یک حقوقدان، آغاز به کار ٧٠٠٠ مامور نامحسوس پلیس امنیت اخلاقی را مورد واکاوی حقوقی قرار داد.
بهمن کشاورز طی یادداشتی در روزنامه «اعتماد» موارد زیر را برشمرد:
1- موضوعی که اخیرا مطرح شده از جهات مختلف اجتماعی و قضایی قابل بحث و بررسی است زیرا به نظر میرسد افرادی در موضع ضابط دادگستری قرار گرفتهاند که در قانون جدید آیین دادرسی کیفری وضعیت ضابطان کاملا مشخص و منضبط شده و حتی تصریح شده است که کارکنان وظیفه نمیتوانند ضابط دادگستری باشند و ضابطان باید کارت مخصوصی داشته باشند که بدون آن حق اقدام ندارند و دادستان مکلف است بهطور مداوم آنها را از نظر آموزشی و کسب مهارتهای لازم تحت نظر داشته باشد. اینکه به یکباره 7000 نفر دارای چنین اوصافی شده باشند محل تامل است.
٢- به نظر میرسد با فرض ضابط بودن این افراد آنان به عنوان ضابطی که با جرم مشهود برخورد میکند قرار است عمل کنند. به موجب قانون آیین دادرسی کیفری در چنین حالتی ضابط دادگستری مکلف است نتیجه اقدامات خود را - که در این مورد صرفا یادداشت شماره اتومبیل مورد نظر است - به دادستان اطلاع دهد. چنانچه دادستان اقدامات انجامشده را کافی نداند میتواند تکمیل آن را بخواهد و ضابطان مکلف به اطاعت و اجرای امر دادستان هستند. بنابراین اعلامی که این افراد به نیروی انتظامی بکنند ابتدائا نمیتواند باعث احضار آنها بشود.
3- آنچه گفته شده این است که این افراد باید در صورت مشاهده موارد ناهنجاری همچون مزاحمت برای نوامیس، آلودگی صوتی، کشف حجاب در خودرو و انجام حرکات نمایشی در خیابان، شماره پلاک خودرو را برداشته و از طریق سامانه پیامکی به مرکز پلیس امنیت اخلاقی اطلاع دهند. بنابراین به نظر میرسد تشخیص مصداق با کسانی است که مشخص نیست در این زمینهها صاحب صلاحیت و تخصص باشند. توضیح اینکه مثلا در مورد کشف حجاب، این قاضی و مقام قضایی است که میتواند بگوید آنچه واقع شده مصداق کشف حجاب هست یا نیست یا تشخیص آلودگی صوتی احتمالا صرفا به وسیله ماموران آموزشدیده راهنمایی و رانندگی ممکن است و بالاخره «ناهنجاری» بر حسب اینکه هنجار یا «بهنجاری» از دیدگاه کسی که رویدادی را میبیند چه باشد میتواند موارد بسیار گوناگون و حتی متناقضی را در بر گیرد.
٤- از طرفی با توجه به دوربینهای منصوب در چهارراهها و همینطور دوربینهای کنترل ترافیک که قادر به عکسبرداری هم هستند، کنترل تخلفات رانندگی یعنی آنچه حرکات نمایشی نامیده شده سهل است و کار مفیدی هم هست و در اینگونه موارد تکلیف روشن است و متخلفی که مرتکب تخلفات رانندگی خطرناک میشود به سهولت قابل شناسایی و مجازات است. مخلوط کردن این مورد با مفاهیمی که اعتباری و غیردقیق هستند و سپردن کار به کسانی که میزان آمادگی و وثاقت آنها روشن نیست، باعث تزلزل کل قضیه خواهد شد. فراموش نکنیم که ماده ١٦٨ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر میدارد بازپرس نباید بدون دلیل کافی برای توجه اتهام کسی را به عنوان متهم احضار یا جلب کند، تخلف از مقررات این ماده موجب محکومیت انتظامی تا درجه ٤ است.
٥- بهطور کلی به نظر میرسد از هر اقدامی که باعث دخالت افراد غیرحرفهای در اموری میشود که مستلزم داشتن اطلاعات خاص است باید خودداری شود. واضح است امور قضایی و حقوقی میتواند مهمترین این موارد تلقی شود. والله اعلم.