حجتالاسلام والمسلمین مسیح مهاجری، روایتی از نخستین واکنش آیتالله هاشمی رفسنجانی پس از قرار گرفتن در صدر منتخبان خبرگان مطرح کرده است.
به گزارش ایسنا، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله این روزنامه نوشت: از آیتالله هاشمی رفسنجانی پرسیدم حالا که رأی اول مجلس خبرگان رهبری - نه تنها در استان تهران بلکه در مقیاس کشوری - به شما اختصاص یافته، فکر میکنید با مخالفانتان و کسانی که برای رأی نیاوردن یا کاهش یافتن آراء مردم به شما در این انتخابات هر کاری که از دستشان برمیآمد علیه شما انجام دادند چه برخوردی باید کرد؟
گفت: رقابتها تمام شده و اکنون دوران همکاری برای خدمت به مردم و اعتلای کشور و نظام و پیشبرد آرمانهای انقلاب اسلامی است.
پرسیدم: یکی از علمای قم بعد از آنکه نام شما را در صدر لیست رأیآوردگان مجلس خبرگان رهبری دید، با ارسال یک پیامک از من خواست این دو آیه قرآنی را برای شما بخوانم: «سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار - سوره رعد آیه 24» (سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان؛ چه نیکوست سرانجامِ سرای جاویدان) و «واصبر و ما صبرک الا بالله و لاتحزن علیهم و لا تک فی ضیق مما یمکرون - سوره نحل آیه 127» (خویشتندار باش که صبر کردن تو جز به تأیید خدا نیست و از بابت آنها اندوه مخور و از آن نیرنگهایی که میکنند دلتنگ مباش)، به ایشان از قول شما چه بگویم؟
گفت: «انالله یدافع عن الذین آمنوا... - سوره حج آیه 38» (بهدرستی که خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند، دفاع میکند).
هم اینبار و هم بعد از انتخابات خبرگان چهارم و هم بعد از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری 1392 و بعد از آنکه با یک جمله آقای هاشمی رفسنجانی معادلات تغییر کرد و آقای روحانی رئیسجمهور شد، آیتالله را عامل واقعی به این آیه شریفه دیدم که «لکیلا تاسوا علی ما فاتکم ولاتفرحوا بما آتاکم - سوره حدید آیه 23» (بر آنچه از دست شما رفت تأسف نخورید و بر آنچه به شما داده شادمانی بیجا نکنید). همواره یکسان، صبور، با وقار، متحمل و امیدوار به فضل الهی. تمکین به قانون، احترام به حریمها و حرمتها، دلسوزی برای نظام و انقلاب و کشور و تلاش برای تقویت ولایت فقیه و شخص رهبری، از ویژگیهای این استوانه نظام در سختیها و پیروزیها و نشیبها و فرازهاست.
دیروز که نتیجه نهائی انتخابات خبرگان رهبری اعلام شد و دیدیم که آقای هاشمی رفسنجانی در صدر قراردارد، بسیاری از مردم به همدیگر تبریک گفتند ولی در میان دوستان کسی را ندیدم که از حذف این یا آن کاندیدا خوشحالی کرده باشد. مبنای آن تبریک و این عدم خوشحالی این است که هیچیک از نیروهای متعهد به انقلاب راضی نیستند به بزرگان خدشهای وارد شود. نهایت آرزوی همه ما این است که پیشگامان انقلاب در کنار همدیگر برای خدمت به مردم و تقویت نظام جمهوری اسلامی تلاش کنند و در سایه وحدت و همبستگی هر روز مشکلی از مشکلات مردم ایران و امت اسلامی را حل نمایند و راه الگو شدن این نظام حکومتی برای تمام ملتها و کشورهای جهان را هموار سازند. این، یک آرزوی دستنیافتنی نیست و قطعاً با همدلی و همزبانی نیروهای انقلابی و در صدر همه، بزرگان و پیشگامان نهضت اسلامی، دستیافتنی است.
اگر همه به این نکته فکر کنند که بعد از قرنها مبارزه و فداکاری و تقدیم آن همه شهید و تحمل آن همه سختیها سرانجام خدا بر ملت ایران منت گذاشت و این نظام حکومتی مردمی و اسلامی را به این ملت هدیه کرده که دارای اساس و بنیانی مستحکم است و اگر به درستی از آن استفاده شود میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد و انسانها را به سعادت واقعی برساند، شاید به جای درگیری و نزاع و تضعیف همدیگر، راه تعامل و تعاضد را انتخاب کنند و به خاطر قدرت چند روزه دنیا که به هیچکس وفا نمیکند این همه مجادله نکنند. مهمتر آنکه دنیا همواره آینه عبرت است و همین انتخابات هفتم اسفند به روشنی نشان داد که هشدارهای قرآنی درباره دل بستن به زرق و برق دنیا و قدرت چند روزه آن، کاملاً واقعی است و نباید از آن غفلت کرد به ویژه آنکه در این کارگاه بزرگ، دست قدرت خدا همیشه فعال است و برخلاف پیشبینیهای مادی، با تصرف در قلبها کاری میکند کارستان.
به جزئیات آنچه مخالفان با آقای هاشمی رفسنجانی در ماهها و بهویژه هفتهها و روزهای قبل از انتخابات هفتم اسفند کردند وارد نمیشوم ولی اشاره به سیل تهمتها، دروغها، توسل به بوق انگلیسی و مفتی دربار سعودی و استفاده از امکانات بیت المال برای از چشم مردم انداختن این عالم مجاهد و انقلابی را لازم میدانم، نه برای بازگشت به دوران رقابت بلکه فقط با این هدف که یادآور شوم عالم محضر خداست و بالاتر از محاسبات مادی ما محاسبه دیگری وجود دارد که اگر از آن غفلت کنیم چوب این غفلت را خواهیم خورد. به همین دلیل، باید از آنچه انتخابات هفتم اسفند به همه گوشزد کرد عبرت بگیریم و باور کنیم که «یدالله فوق ایدیهم».
این درس، فقط برای کسانی که در انتخابات هفتم اسفند بداخلاقی کردند و چوب آن را خوردند نیست. کسانی که احساس پیروزی میکنند نیز باید به این واقعیت توجه کنند که اگر قدر نعمت را ندانند خدا آن را از آنها میگیرد. آنها نباید مغرور شوند و حتی بیش از رقبای خود باید به این واقعیت که عالم محضر خداست توجه داشته باشند و خود را به خدمت به مردم و تقویت بنیانهای اخلاقی و آرمانهای انقلابی متعهد بدانند. این، راهی است که امام خمینی پیش پای ما قرار داده است، راهی که عزت و اقتدار ما در پیمودن آن است.
صاحب این قلم اگر به آیتالله هاشمی رفسنجانی ارادت دارد به دلیل این است که در معاشرتها دریافته است که او عالَم را محضر خدا میداند، در نشیب و فرازها از خدا غافل نمیشود، جواب بداخلاقیهای بدخواهان را با بداخلاقی نمیدهد و بسیار شجاع است و در نهایت مظلومیت در کوران حوادث تند با احساس تکلیف وارد قلب حادثه میشود. یک نمونه از این شجاعت مظلومانه اینکه در هنگامه سونامی تهاجمهای سنگین روزهای قبل از انتخابات هفتم اسفند که به اومی شد، با انتشار بیانیهای تاریخی خطاب به مردم اعلام کرد: «با توکل بر خدای لایزال، اعتقاد به مبانی اسلام، تاکید بر اصول اسلامی، تعالیم اهل بیت(ع) و با اعتماد کامل به صداقت انتخاب افکار عمومی، پس از سالها مسئولیتهای انتخابی و انتصابی، یک بار دیگر - و شاید آخرین بار - خود را در معرض آرای شما مردم بزرگوار میگذارم تا هم وزن عملکرد و هم میزان درستی و نادرستی مواضع خود را در ترازوی اندیشههای عام بسنجم و هم اگر رأی لازم و قانونی را برای ورود به مجلس خبرگان رهبری به دست آوردم، براساس تکالیفی که قانون اساسی به صراحت از نمایندگان این مجلس خواسته، انجام وظیفه نمایم.»
تردیدی ندارم که در صدر فهرست آراء خبرگان قرار گرفتن آقای هاشمی رفسنجانی، پاسخ مناسب خدا به مظلومیت او بود و عمل به وعده قرآنی «انّ الله یدافع عن الذین آمنوا»