 ماه پیش به تعطیلی کشانده شود، حال با چه مجوزی و چرا به صورت غیررسمی فعالیت مجدد خود را آغاز کرده است، البته این امیدواری وجود دارد که کفه ترازو به سمت شایعه بودن این قضیه سنگینی کند.
ماجرای تعطیلی کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران و بیکاری حدود 400 نفر از کارگرانی که در این کارخانه فعالیت میکردند، یکی از جنجالیترین اخبار روزهای پایانی دولت دهم در استان زنجان بود و در زمان حاضر در حدود 33 ماه از تعطیلی کارخانه سرب این شرکت میگذرد.
تجمع اعتراضآمیز، سرآغاز خاموشیاگر بخواهیم نیمنگاهی به اتفاقات اواسط تابستان سال 92 که کمتر از دو ماه به حضور استاندار دولت یازدهم در زنجان باقیمانده بود، بیاندازیم، خواهیم دید که اتفاقاتی که منجر به تعطیلی این کارخانه شد، از نیمه دوم مردادماه سال 92 شکل گرفت و سرآغاز شکلگیری این اتفاق نیز با تجمع اعتراضآمیز صدها نفر از مردم زنجان در صبح 20 مردادماه سال 92 مقابل استانداری زنجان مبنی بر تعطیلی کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران و سپس ادامه این اعتراضها که به سمت میدان انقلاب این شهر کشانده شد، کلید خورد.
صحبتهای تجمعکنندگان که در نوع خود بینظیر بود، حاکی از آن بود که با توجه به اینکه شهر زنجان از جنوب به شهرک صنعتی سرب و روی منتهی شده و از ضلع شرقی نیز به کارخانه عظیم سرب و روی، طبق اطلاعات کارشناسان با وزش باد از هر دو سو، آلودگیهای تولید شده در این بخشها به سمت شهر سوق پیدا میکند و با وجود همه این استدلالها مدیران این بخشها مدعی بودند که به فعالیتشان ادامه خواهند داد، اما معترضان نیز بر خواستههای خود که همان تعطیلی این کارخانه بود، پافشاری میکردند.
بیشک، ازدیاد جمعیت معترضان به تعطیلی این کارخانه حاکی از واقعیتهای تلخی به لحاظ زیستمحیطی داشت، اما برای اینکه رسالت خبرگزاری بر اصل بیطرفی قبل از صدور حکم قانونی است، باید واقعیت دیگری را نیز بپذیریم و آن اینکه وجود معادن شاخص در هر استانی موجب توسعه، اشتغال و درآمدزایی آن منطقه میشود و در این بین وجود صنعت سرب و روی در زنجان یک واقعیت انکارناپذیر است و باید این امر را بهعنوان یک فرصت مفید تلقی کرد که کمتر استانی توانسته به این مهم دست یابد.
تصمیمی عجولانه در ایستگاه پایانی دولت دهمتقویم را که به گذشته ورق میزنیم، میبینیم درست سه روز بعد از تجمع اعتراضآمیز مردم زنجان، این اعتراضها چه خوب، چه بد نتیجه داد و کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران تعطیل شد. معاون سابق سیاسی و امنیتی استاندار زنجان اولین مسئولی بود که خبر رسمی تعطیلی این کارخانه را به ایسنا داد و اعلام کرد که این کارخانه به دلیل اجرایی نکردن مصوبات کمیته سرب و روی مبنی بر انتقال کارخانه و با توجه به درخواست شهروندان زنجانی و نیز بنا به دستور استاندار، از امروز (23 مردادماه 92) بهطور رسمی تعطیل شده است.
فیروز احمدی علاوه بر اینکه در خصوص وضعیت کارگران کارخانه تعطیل شده، توپ را به زمین مدیران این شرکت که مصوبات قبلی را رعایت نکرده بودند، انداخت، در رابطه با تعیین وضعیت شهرک تخصصی سرب و روی نیز در آن مقطع زمانی اظهار بیاطلاعی کرد. البته تا جایی که حافظه تاریخی ما یاری میکند، پنجم خردادماه 92 یعنی کمتر از سه ماه مانده به تعطیلی کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران، استاندار سابق زنجان در جمع خبرنگاران اظهار کرده بود که اهتمام به بحث نظارت و رعایت استانداردهای لازم، از اولویتهای ضروری حوزه صنعت بهویژه مقوله سرب و روی است.
محمد رئوفینژاد که بعد از تجمع اعتراضآمیز مردم زنجان در 20 مردادماه سال 92 حکم تعطیلی کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران را صادر کرده بود، خاطرنشان کرد: «به دلیل عدم رعایت برخی از مسایل در گذشته، دغدغههایی بهویژه در زمینه محیطزیست برای واحدهای سرب و روی زنجان بهوجود آمد که خوشبختانه با اهتمام به همه موارد زیستمحیطی، شاهد این هستیم که از صنعت سرب و روی زنجان بعد از 25 سال به عنوان صنعت سبز یاد میشود که این مهم در گذشته به هیچ وجه وجود نداشت» و سرانجام این صحبتها همانی شد که همه میدانیم.
حال این سوال مطرح است که استاندار سابق زنجان چرا با وجود فعالیت چندین ساله این کارخانه و بحثهایی که پیرامون آلودگی آن وجود داشت، به یکباره تصمیم میگیرد در برابر اعتراض قابل توجه زنجانیها، دستور تعطیلی این کارخانه را صادر کند. چرا که این تصمیم دقیقا به فاصله کمتر از دو ماه مانده به پایان حضور دولت دهم در زنجان اتفاق افتاد و آیا تصمیم بر این بود که این تصمیم عجولانه بدون در نظر گرفتن عواقب آن در روزهای پایانی دولت دهم اتخاذ شود و رفع دغدغههای این تصمیم جزو کارهای اولویتدار دولت یازدهم باشد.
کارخانهای که نباید در مکان فعلی ساخته میشدیکی دیگر از مباحث جدی که بلافاصله بعد از تعطیلی کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران مطرح شد، بحث عدم مکانیابی درست برای احداث این کارخانه به لحاظ مسائل زیستمحیطی بود که صحبتهای مدیرکل اسبق حفاظت از محیطزیست استان زنجان مهر تأییدی بر این ادعا است. چنانچه امیر مهدویانی در همان روزی که کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران تعطیل شد به خبرنگار ایسنا، گفت: «شرکت ملی سرب و روی ایران جزو واحدهایی است که مجوز استقرار و بهرهبرداری را بعد از فعالیت چند ساله از محیطزیست دریافت نکرده است!». حال باید از این مدیر سوال کرد که مگر میشود شرکتی با این عظمت و این تعداد نیروی انسانی چند دهه بدون مجوز استقرار و بهرهبرداری به فعالیت خود ادامه دهد، بیشک این صحبتها هم یکی دیگر از سخنان عجولانه آن زمان و برای توجیه تعطیلی کارخانه مذکور بود.
وی تصریح کرد: «متأسفانه در دهه 70 که این شرکت در زنجان کار خود را آغاز کرد، این اداره کل مخالف استقرار آن در محل فعلی بود، ولی علیرغم مخالفتها، این کارخانه احداث و به فعالیت خود ادامه داد». صحبتهای این مسوول به آنجا رسید که ادارهکل حفاظت از محیطزیست استان زنجان پیگیر عوامل اصلی ایجاد آلایندگی از سوی دیگر شرکتها و کارخانههای آلاینده در سطح شهر زنجان خواهد بود و رسانهها تا به امروز منتظرند تا اطلاعات جامع در اینخصوص را از زبان مسوولان امر بشنوند.
شاید تنها نقطه امید بعد از تعطیلی کارخانه سرب این شرکت، صحبتهای استاندار سابق زنجان در خصوص تعیین تکلیف کارگران بیکار شده کارخانه بود که رئوفینژاد در سخنرانی پیش از خطبههای نمازجمعه (اول شهریورماه 92) زنجان اعلام کرد: «با توجه به تعطیلی کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران، کمیتهای به جهت رسیدگی به حقوق و وضعیت کارگران این کارخانه تشکیل شده است و هیچگونه نگرانی برای کارکنان این بخش وجود ندارد». البته نتیجهبخش بودن عملکرد این کمیته را باید دوباره مرور کرد؛ چرا که این کمیته در زمانی تشکیل شد که یک ماه بیشتر از عمر دولت دهم باقی نمانده بود.
تجمع اعتراضآمیز؛ اینبار از نوع کارگریاشاره کردیم به اینکه تجمع اعتراضآمیز مردم زنجان در 20 مردادماه سال 92 سرآغازی برای کلید خوردن یک اتفاق در زنجان بود و این اتفاق با تعطیلی کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران، رنگ حقیقت به خود گرفت، باز هم شاهد تجمعهای اعتراضآمیز اینبار از نوع کارگری در زنجان بود.
کارگرانی که به دلیل تعطیلی این کارخانه از کار بیکار شده بودند، تصمیم گرفتند 30 مردادماه همان سال، جلوی استانداری و با در دست داشتن پلاکاردهایی اعتراض خود را نسبت به بلاتکلیفی خود در خصوص وضعیت اشتغالشان مطرح کنند.
کارگران معترض که بیشتر آنها نیز بهصورت قراردادی با این شرکت همکاری داشتند از مخارج زندگی خود نگران بودند و میگفتند اجارهخانه و خرج بچههای محصل خود را از کجا تامین کنیم. تجمعکنندگان اظهار میکردند که این درست نیست که به دلیل افکار عمومی، عدهای که نانآور خانواده هستند بیکار شوند، بلکه در استناد به میزان آلایندگی این شرکت باید به اسناد و مدارک پزشکی و گزارشهای محیطزیست و به صورت یک بحث علمی نگاه شود.
چند روز بعد، یعنی پنجم شهریورماه همان سال، دومین تجمع اعتراضآمیز کارگران بیکار شده کارخانه سرب این شرکت نیز برگزار شد تا شاید با نتیجه دو بر یک از تجمعی که باعث تعطیلی این کارخانه شده بود پیش افتاده و برنده میدان باشند. در این تجمع که کارگران این شرکت همراه با خانوادههای خود حضور داشتند، در جوی آرام خواستار رفع پلمب این شرکت و تعیین تکلیف وضعیت خود شدند. برخی از آنها معتقد بودند که طی دو هفته تعطیلی کارخانه سرب این شرکت، آیا تغییر محسوسی در هوای شهر زنجان صورت گرفته است که شهروندان فعالیت این کارخانه را موجب آلودگی شهر اعلام کردهاند.
سرب به ریه زنجانیها بازمیگردد؟بعد از مرور آنچه که از زمان تعطیلی کارخانه سرب و روی زنجان تا به امروز شاهد آن بودیم، شایعه راهاندازی مجدد کارخانه سرب این شرکت قوت گرفت. هر چند استاندار فعلی زنجان آخرینبار در خصوص وضعیت این کارخانه اظهار کرد که: «سرب و روی زنجان تکلیف جدیدی ندارد و همه تصمیمات مربوط به این شرکت در داخل استان اتخاذ شده و روال سابق این شرکت همچنان در حال اجرا است که واحد سرب آن تعطیل و واحد روی مشغول به کار است».
اظهارنظر مسئولان امر به خبرنگار ایسنا از جمله رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت و نیز مسئول روابطعمومی ادارهکل حفاظت از محیطزیست استان زنجان حاکی از شایعه بودن راهاندازی مجدد واحد سرب این کارخانه داشت؛ هر چند یکی از مسئولان این شرکت به جد این خبر را تکذیب کرد، اما راهاندازی این واحد را در صورت صدور مجوز از سوی نماینده عالی دولت در استان زنجان دور از ذهن ندانست؛ چرا که به اذعان این مسئول، همه مسائل زیستمحیطی این شرکت حل شده است.
امروز که در حدود 33 ماه از تعطیلی کارخانه سرب و روی زنجان میگذرد، قوت گرفتن خبر راهاندازی واحد سرب کارخانه سرب و روی زنجان میتواند چالش دیگری را به دنبال داشته باشد اما ما بهعنوان رسانه که تکلیف بیطرفی بر گردن داشته و حق قضاوت نداریم، معتقدیم مدیریتها در این زمینه باید بهگونهای اعمال شود که شاهد اتفاقات چند سال پیش نباشیم و این امیدواری وجود داشته باشد که هم صنعت سرب و روی زنجان به حیات خود ادامه دهد و هم سرب به ریه زنجانیها بازنگردد.
شاید امروز مردم زنجان، چه آنهایی که موافق بسته شدن این کارخانه و چه کسانی که مخالف این قضیه بودند، این سووال در ذهنشان تداعی شود که بهراستی چرا کارخانه سرب شرکت ملی سرب و روی ایران در 23 مردادماه سال 92 تعطیل شد و امروز چه اقداماتی صورت گرفته است که بحث راهاندازی مجدد این کارخانه قوت گرفته است؟
آیا مسائل زیستمحیطی این کارخانه که دلیل اصلی تعطیلی آن بود، بعد از 33 ماه رفع شده است که بحث راهاندازی مجدد آن مطرح شده است؟
زنجانیها انتظار دارند اقدامات مسئولان در خصوص مسائل اینچنینی، شفافتر باشد.