یادداشت دریافتی- احسان حمایتیان*؛ نگاهی به روابط ایران و عربستان از ابتدا تا به امروز نشان میدهد که روابط دو کشور همواره در هالهای از وفاق و تضاد، همگرایی و واگرایی قرار داشته است و در دوران وفاق هم میتوان تا حدودی ریشههای تنش را مشاهده کرد.
به عبارت دیگر مناسبات تهران - ریاض در طول تاریخ از سرحد قطع روابط دوجانبه تا دیدارهای مکرر سالانه را تجربه کرده است.
تحولات و سیاستهای منطقهای هر یک از دو کشور بر منافع و امنیت ملی دیگری تأثیرگذار بوده و دو کشور در طول سه دهه گذشته در اعمال سیاستهای منطقهای به رقابت برخاستهاند.
با امضای توافق هسته ای میان ایران و قدرت های بزرگ موقعیت منطقه ای و بین المللی ایران به طور قابل توجهی افزایش یافت. این دستاورد به دلایل مختلف به هیچ وجه خوشایند مقامات سعودی که خود را در یک نبرد منطقه ای با ایران در سوریه و یمن می دیدند نبود.
فضای به وجود آمده پس از برجام موجب گردید عربستان سعودی آن را تهدیدی علیه موقعیت منطقه ای خود تلقی کرده و با اعمال سیاست دخالت فعال در منطقه تلاش کند تا از برهم خوردن توازن قدرت منطقهای به ضررش جلوگیری نماید.
پس از روی کارآمدن حسن روحانی، علیرغم تلاش ایران برای تقویت روابط دوجانبه، اما باتوجه به تحولات منطقه خاورمیانه و ناکامی عربستان در صحنه رقابت با جمهوری اسلامی ایران بهخصوص در عراق و سوریه، روابط دو کشور به تیرگی گرائید تا جاییکه پس از امضای توافق هسته ای، عربستان به شدت به دنبال ایجاد یک اتحاد منطقه ای و جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران در جهت منزوی ساختن آن بود. عوامل مختلفی موجب اتخاذ چنین رویکردی از سوی عربستان در مقابل ایران گردیده که به بخشی از آن اشاره میشود:
1. پادشاهی عربستان سعودی همواره خود را امالقرای جهان اسلام میداند و در بعد منطقهای و فراتر از آن در جهان اسلام نقشی مهم برای خود قائل است و با استفاده از امکانات مالی و مزیت ویژه خود یعنی وجود حرمین شرفین در سرزمین عربستان با حمایت از کشورهای همسو و جریانات وابسته به خود در کشورهای اسلامی در پی بسط حوزه نفوذ منطقهای خود است.
سعودیها معتقدند ایران برای گسترش تشیع در خلیج فارس و سایر کشورهای منطقه تلاش میکند. رسانههای وابسته به عربستان در این خصوص به اقداماتی مانند برگزاری کنفرانسهای بینالمللی، فعالیتهای مجمع جهانی اهل بیت و جامعهالمصطفی، بورسیه کردن دانشجویان مسلمان، تأسیس حوزههای علمیه در آفریقا، هند، آمریکای لاتین و سایر مناطق، استفاده از اینترنت برای گسترش تشیع، گسترش شبکههای تلوزیونی به زبانهای خارجی، انتشار کتب شیعی در کشورهای سنینشین و اقدامات جمهوری اسلامی ایران در مراسم حج و عمره برای ارتباط با مسلمانان سایر کشورها اشاره میکنند.
از نگاه ایران نیز، عربستان سعودی با توجه به ماهیت سلفی خود و با سوءاستفاده از اقبال عموم مسلمانان به حرمین شرفین به عنوان قبلهگاه مسلمین و مزار پیامبر اکرم(ص) تلاش میکند تا اندیشه سلفی وهابی را در جهان اسلام گسترش دهد و با حمایت از جریانات تندروی کشورهای مختلف ازجمله پاکستان و افغانستان، شیعیان این کشورها را مورد تهدید و ترور قرار داده و آنان را کافر و خارج از اسلام معرفی نماید.
همچنانکه شیعیان عربستان همواره تحت فشار مضاعف بوده و از تبعیض و خفقان حاکم بر آنان به شدت رنج میبرند.
مقامات عربستان سعودی میکوشند با استفاده از نفوذ منطقهای خود در کشورهای حوزه خلیج فارس و سایر کشورهای همسو در منطقه عربی و جهان اسلام، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان تهدید اصلی کشورهای اسلامی جایگزین رژیم صهیونیستی کنند.
عربستان سعودی همواره خود را در نقش مدافع تمام عیار اهل سنت تعریف کرده و نسبت به کاهش نقش اهل سنت در عراق، لبنان و کشورهای همجوار خود مانند بحرین به شدت حساسیت نشان میدهد.
2. عربستان سعودی سعی دارد با کمک رسانهها، شکاف قومی ایران و اعراب را برجسته کرده و نشان دهد که همواره ایرانیها خصومت دیرینهای با اعراب دارند و بدینوسیله تلاش میکند با استفاده از حربههای قومی و تأکید بر ناسیونالیسم عربی بین ایران و کشورهای عرب منطقه فاصله ایجاد کند.
پادشاهی عربستان میکوشد در همه مناقشاتی که زمینه شیعی - سنی و عربی - عجمی دارد به منازعات دامن بزند تا رهبری خود بر جهان عرب یا حداقل کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تثبیت کند و نیروهای منطقه را پشت سر خود بسیج نماید.
3. در عرصه سیاسی، عربستان سعودی همواره بر اختلافات سیاسی دو کشور تأکید کرده و ایران را همچنان به عنوان تهدیدی برای منطقه و جهان اسلام معرفی میکند.
مهمترین مسائل تهدید آمیز مطرح شده از سوی سعودیها در خصوص ایران، سیاست صدور انقلاب و تلاش برای سرنگونی دولتهای منطقه، ایجاد هستههای خفته هواداران ایران در کشورهای عربی، تلاش برای بینالمللی کردن حرمین شریفین و مطرح ساختن شعارهای ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی به منظور جلب افکار شهروندان اهل سنت منطقه است.
عربستان سعودی در سطوح منطقهای و بینالمللی با استفاده از ابزار شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، کنفرانس بینالمجالس اسلامی در جهت منزوی ساختن ایران تلاش میکند.
در سطح جهانی نیز عربستان میکوشد از تمامی امکانات سیاسی، اقتصادی و رسانهای خود برای اعمال فشار بر ایران استفاده کند.
قطع روابط دیپلماتیک با تهران و ترغیب برخی از کشورهای عربی خاورمیانه در انجام اقدام مشابه، اعدام شیخ نمر و نیز اقدام اخیر شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان در تروریست خواندن حزب الله، همگی تلاشهای آل سعود برای کاهش تأثیرات برجام و در نهایت منزوی ساختن جمهوری اسلامی ایران می باشد.
4. عربستان سعودی در عرصه نظامی نیز با برجسته کردن تهدیدهای نظامی ایران رویکرد تقابلی در پیش گرفته و بهطور مداوم از تلاش ایران برای ایفای نقش اساسی در منطقه و برنامههای هستهای و تسلیحاتی ایران اظهار نگرانی کرده است؛ بر این اساس عربستان اقدام به واگذاری پایگاههای نظامی به قدرتهای فرامنطقهای و خرید انبوه تسلیحات پیشرفته، واگذاری تجهیزات نظامی به ترکیه به بهانه مبارزه با داعش، حضور نظامی در یمن و سوریه و ترغیب سایر کشورهای منطقه به خرید هواپیماهای مدرن و انعقاد قراردادهای نظامی با قدرتهای بزرگ جهانی کرده است.
5. در سطح منطقهای عربستان سعودی نسبت به افزایش نقش ایران در افغانستان، لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و یمن نگران است.
بیداری اسلامی و توافق هسته ای موجبات افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران و ناکامی عربستان در گسترش نفوذ خود بر کشورهای منطقه را به همراه داشته که موجب خشم و عصبانیت شدید آن کشور شده است.
عربستان پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، جایگاه منطقهای خود را تا اندازه زیادی از دست داد و فعالیتهای جریان القاعده که متأثر از اندیشههای سلفی وابسته به عربستان بود، نگرانی بازیگران بینالمللی را برانگیخت و موجب انزوای بینالمللی عربستان گردید.
سقوط طالبان در افغانستان و سرنگونی رژیم صدام حسین، نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران را ارتقاء بخشیده است. نگرانی عربستان از کاهش نقش و نفوذ خود در منطقه موجب شد که آن کشور با همکاری برخی از کشورهای منطقه ازجمله دولت قطر، جریانات مخالف رژیمهای عراق، سوریه و لبنان را مورد حمایت مالی و تسلیحاتی قرار دهد.
تلاش عربستان و قطر برای سرنگونی رژیم بشار اسد و کارشکنیهای آن کشور در مسیر دولت نجیب میقاتی و حمایت از جریان المستقبل در لبنان کاملاً مشهود است.
حمایت سعودیها از ادعاهای ارضی امارات متحده عربی در مورد جزایر ایرانی خلیج فارس ازجمله موارد دیگر جهتگیریهای عربستان علیه ایران است.
6. پروژه ایران هراسی که از سوی رژیم اسرائیل و با تبلیغات گسترده سعی داشت تا چهره ای خطرناک از جمهوری اسلامی ایران علیه امنیت بین الملل نشان دهد به حامیان تروریسم از جمله عربستان کمک می کرد تا کمتر مورد انتقاد افکار عمومی منطقه و جهان قرار گیرند.
در حالیکه توافق اخیر هسته ای و به تبع آن اجرایی شدن برجام موجب اضطراب و نگرانی شدید رژیم صهیونیستی و همچنین رژیم سعودی شده که در سالهای گذشته سعی کردند تمامی مشکلات منطقه و رفتارهای نامناسب خودشان را در قالب پروژه مردود ایرانهراسی توجیه کنند.
در نهایت به نظر می رسد برجام و اجرایی شدن آن، رویکرد تهاجمی عربستان سعودی نسبت به جمهوری اسلامی ایران را تشدید کرده است.
از یک سو قرارگرفتن اصول و مبانی سیاست خارجی ایران در جهت حمایت از جنبشهای مردمی و آزادیبخش در منطقه، و از سویی دیگر افزایش معضلات سیاسی - امنیتی برای عربستان و ترس از سقوط و گرفتار شدن در ورطه دومینوی انقلابهای مردمی منطقه و بیداری اسلامی، شرایط را به صورتی رقم زده است که عربستان، ایران را متهم به ایجاد بیثباتی در منطقه کردهاند.
روابط ایران و عربستان پس از آغاز بیداری اسلامی تیره و بحرانی گردیده و با توافق هسته ای به قطع روابط دیپلماتیک از سوی عربستان منجر شده است. جدای جنبههای تاریخی رقابت بین ایران و عربستان، در سالهای اخیر، رقابت آشکاری بین این دو کشور در بسط نفوذ خود در کشورهای منطقه و به خصوص در میان جوامع اسلامی، شکل گرفته است.
واقعیت امروز روابط ایران و عربستان، انعکاسی از تداخل سطوح مختلف از منابع، نگرانیهای امنیتی و تغییرات ژئوپولیتیکی است. در این شرایط، هر بازیگری که بتواند نقش بیشتری در مبارزه با تروریسم، حل بحرانهای منطقهای و ایجاد ثبات ایفا کند، جایگاه قوی تری در آینده منطقه و به تبع آن در روابط با قدرتهای جهانی خواهد داشت.
واقعیت این است برجام این امکان را به جمهوری اسلامی ایران می دهد تا در شرایطی بهتر بتواند ضمن همراهی افکار عمومی و دولتهای منطقه ای و فرامنطقه ای اهداف خود را پیگیری نموده و جایگاهش در منطقه و نظام بین الملل ارتقاء دهد.
* کارشناس ارشد مطالعات خلیج فارس