bato-adv
کد خبر: ۲۷۱۲۰۸

ادعای تجاوز یک معلم به دانش آموز 9ساله

تاریخ انتشار: ۱۶:۴۹ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵
یک روزنامه محلی در استان زنجان با انتشار گزارشی تکان‌دهنده، مدعی تعرض یک معلم به دانش‌آموز 9 ساله مدرسه‌ای روستایی شد.

به گزارش ایسنا، علیرضا جماعت‌لو سردبیر روزنامه محلی «مردم نو»، با این مقدمه در شماره امروز این روزنامه نوشت: «هفته گذشته وقتی در دفتر روزنامه خبر تجاوز به یک کودک 9 ساله را از زبان خانواده‌اش شنیدم، ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد. هم‌سن بودن او با فرزندم درد ماجرا را بیشتر می‌کرد.

به هر کجا که فکرم می‌رسید زنگ زدم و درخواست کمک کردم. اصرارهای خانواده‌اش مبنی‌ بر رسانه‌ای کردن ماجرا باعث شد مشروح آنچه اتفاق افتاده بود را به استناد اظهارات خانواده کودک و تایید معتمدین و شورای روستای قره‌محمد بنویسم و به چاپ برسانم اما به احترام روز معلم و برای اینکه بی‌احترامی ‌به جامعه زحمت‌کش و دلسوز معلمان نکرده باشم، آن‌را موکول کردم به امروز. درست است امروز نیز جزئی از هفته معلم است اما این کودک نیز زخم‌خورده یک «نامعلم» است. امیدوارم معلمان عزیز از اینکه به خاطر ضیق وقت مجبور به انتشار این گزارش شدم، مرا ببخشند.

«ندا» کودکی از کودکان این سرزمین است که روح و جسمش آزرده زیاده‌خواهی‌های یک «نامعلم» شده است. باز هم تجاوز، باز هم کودک!»

این روزنامه در ادامه گزارش داده است: «آخر به کدامین گناه؟ من می‌خواستم دکتر شوم. معلمی‌ به خود اجازه داد آبرو و حیثیت مرا به باد دهد. حالا من شده‌ام ورد زبان اهالی روستا و انگشت‌نمای این و آن! حالا دیگر نمی‌توانم به مدرسه بروم. حتی شاید دخترهای دیگر روستا هم به همین خاطر از رفتن به مدرسه محروم بمانند». اینها حرف‌های دختری است که حتی دوران پر التهاب بلوغ را به‌درستی تجربه نکرده است. ندا دختری است 9 ساله. انرژی و شور و نشاط کودکی هنوز هم در بندبند وجودش موج می‌زند. چشم‌های جست‌وجوگرش نشان از هوش سرشاری دارد که او را به‌ سوی مدرسه، به‌ سوی علم‌آموزی، به‌ سوی کتاب، مجله و هر آنچه که خوب است و مقدمه یادگیری است، هدایت می‌کند. هر کسی که او را برای اولین‌بار ببیند، خواهد فهمید که تا چه اندازه تشنه دانستن است. تشنه مطالعه، تشنه یادگیری و تشنه کتاب. ندا دوست دارد پزشک شود. شاید برای اینکه مرهمی باشد برای دردهای پدر، مادر و همه اهالی روستا. می‌خواهد پزشک باشد؛ پزشکی که همه او را بشناسند. دوست دارد افتخاری باشد برای مردم روستای آبا و اجدادی‌اش!

اما دیگر کدام روستا؟ کدام اهالی؟ پدر و مادر گفته‌اند که قصد ترک روستا را دارند. می‌خواهند از اینجا نقل مکان کنند. می‌خواهند هر چه هست را بگذارند و به جایی بروند که کسی آنها را نشناسد! و این یعنی پاک‌کردن صورت مسئله! و این یعنی از دست‌رفتن آبروی دختری که در به‌وجود آمدن وضع موجود مقصر نیست و این یعنی قسر در رفتن مقصر اصلی! یعنی پذیرفتن شکست از سوی شاکی. یعنی سکوت از ترس آبرو، یعنی بازنده‌شدن قربانی و قربانی‌شدن دوباره قربانی! و نامعلمی که نباید کسی او را بشناسد!

آیا در این شهر فریادرسی برای «ندا» هست؟ وقتی با خانواده ندا که به دفتر روزنامه آمده‌اند، برای بار اول ملاقات می‌کنم، مادر به سختی خودش را کنترل می‌کند تا گریه‌هایش را کسی نبیند. پدر نیز از فشار واردشده به ارکان زندگی‌اش بهت‌زده است و سخنی نمی‌گوید. دایی دختر سر سخن را باز کرده و گوشه‌ای از ماجرای تلخ را فریاد می‌کند. باورم نمی‌شود. سکوت، تنها حرفی است که بر زبانم جاری می‌شود. مادر از شدت فشاری که بر وی وارد شده است، فقط هر از چندی آهی می‌کشد و به نقطه‌ای نامعلوم خیره می‌شود. حرفی برای گفتن ندارم. خودم را جای پدر دخترک معصوم می‌گذارم؛ چه باید کرد و به که باید پناه آورد؟

می‌گویند از روستای قره‌محمد آمده‌اند، آن‌هم به سختی. فشار زندگی نا و نفس پدر خانواده را گرفته و این جنایت باری شده است روی دوش‌های پدر. در پایان داستان همه به‌ هم نگاه می‌کنیم، مستاصل و درمانده! نامه پزشکی قانونی را نشان می‌دهند. نمی‌دانم از میان سطور نوشته‌شده، دنبال چه باید باشم؟ به نوشته‌ها خوشبین باشم و دلم را خوش کنم به اینکه اتفاق ناگواری برای دختر نیفتاده و پرونده را همان‌جا ببندم یا قرمزی چشمان مادر و استیصال پدر دخترک را باور کنم؟ عکسی به یادگار از نامه پزشکی قانونی می‌گیرم! از من قول می‌گیرند چند روز بعد به دیارشان بروم؛ «قره‌محمد نزدیک زرینه‌رود نرسیده به پاسگاه توزلو.»

تا شنبه صبح که به دیدارشان بروم، هزاران فکر و خیال از سرم می‌گذرد. تجسم لحظات سخت و وحشتناک «تجاوز» که برای یک کودک 9 ساله گذشته، اعصابم را به‌ هم می‌ریزد. دائما قیافه دخترک، با آن چشمان کنجکاوش از جلوی چشمانم رژه می‌رود؛ خدایا تو به فریادمان برس!

«روستای قره‌محمد، اولین خانه دست چپ» نشانی است که اقوام دختر در تماس‌های پی‌در‌پی‌شان برای حضورم در منطقه یادآور می‌شوند. وقتی پیچ جاده‌ها را رد می‌کنم و به ورودی روستا می‌رسم، پدر دخترک کنار جاده ایستاده است. مغموم، دل‌شکسته و آشفته‌تر از روزی که دیدمش! وارد خانه‌ای می‌شوم که صفا و صمیمیت را می‌توان از آرامش حاکم بر فضای درونش حس کرد. احترام مرد و زن خانه به یکدیگر فضای صمیمی ‌ایجاد کرده است. شرح ماجرا از زبان دایی دختر گفته می‌شود و من ساکت فقط گوش می‌دهم. هرچه بیشتر می‌گوید، عمق فاجعه بیشتر عیان می‌شود. از ظلم «نامعلمی» به‌نام «ی.ن» می‌گوید. از اینکه ندا مدت‌ها توسط این شخص تحت آزار و اذیت جسمی ‌و روانی بوده اما از ترس تهدیدها و آبروریزی‌های احتمالی لب به سخن نمی‌گشوده است. مادر، سخنان برادر را قطع می‌کند و با صدایی حزن‌آلود می‌گوید: «ندا مدت‌ها بود که تمایلی به رفتن به مدرسه نداشت، هر روز صبح به بهانه‌ای از رفتن به مدرسه طفره می‌رفت و من او را با کتک روانه مدرسه می‌کردم. ای لعنت بر ...».

گویا ماجرای این آزار و اذیت مدت‌ها بوده که از سوی نامعلم مدرسه 22 بهمن قره‌محمد به دخترک بی‌نوا وارد می‌شده است اما در اواسط اسفند بغض ترک‌خورده ندا، نیت شوم «نامعلم» را افشا می‌کند. ماجرا از سوی ندا ابتدا به مادر و سپس به دایی گفته می‌شود و پدر نیز در تهران باخبر می‌شود. دایی دخترک بلافاصله ماجرا را به رئیس پاسگاه منطقه اطلاع می‌دهد و سپس قاضی زرینه‌رود در جریان قرار می‌گیرد و ندا به پزشکی قانونی فرستاده می‌شود. پس از استعلام پزشکی قانونی گویا ماجرا تایید شده و دستور بازداشت «ی.ن» صادر می‌شود. پرونده ابتدا به دادگستری خدابنده و سپس به زنجان ارسال می‌شود. دایی دخترک تمام ماجرا را شرح می‌دهد اما در آخر، حرفی می‌زند که باعث تعجب است؛ «ی.ن به قید ضمانت آزاد شده و به روستا بازگشته. او جلوی خانه ما رژه می‌رود و ما را مسخره می‌کند. دیگر خسته شده‌ایم. ندا انگشت‌نمای اهالی منطقه شده است. نمی‌دانیم چه بکنیم. هر کجا می‌رویم حرف این ماجراست، اما کسی پاسخگو نیست.»

دیگر حرفی برای گفتن باقی نمانده. دست‌نوشته‌ای که ندا زیر آن‌ را به‌عنوان دردنامه امضا کرده و شورای روستا و معتمدین محل نیز به گفته‌های او صحه گذاشته‌اند را برمی‌دارم و با انبوهی سوال بازمی‌گردم. با برخی از مدیران آموزش‌و‌پرورش موضوع را در میان می‌گذارم. برخی از ماجرا خبر ندارند! برخی بی‌تفاوت و برخی مسئولانه به‌دنبال شرح ماجرا و پاسخ مناسب برمی‌آیند. اطلاع داده می‌شود که حراست آموزش‌و‌پرورش پیگیری کرده و مشخص شده که فرد خاطی از کار معلق شده و در بازداشت است. ساعاتی بعد اما از روستای قره‌محمد تماس می‌گیرند و می‌گویند که «ی.ن» در روستا پرسه می‌زند و خانواده را به مبارزه می‌طلبد!

موضوع به معاون سیاسی استاندار اطلاع داده می‌شود. وی با ابراز ناراحتی از مسئله پیش‌آمده، قول می‌دهد که در اسرع وقت رسیدگی کنند. به خانواده ندا قول داده‌ام که موضوع را پیگیری کنم. زنگ‌های پی‌درپی خانواده بیان می‌کند که فرد خاطی در روستا، آبروی آنها را برده است. اصرار دارند که ماجرا رسانه‌ای شود تا شاید دردی از دردهای ندا درمان شود. در برزخ چاپ‌کردن یا نکردن این ماجرا هستم که گفته‌های مادر ندا مانند پتکی بر سرم می‌خورد: «تو رو خدا کمکمان کن. پدرش جیبش خالی و دستش از همه‌ جا کوتاهه، امام حسین شفاعتت را بکند، کسی باید صدای ما را بشنود.» خودم را جای پدر ندا می‌گذارم. فرزند من هم امسال 9 ساله می‌شود. نمی‌دانم اگر این اتفاق برای او می‌افتاد چه اقدامی ‌می‌کردم. شاید بهترین وکیل ایران را برای پیگیری پرونده‌اش به‌کار می‌گرفتم. شاید و هزاران شایدی که مانند برق و باد به سرعت از جلوی چشمانم می‌گذرد.

نمی‌دانم در این ماجرا «ی.ن» چه کرده و دادگاه چه مجازاتی برای او در نظر خواهد گرفت. نمی‌دانم آیا اصلا مدرکی برای اثبات این مدعا وجود دارد یا نه، نمی‌دانم چرا «ی.ن» ابتدا دستگیر اما با قید وثیقه آزاد می‌شود. نمی‌دانم آیا صحبت خانواده ندا مبنی‌بر اینکه «نامعلم» خاطی با گذاشتن کلاه‌گیس در روستای دیگری مجددا مشغول به‌کار شده است، صحت دارد یا نه، اما می‌دانم حرف‌های ندا درست است. غم نشسته در چشمان کودکانه‌اش دروغ نمی‌گوید. اصولا کودکان دروغ نمی‌گویند. آنها از ما آدم‌بزرگ‌ها دروغ، پنهان‌کاری و خیانت را می‌آموزند. ندا کودکی است که می‌خواهد دکتر شود. توجهش به مجله‌های موجود در دفتر روزنامه بیانگر علاقه بی‌حد او به مطالعه است. ندا جزئی از جامعه ماست. سرنوشت او می‌تواند برای هر یک از کودکان ما رقم بخورد. ندا می‌توانست دختر یکی از مسئولانی باشد که پسرش را هر روز با ماشین دولتی به مدرسه می‌رساند تا مبادا گزندی از افراد جامعه به او برسد! ندا می‌توانست جای کودک من باشد که علاقه دارد درس بخواند و آتش‌نشان شود. ندا می‌توانست جای تک‌تک بچه‌های ایران باشد. اما ندا اکنون تنهاست با ذهنی آشفته و سرخورده از آزار کسی که به امید آموختن نزدش شاگردی می‌کرد.

ندا را دریابیم قبل از اینکه آرزوهایش به باد رود. ندا را دریابیم قبل از آنکه دختران روستای قره‌محمد و روستاهای اطراف از ترس بلایی که به‌ سر ندا آمده است، قید تحصیل و پیشرفت را بزنند و عطای مدرسه را به لقایش ببخشند. ندا را دریابیم.»
bato-adv
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
با قید وثیقه آزاد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
آدم بودن مهمتره یا مسلمون بودن ؟؟،،!!!
چقدر ما از دنیا عقبیم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
قابل توجه پارتی بازان هنگام استخدام
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
نباید شغلش رو ذکر کنید
فقط بخاطر منافع مالی
روزنامه ها اینکارو می کنن
علی
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
این از قصور و کمکاریه نهادهای نظارتیه
اگر هرسری که این فجابع اتفاق می افته به جای آژاد کردن متهم به هر دلیلی، به اشد مجازات محکوم بشه و این به اطلاع عموم برسه دیگه کسی جرعت نمیکنه همچین خطاهایی مرتکب بشه
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۵۹
حسین
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
وای بر ما این شخص باید اعدام بشه حالا کری می خونه
ناشناس
-
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
وقتی سرباز را به جای پادگان به مدارس دور افتاده می فرستند نباید بهتر از این را انتظار داشت.


درود بر شهید مطهری و حسابی و چمران و بهشتی و بهمن بیگی و بزرگمهر و .... معلمانی که چراغ هدایت گری را بر می افروزند.
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
تا زمانی که قانون محکمی برای برخورد با این خاطیان نداریم .تا زمانی که فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند مهجور است . تا زمانی که خانواده قربانی توسط قانون هم قربانی میشوند تا زمانی که قربانی توسط من و شما قربانی میشود . تا زمانی که عاملان این جنایت با افتخار د رجامعه پذیرفته میشوند....
قصه همین است
تا روزی که غیرت مسئولین به جوش نیاید و یک قانون محکم از زنان و کودکان دفاع نکند قصه همین است....
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
ایران؟!
متین
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
واقعا دردناکه در هر قشری آدم پلشت پیدا میشه و باید باهاش برخورد بشه حتی اگه معلم باشه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
آقا من حاضرم کمک کنم تا بهترین وکیل رو برای این خانواده بگیرم تا این بیشرف رو به سزای کارش برسونم فقط بگین چطوری و کجا؟
ناشناس
-
۰۸:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
آدرس را داه برو پيگير شو خوب
علی
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
دم شما گرم- گلی به گوشه جمالت
ولی این چه قاعده ایه که حق مظلوم فقط باید توسط وکیل و پرداخت پول های هنگفت گرفته بشه.
اینم از قواعد بدیه که متاسفانه جا افتاده
ناشناس
-
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
نفر اول طلبکار شده از این فرد محترم!!!!
حسين
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
اين كه آموزش و پرورش بخواد كاري بكنه كه نميشه حساب كرد .بايد قوه قضاييه با جديت با اين كفتار صفت برخورد كنه تا هم درس عبرتي باشه براي اونهايي كه حق يه زندگي سالم رو از يه انسان ميگيرن و هم كرامت معلم واقعي و دلسوز حفظ بشه . به نظرم حداقل خود معلم ها بايد كمپيني براي اشد مجازات اين نامعلم راه بياندازند .
ناشناس
-
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
چرا اسم کفتار رو خراب میکنین؟ کفتار به بچه همنوعش یا نوع دیگه تجاوز میکنه؟؟؟
ناشناس
United States
۱۷:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
درسته باید این تابوها بشکنه خیلی از ماها از ازارهای نگاهی کلامی و فیزیکی معلمان روی خود یا همشاگردیها خاطره داریم
سیستم استخدام رسمی هم نمیزاره کاریشون کنن
باید والدین بچه هاشون را اگاه کنند
چقدر افسرده و یا خودکشی کننده گمنام از دست این نامعلمان داشتیم و داریم
معلمان به جای جبهه گیری مثل اشتباه صنف پزشکی واقعیت را قبول کنند و بگن واقعیات را و تصفیه کنن تازه به نفع صنفشون هست اونها هم از همکارهاشون خبر دارن چین

باید به بچه ها و دانش اموزها اموزش حقوق جنسی و دفاع از اول ابتدایی بزارن تا بجای سکوت و در خود ریختن ازارجنسی همکلاسی فامیل و معلم محکم حمایت بشن
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
اما در آخر، حرفی می‌زند که باعث تعجب است؛ «ی.ن به قید ضمانت آزاد شده و به روستا بازگشته.
فرارو به امام حسین منتشر نکنی اون دنیا مدیونی
اون دختر افغان ستایش رو چنان آب و تاب دادند و دستور ویژه برای بررسی به سرعت و در اسرع وقت این دختر اصلا به نژادش کاری نداریم چرا رسیدگی نمی کنید؟مگر تجاوز به قید ضمانت آزاد شدن دارد!!!؟؟کجایند آن ایرانی هایی که صبح تا شب فیس بوک خودشان رو از عکس ستایش پرکردند؟کجایند رسانه های داخلی و خارجی؟واویلا ها و جو دادن ها کجاست؟چرا به کودکان در مدرسه آموزش مسائل جنسی در حد خودشان را نمی دهید؟چرا نمی گوید که باید مواظب خودشان باشند و جنس مخالف یعنی چه؟چرا آموزش نمی دهید که باید کوچکترین مسائل را به خانواده خود اطلاع دهند و این کار آبروریزی و ترس از آینده نباید داشته باشد بلکه این مجرم است که باید شرمنده باشد نه فردی که بیگناه مورد تجاوز قرار گرفته؟؟؟شرم بر ما که فقط بلدیم تظاهر کنیم و هیچ کاری را برای انسانیت و در راه رضای خدا انجام نمیدهیم.
ناشناس
United States
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
اگر این دختر اففان بود ملت همیشه در صحنه متظاهر الان فیس بوک رو پر از عکس های اون کرده بودند و همه خبرگزاری های داخلی شروع کرده بودند به قصه نویسی افسوس که کودک ایرانی جز خدا هیچکس را ندارد.
داود صفرزاده
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
با سلام
رسانه ای کردن پرونده ای به این مهمی تحقیر دانش آموزان و بی حرمتی به تمام معلمان است؛ این کار در مجامع حقوقی باید پی گیری شود؛ شعارهایی از قبیل معصومیت های کودگانه و راستگویی همه ی بچه ها جوابگوی این حکایت پر درد نیست.( بر فرض صحت) مسئولین محترم سایت فرارو نیز به نظر بنده خطای بزرگی کردند که به قول خودشان یک ادعا را به صورت یک امر قطعی در شیپور روش های ژورنالیسی خود گذاشته اند.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
تا کی می خواید با این مزخرفات جلوی حقیقت رو بگیرید؟ معلم هم آدمیه مثل بقیه آدمها، معلمی هم شغله و نه هویت. اتفاقا باید از مشاغل تقدس زدایی بشه تا کسی به کمک نقابی که به خاطر شغلش جامعه بهش داده نتونه هر غلطی دلش خواست بکنه.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
اگه این اتفاق تو آمریکا اتفاق افتاده بود خوراک چند ماهه صدا و سیما جور بود
ناشناس
China
۱۶:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
یه بنده خدایی بود 20 سال با دخترش رابطه داشت البته مدیونی اگر فکر کنی توی آمریکا یوده.
رسول
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
فقط از امام زمان مدد می خواهم . ولی آنقدر تحت تاثیر قرار گرفتم و خدای نکرده یک لحظه خودم را جای پدر ندا گذاشتم با خود گفتم خدای ناکرده اگر اتفاقی مانند آن بر فرزند من وارد شود از جان خود می گذرم و طرف را می کشم
علي
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
لعنت به اين نامعلم ، از قوه قضاييه ميخواهيم كه به شدت اين موضوع را پيگيري نمايد .
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
خدایا به داد ما برس . به این خلق امیدی نیست
ناشناس
Netherlands
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
قضیه بخیه چند ماه خط اول همه رسانه ها بود

اما اینجا جنایت به این فجیعی شما خبررو در حد یه خبر دست چندم اوردین و تو رسانه های دیگه هم خبری نبست ،مردم هم به هیچکس فحش نمیدن ،حالا معلوم شد دلیلش فقط حسادت به پزشکان بود و بس
مومنی
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
در هر قشری آدم حیوان صفت پیدا میشه، این به ذات آدمها مربوط میشه نه به شغلشان، مگر کم داریم از طیف انسانها در قبای خبرنگاری، پزشکی، پلیس امنیت!، ورزشکار، هنرمند و....، و اما مطرح کردن این عمل قبیح در این هفته صد در صد با هدف ضربه زدن به این قشر بی‌پناه و کم بضاعت است، که با کمترین حمایت چه از جنبه مادی و چه از نظر معنوی، تربیت فرزندان این مرز و بوم را به عهده دارند. میدونم چاپ نمیکنین ولی نحوه سناریویی که نویسنده ابله نوشتن فقط قصد تخریب معلمان رو داره. یک معلم در نقطه‌ای دور افتاده.
ناشناس
-
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
باور کنید هیچ حیوانی به بچه حیوان دیگه تجاوز نمیکنه
ناشناس
Romania
۲۰:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
اول باید ریشه یابی کنیم وببینیم این معلم ،انگیزه اش از این عمل پلید چی بوده 2 -اگر واقعا از روی هوا وهوس بوده باید این حیوان کثیف را طبق قانون از آموزش وپرورش اخراج وبعد تا آخر عمر در حپس ابد زندانی کرد تا اولا آبرو وحیسیت دیگر معلم ها را ازبین نبرد ثانیاعبرتی به دیگران بشود. معلم از تهران
یک دوست
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
از روی هوا و هوس بوده؟ پس نبوده؟
چرا چرند مینویسید؟
ریشه یابی!
حرفهای مسخره!
حتی در بلاد کفر هم بهر بری جنسی از کودکان با مجازاتهای سنگین روبرو میشه.
بعد شما دنبال ریشه یابی هستین!!!!
حسن عباسی
Romania
۲۱:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
ای وای مگه همچین چیزی میشه , یکی به دادشون برسه
حسن عباسی
Romania
۲۱:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
ای وای مگه همچین چیزی میشه , یکی به دادشون برسه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
فرارو،جانانه کمرهمت بر معلم ستیزی بسته ای.مطمین باش دیگه سایتتون رو میخونم وتااونجاکه میتونم همه رو اگاه میکنم که سایت شمارو نخونن وسرچ نکنن.
جواد
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
به عنوان یک معلم تقاضای اعدام این موجود پست را دارم. چرا که نه تنها قداست معلمی بلکه قداست انسانیت را از بین برده است.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
فسا و فحشا در روستاها
ناشناس
United States
۰۴:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
این اتفاق توی کدوم یکی از کشورهای اروپایی و یا ایالتهای امریکایی افتاده...عجیبه که صدا و سیما چیزی نگفته
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۶:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
وقتی سرباز را به جای پادگان به مدارس دور افتاده می فرستند نباید بهتر از این را انتظار داشت.


درود بر شهید مطهری و حسابی و چمران و بهشتی و بهمن بیگی و بزرگمهر و .... معلمانی که چراغ هدایت گری را بر می افروزند.
زنجان
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
آقای جلیلی در دانشگاه زنجان یک سخنرانی داشت با عنوان برجام آب یا سراب؟
درجامعه ای که ادعای اسلامی بودن دارد و با شعار زندگی با اولویت مسائل اخلاقی و اجتماعی دارد، هرروز سقوط اخلاقی و گسستن بنیادهای خانوادگی بیشتر میشود با درنظر گرفتن اینکه در جامعه ایرانی مسئله ای به نام آبرو وجود دارد که بیشتر مردم به خاطر ترس از رفتن آبرو این چنین موضوعاتی را برملا نمی کنند ، در چنینن وضعیت جامعه ، تمرکز مسئولین فقط بر مسائل خارجی از قبیل برجام ، خصومت برخی کشورها ، مسائل داخلی سایر کشورها می باشد .با تشکر هرچند جزئ نظرات غیر قابل انتشار اعلام می شود
نارسیس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
خدایاااا
قلبم تیرکشید
چه فایده اینقد برخوردها برعکس شده که اونکه مورد ظلم واقع شده باید از روستابره نه اون معلم پست هرزه
علی
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
سلام.شماره حساب اعلام کنید که برای گرفتن وکیل یا پرداخت حق الوکاله کمک نقدی واریز کنیم.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
لعنت به چنین حیوونی
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
حالا اونایی که در مورد کشته شدن اون آهو کلی حرفای زشت قومیتی نوشتن الان اگه همون حرفا رو بهشون این زیر نسبت بدن چه حالی بشون دست میده؟
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
تو را به خدا اي مسئول مربوطه اين فرد كثيف را هرچه زودتر فقط اعدامش كنيد.
تبریز زنجان بیرلیگی
Romania
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
اگر مورد صحت داشته باشد فقط اعدام اعدام اعدام. تو هم سانسور کن.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
این همه اعدام که انجام شده چه فایده ای داشته که عده ای درجا عربده اعدام می کشند!
مثلا چرا این اتفاق فساد و فحشا و دزدی و اختلاس در ژاپن که حکم اعدام ا لو کرده نیست؟
یعنی همه ژاپنی ها بچه پیغمبر و مطهر هستند!
وقتی تحلیل مسائل اجتماعی و جامعه شناسی به سطح پوپولیستی نازل می شود ...
سارا
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
خیلی جای تاسف داره...باید کسی به داد این خانواده که مورد ظلم قرار گرفته اند برسه...شاید تنها راهی که میتونستن حرفشونو به گوش کسی برسونن که بتونه کمکشون کنه همین بوده...مرتبه معلم ها با این خبر پایین نمیاد،چون کسی که اینکاروکرده معلم نبوده، اصلا انسان نبوده...یک معلم آینده بچه ها رو میسازه نه اینکه اونو نابود کنه...چیزی که هس اینه که تا همیشه این اتفاق شوم روی آینده و زندگی این کودک معصوم سنگینی میکنه.
ناشناس
-
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
خیلی جای تاسف داره (اگه واقعیت داشته باشه )
وبرای پیشگیری از تکرار چنین جنایاتی باید برای اداره مدارس دخترانه و مختلط در تمامی مقاطع از نیروی خانم استفاده شود .
که متاسفانه تا حالا چنین نبوده و حتی در مدارس متوسطه اول و دوم دخترانه هم از معلم آقا اونهم مجرد بکارگیری میشه که چنین عواقب وحشتناکی هم در پی دارد.
فرهنگی بازنشسته
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
واقعا آبروی ۴۰ ساله امان را برد باید حبس ابد بشه البته اینها معلم نیستند ولی چه جوری معلم شده وچرا مسولان هم نسبت به کاری که انجام گرفته اقدامی نمیکنند وآزاد است ودوباره به محل کارش برگشته جای سوال است
زهرا
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
به خدا قسم افراد داوطلب وجود دارند که برای تدریس حتی بدون حقوق به این مناطق فرستاد چرا هر غیرادمی را در ارتباط باکودکان قرار میدهید . چرا مسئولان اداره تشخیص چنین جانوری را نداده اند در صورتی که با ذره ای دقت وهوش می توان چنین موجودات کثیفی را شناخت ؟مسئولان ان اداره باید جوابگو باشند.
زهرا
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
سرباز نمی تواند معلم باشد . این که ادم هم نبوده . مسئولان اداره امروزش وپرورش که چنین حیوان درنده ای رابین بچه ها رها کرده اند باید پاسخگو باشند . هزاران لیسانسیه وجود دارد که داوطلبانه بدون ادعا وحقوق حاضر به کارددر این روستاها هستند یکی خود من با 18سال سابقه شوهرم بازنشسته امروزش پرورش تقصیر مسئولی است که چنین جانوری را به این مدرسه فرستاده .شناخت این افراد کمی دقت و هوش لازم دارد . که برخی مسئولان ندارند
سجاد
Romania
۲۱:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
مطمین باشید موضوع صحت نداره .و هدف از انتشار چنین متنی در هفته بزرگداشت معلم چیزی دیگه س
امید
Germany
۲۱:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
تو را ب خدا اعدامش کنید
قاسم
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۴
باسلام
بنده که خیلی متاثر شدم .اینجا آبروی یک انسان ویک قشردرخطرقرار گرفته باید آن کثافت رذل رابااشد مجازات نابود کنند نمی دانم دادگاه عدل اسلامی چرا تعلل میکند یا خانواده ان دختر معصوم واهالی روستا چرا آن رذل را به جهنم نمی فرستن.غیرت وانسا نیت کجا رفته؟
یک معلم هستم
میم الف
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
سیستم اموزش و پرورش مریض ه
فقط ملاک استخدام سوالات مشخص و تکراری
بدون اینکه در مصاحبه از یک گروه روانشناس استفاده کنن و ببینن ایا این طرف سلامت روحی و روانی دارد یا نه
متاسفانه معلم های سخت کوش و با سواد ها و دلسوز که تعدادشون کم عم نیست چوب این افراد نالایق رو میخورند
تو هر قشری خوب و بد هست
لطفا همه معلم ها رو قاطی نکنید
و جا داره وزیر اموزش و پرورش استفعا بده و برلی همیشه از کشور خارج بشه
واقعا اگر در کشورهای پیشرفته این اتفاق می افتد اولین کار استفعا ی وزیر بود
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۶:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
اینجانب کارمند هستم اما فقیر ، حاضرم نماز و روزه استیجاری بجا بباورم اما پولش را بدهم به این خانواده وکیل بگیرند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
نفهمیدیم بالاخره ماجرا تایید شده هستش یا صرفا ادعا؟ از یک طرف میگه گزارش پزشکی قانونی رو دیددم از طرف دیگه میگه نمیدونم مدرکی وجود داره ا نه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
جناب آقای داود صفرزاده و بقیه دوستانی که به منکوب کردن این خبر و سرزنش این سایت می کنید آیا اگر این اطفاق برای دختر خود شما هم افتاده بود و مراجع قضایی و ذی ربط این برخورد ناشایست را باشما کرده بودند و هیچ کس حتی روزنامه ها حداقل به حرف دل شما گوش نمیدادند آنوقت دوست داشتم شما را ببینم و کلامتان را بشنوم. به قول یک مثل قدیمی هرگاه خواستی درفشی بر دیگری زنی قبل ان سوزنی به خود زن.
ناشناس
-
۰۹:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۲/۱۵
به دخترهامون یاد دادیم به جای اعتراض و فریاد به اسم حیا و عفت!!!!!!!! سکوت کنند ؟!!! وای بر ما اف برما
اگر به جای جلسات و آموزه های مکرر عفاف و حجاب کلیشه ای ، در خانواده و در همین مدارس به دخترها و کلا به بچه ها یاد بدهند چطور با این موارد برخورد و آن را به راحتی بازگو کنند این افراد رذل کمتر مجال جولان خواهند داشت.....