اینبار هشدار را نه یک مسئول وزارت بهداشت داده، نه مسئولان سازمان بهزیستی و نه پژوهشگران اجتماعی؛ شاید باید اینبار را نخستین باری دانست که یک مقام قضائی درباره مصرف الکل در ایران و بهویژه تهران هشدار داده است. «عباس جعفری دولتآبادی» دادستان را خیلیها با اخبار رویدادهای سیاسی، امنیتی و قضائی میشناسند و حالا او با حرفهایی که دیروز در نخستین جلسه شورای معاونان دادستانی تهران درباره افزایش رانندگی درحال مستی در تهران زده، در اظهار نظرهایش به موضوع جدیدی وارد شده است.
او دیروز از آماری در اینباره گفته که به نظرش هشداردهنده است و برای همین هم از سرپرستان نواحی خواسته با اتخاذ تدابیر مدیریتی همراه با برنامهریزی، برای مقابله با اینگونه جرایم اقدام کنند. آنطور که دادستان تهران گفته، در سال ٩٤، ٢٩٠٠ پرونده درباره رانندگی درحال مستی در شهر تهران تشکیل شده است: «در بازدیدهایی که از دو دادسرای ارشاد و راهور انجام شد، با آمار قابل توجه رانندگی هنگام مستی و شرب خمر مواجه بودیم که نیازمند تحلیل، بررسی و اتخاذ تدابیر مناسب است.» دولتآبادی این را هم گفته است که یکی از جلسات موضوعی در سال جاری به جرایم ناشی از تصادفات و تخلفات رانندگی اختصاص خواهد یافت.
اما این نخستینبار نیست که موضوع رانندگی درحال مستی در ایران خبرساز میشود. شاید به دلیل همین افزایش آمار و رسیدن به مرحله هشدار این موضوع بود که چند روز مانده به پایان سال ٩٤، وقتی هیأت دولت و مسئولان راهنمایی و رانندگی خواستند در قانون جدید جرایم رانندگی، جریمهها را زیاد کنند، جریمه رانندگی درحال مستی و تحتتاثیر داروهای روانگردان، یکی از جریمههایی بود که افزایش دوبرابری داشت؛ یعنی از ٢٠٠هزار تومان به ۴۰۰هزار تومان جریمه به اضافه معرفی به مراجع قضائی.
از طرف دیگر هرچند در سال گذشته، پلیس راهنمایی و رانندگی میزان مثبت بودن تستهای الکل رانندگان را اعلام نکرده است اما این آمار در سالهای قبل از آن، چندان احوال خوبی ندارد؛ مثلا سال ٩٠ بود که «حسین رحیمی» که آن زمان رئیس پلیس راهور تهران بود، گفت : در ٦ماه اول سال ٩٠ تست الکل ٦٨ راننده مثبت بوده و این رقم در سال ٩١ به ١٣٠ راننده افزایش پیدا کرده است. بعد از آن و در سال ٩٢، او گفت که در ٨ ماه از سال ٩٢، بیش از ٣٠٠ مورد تست الکل، مواد مخدر و انواع روانگردانها از رانندگان تهرانی که مشکوک به استفاده از این مواد بودند، انجام شد که نتیجه تست بیش از ٦٠درصد این رانندگان مثبت بود.
علاوه بر اینها در سالهای گذشته تعداد زیادی از مسئولان درباره افزایش مصرف الکل در ایران هشدار دادهاند؛ آخرین آنها برمیگردد به مسئولان وزارت بهداشت که با گرفتن مسئولیت درمان الکلیها از سازمان بهزیستی از افزایش مراکز ترک اعتیاد به الکل خبر میدهند. نمونهاش برمیگردد به دیروز؛ وقتی همزمان با هشدار دادستان تهران درباره افزایش رانندگی درحال مستی در تهران، «علی اسدی»، معاون اداره سلامت اجتماعی، اعتیاد و روان وزارت بهداشت از برنامه این وزارتخانه برای گسترش مراکز ترک الکل به صورت ادغام یافته با مراکز متادون درمانی خبر داد؛ خبری که البته سال گذشته هم اعلام شده بود: «مراکز ترک الکل فعلا در مراکزی که درمان متادون را انجام میدهند، فعالیت میکنند، چراکه الکل نیز مانند مواد مخدر نوعی اعتیاد است و برای ترک آن مراکز جداگانه ایجاد نمیکنیم که از هزینههای اضافی پیشگیری شود. گسترش این مراکز جزو برنامههای امسال وزارت بهداشت است و زیرساختهای مناسب، پزشک، پرستار و درمان روانشناسی هم برای آنها تدارک دیده شده است.»
معاون اداره سلامت روان وزارت بهداشت در اینباره گفت: «ما پیشبینی کردیم که حدود ١٠٠ تا ١٥٠ مرکز ترک الکل، در مراکز MMT که با بخش خصوصی همکاری میکنند، برای دریافت مجوز اقدام کنند. آنها برای داشتن مجوز راهاندازی این مراکز به صورت ادغامیافته، باید دورههای ترک الکل را طی کنند.»
مصرف الکل در ایران؛ زیاد است، زیاد نیستبا همه اینها اینطور که پیداست در میان مسئولان وزارت بهداشت درباره میزان مصرف الکل در ایران اتفاق نظر وجود ندارد. مثلا سال گذشته بود که «علیاکبر سیاری»، معاون بهداشت وزیر بهداشت، گفت سالانه ۴٢٠میلیون لیتر الکل در ایران مصرف میشود و البته بعد از آن «روزبه کردونی»، مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در یادداشتی نوشت که آمار وزارت بهداشت در اینباره صحت ندارد: «اگر عدد اعلامشده توسط معاون وزیر بهداشت برای میزان مصرف الکل را مبنا قرار دهیم (۴۲۰میلیون لیتر در سال) و با توجه به اینکه جمعیت بین ۱۵ تا ۶۴سال کشور حدود ۵۲میلیون نفر هستند، میزان سرانه مصرف الکل در کشور برای افراد بین ۱۵ تا ۶۴ سال، بیش از ۸ لیتر خواهد شد که این رقم دو لیتر بالاتر از متوسط جهانی است.» به گفته او سالانه حدود ۶۰میلیون لیتر مشروبات الکلی در ایران مصرف میشود.
حالا این «علیرضا نوروزی»، رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف مواد مخدر وزارت بهداشت است که در گفتوگو با «شهروند» میگوید میزان مصرف الکل در ایران بالا نیست. او میگوید نه ١٥٠ که ١٤٠ مرکز ترک الکل از اول اردیبهشت در ایران آغاز به کار میکنند و درمانگران زیادی در اینباره آموزش دیدهاند. نوروزی اما خلاف موضوعی که با برنامههای چندماه قبل وزارت بهداشت درباره مصرف الکل در ایران به نظر میرسید، میگوید مصرف الکل در ایران بسیار پایین است و این موضوع به مرحله هشدار نرسیده است: «من معتقدم که درباره مصرف الکل در ایران ما به نسبت کشورهای دیگر مشکل کمی داریم. ما پایینترین مشکل الکل را به دلیل باورهای مذهبی و فرهنگی، به دلیل ممنوعیت مصرف الکل و ممنوعیت کامل قانونی داریم. به هرحال ما میدانیم مشروبات الکلی وارد ایران میشود و بهطور غیرقانونی عرضه میشود ولی نمیتوانیم بگوییم این موضوع خیلی زیاد است؛ برای همین هم من قبول ندارم که مصرف الکل در ایران به مرحله هشدار رسیده است. این پیام غلط دادن به مردم است که بگوییم مصرف الکل در ایران هشداردهنده است. این درست که این موضوع نسبت به قبل که مصرف نزدیک به صفر و ناچیز بود، بیشتر شده ولی نمیتوان گفت الان خیلی زیاد شده است.»
او میگوید سرانه مصرف الکل در ایران مشخص نیست: «ما آمار مصرف الکل در ایران را به دقت نداریم. سرانه مصرف الکل که مقدار الکل خالصی است که آدمها دنبال میکنند در ایران مشخص نیست. مثلا وقتی بعضیها میگویند در ایران سالانه ٦٠میلیون لیتر الکل مصرف میشود، باید دید این یعنی چه؟ یعنی میزان مصرف خالص، الکل ٥درصد یا ... . موضوع این است که در اینباره اطلاعات دقیقی وجود ندارد و همهاش تخمین است.» نوروزی ادامه میدهد: «الان هم باید دید که وقتی آقای دادستان گفته ٢٩٠٠ راننده مست در تهران بودهاند، این نسبت به سال گذشتهاش افزایش پیدا کرده یا نه و اینکه آیا این تعداد دو هزارتا در مقابل کشوری مثل فرانسه زیاد است یا کم. من فکر میکنم که در ایران تصور غلطی درباره پیشگیری مواد وجود دارد. اینکه بیش از حد درباره این موضوع در رسانهها صحبت کنیم، باعث ترویج آن میشویم. وقتی رسانهها زیاد درباره الکل حرف میزنند اثر ترویجی دارد. رسانهها باید هنجار اجتماعی و ذهنیت مردم را در اینکه ابعاد موضوع چقدر است به دقت دنبال کنند، نه اینکه به دنبال تیترهای جنجالی برای گزارششان باشند.»
تعداد زیاد نامشخص الکلیها در ایرانتعداد الکلیها در ایران و کسانی که به صورت مداوم الکل مصرف میکنند، مشخص نیست. هیچ آمار رسمی درباره تعداد آنها در ایران وجود ندارد و تنها آماری که دربارهشان اعلام شده، برمیگردد به سهسال پیش؛ وقتی «اسماعیل احمدیمقدم» که آن زمان فرمانده نیروی انتظامی بود، گفت که در ایران ٢٠٠هزار نفر به الکل اعتیاد دارند. آماری که البته باعث حرف و حدیثهای زیادی شد و تعدادی آن را نادرست دانستند. بعد از آن بود که مسئولان سازمان بهزیستی گفتند قرار است نخستین مرکز ترک اعتیاد به الکل راهاندازی شود؛ مرکزی که راه انداختنش البته باعث اختلاف زیادی بین وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی شد و در آخر وزارت بهداشت مجوز راهاندازی پایلوت این مرکز را گرفت و آن را راهاندازی کرد.
حالا این «مجید رضازاده»، رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد بهزیستی است که در گفتوگو با «شهروند» میگوید که هرچند این آمار وجود ندارد اما وجود یک راننده مست هم زیاد است. «کسی که کار درمان انجام میدهد، باید آماری داشته باشد. ما در معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی روی موضوعات پیشگیری فعالیت میکنیم و این تنها به موضوع الکل محدود نمیشود؛ بلکه تمام آسیبهای اجتماعی ازجمله رفتارهای پرخطر را شامل میشود. برای نمونه ما روی آموزش مهارتهای زندگی کار میکنیم. در زمینه مصرف الکل شروع مصرف معمولا در مجالس دوستانه صورت میگیرد؛ اگر ما مهارتهای زندگی را در مهد کودکها، مدارس و دانشگاهها آموزش دهیم و به افراد مهارت «نه» گفتن را بیاموزیم، قطعا جلوی خیلی از آسیبها را میگیرد که یکی از آنها همین رانندگیهای پرخطر و مصرف مشروبات الکلی است.» او ادامه میدهد: «مصرف الکل رفتار پرخطری است؛ چرا که شعور و تصمیمگیری را پایین میآورد و رفتارهای پرخطر جنسی و رانندگیهای خطرناک را به همراه دارد.»
رضازاده با بیان اینکه بهزیستی روی مصرف الکل و خشونتها کار میکند، ادامه میدهد: « ما از دو سال پیش ترویج رفتارهای مدنی را در ١٥ استان شروع کردهایم و در این دورهها که اجتماعمحور و مردمی است، چگونگی رفتار درست در بخشهای مختلف ازجمله رانندگی را توضیح میدهیم؛ همچنین در کنار این اقدام از دیگر برنامههای بهزیستی پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر، محرکها و الکل در مدارس، مهد کودکها و پیشدبستانیهاست. ما با همکاری ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت آموزشوپرورش آموزشهای لازم را به والدین، کارکنان و مربیان میدهیم و در تلاش هستیم تا به مسئولیتپذیری دانشآموزان کمک شود.»
این مسئول در سازمان بهزیستی میگوید: «برنامه دیگر ما در حوزه سلامت روان است که یکی از آنها راهاندازی مدارس دوستدار زندگی است که با همکاری آموزشوپرورش مناطقی را انتخاب کردهایم تا بحث مهارتهای زندگی در آنها پررنگتر مورد توجه قرار گیرد؛ اقدام دیگر غربالگری اضطراب و مشکلات روانشناختی در میان کودکان است که این موضوع در مهد کودکها دنبال میشود. بر همین اساس هم به مدت ٥ سال کودکان را از نظر موضوعات مختلف غربالگری میکنیم؛ این اقدامات باعث میشود تا این افراد در دوران نوجوانی با مشکل مواجه نشوند.»
رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد بهزیستی میگوید كه کمبود نشاط و شادی در جامعه دلیل مصرف الکل است: «بعضی به اشتباه به سمت مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی میروند؛ این موضوع باید در مراجع تصمیمگیری مورد توجه قرار گیرد بهطوری که باید با حفظ ارزشها میزان نشاط در جامعه بالا رود.» او از آمار مصرف الکل در کشور اظهار بیاطلاعی میکند: «اطلاعی ندارم که میزان مصرف الکل یا سوءمصرف آن چقدر است؛ اما هر چقدر است با میزان اعتیاد به مواد مخدر فرق دارد.» به گفته رضازاده «واقعیت این است که حتی وجود یک راننده مست هم زیاد است؛ چرا که این فرد هم به خودش و هم به دیگران آسیب میزند. این موضوع را باید جدی گرفت. برای درمان این افراد، نیازی نیست که حتما اقدام خاصی انجام شود؛ چرا که میتوان مراکز ترک الکل را با مراکز اعتیادی که از قبل هم وجود داشتند، ادغام کرد.»
«عباس دیلمیزاده» مدیرعامل جمعیت تولدی دوباره هم در گفتوگو با «شهروند» از برنامهریزی اصولی مبتنی بر شواهد علمی در اینباره میگوید: «ما باید سعی کنیم برای برنامهریزی اصولی در کشور و سیاستگذاری براساس شواهد علمی نظر دهیم؛ درباره موضوع مصرف الکل در کشور از آنجا که اطلاعات و آمار دقیقی در دست نیست، نمیتوانیم براساس شواهد آماری دقیق نظر دهیم. ما متاسفانه این خلأ را داریم.» او معتقد است که باید اطلاعات در زمینه مصرف مشروبات الکلی در اختیار پژوهشگران قرار گیرد: «همین پژوهشگران میتوانند با کارهای تحقیقی که انجام میدهند، راهکارهایی را در اختیار سیاستگذاران قرار دهند.»
مدیرعامل جمعیت تولدی دوباره تاکید میکند که در زمینه موضوعهای مواد مخدر و الکل کمبود بسیار شدیدی از نظر آمار و برنامهریزی وجود دارد: «ما این کمبودها را حس میکنیم؛ گاهی اطلاعاتی در اینباره ارایه میشود که نتیجه آن برنامهریزیهای سریع است؛ در حالیکه مسائل اجتماعی باید در درازمدت بررسی شود.» او یکی از آسیبهای جدی را مبتنی نبودن برنامهریزیها براساس شواهد ميداند: «متاسفانه علم برنامهریزی در حوزههای اجتماعی بسیار مغفول مانده است.» دیلمیزاده معتقد است که مصرف الکل از سوءمصرف آن جداست و توضیح میدهد: «تفاوت اساسی میان مصرف الکل و سوءمصرف الکل وجود دارد. ما در ارتباط با سوءمصرف، مشکل چندانی نداریم؛ درحال حاضر وزارت بهداشت در تلاش است تا ١٥٠ مرکز ترک اعتیاد به الکل را راهاندازی کند و درمانگران اعتیاد را هم آموزش داده است؛ اما شواهدی که وجود دارد، نشان میدهد که میزان سوءمصرف در الکل به اندازه ١٥٠ مرکز نیست.»
مدیرعامل جمعیت تولدی دوباره میگوید: «مصرف الکل در کلانشهرها نسبت به شهرهای کوچک متفاوت است؛ البته همه اینها حدس و گمان است؛ بههرحال مصرف الکل در گروههای سنی مختلفی در کشور دیده میشود؛ نمیدانم تا چه حد ممکن است الکل بتواند بهعنوان یک اعتیاد جای دیگر اعتیادها را بگیرد اما میدانم اعتیاد به آن بسیار سخت و پیچیده است و درمانش هم همین طور.» به گفته او درمانگران تاکنون تجربههایی درباره درمان اعتیاد پیدا کردهاند اما در ارتباط با الکل سیستمهای درمانی و بازتوانی سازمانهای دولتی و غیردولتی برای مقابله با این پدیده به اندازه کافی مجهز نشدهاند: «ما نیاز داریم تا در قالب یک برنامه جامع سیستم درمانی و بازتوانی کشور را به دانش درباره ترک اعتیاد الکل مجهز کنیم؛ البته ما درباره پیشگیری از اعتیاد به الکل راهکار زیادی نداریم. ما نتوانستیم در این زمینه کار کنیم؛ بههرحال برنامههای پیشگیری از اعتیاد به الکل با مواد مخدر متفاوت است.»
به گفته دیلمیزاده «مدل ما برای پیشگیری در زمینه مصرف الکل باید بسیار متفاوت و بومی باشد. ما در این حوزه در نقطه صفر قرار داریم. در کشورهای دیگر که فروشندگان اجازه فروش الکل را دارند، برای نمونه میدانند به نوجوانان تا چه سنی میتوانند الکل بفروشند. برای همین در همان کشورها نمیبینید که نوجوان ١٣ ساله از فروشگاه سیگار با نوشیدنی الکی بخرد؛ اما در کشور ما نوجوان به مغازه میرود و برای خودش یا پدرش سیگار میخرد.» به گفته او امکان دسترسی به عرضهکنندگان الکل به دلیل غیر رسمی و غیر قانونی کارشان سخت است و به همین دلیل نمیشود به آنها آموزش داد که این الکل را به چه کسانی ارایه دهند یا ندهند: «در کشورهای دیگر حتی در مدارس این نکات را آموزش میدهند. به همین دلیل ما در این زمینه نیاز به یک اتاق فکر داریم تا برای این مسأله مدل بومی طراحی کنند. مصرف الکل در کشور ما وجود دارد و موضوع قابل انکاری نیست؛ اما اینکه چقدر این مسأله جدی است باید براساس شواهد علمی نظر داد. ما باید بدانیم آستانه خطر در اینباره چیست و آیا زنگ خطری در ارتباط با این موضوع به صدا درآمده یا خیر.»