هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه باید جلوی تندروی ها گرفته شود گفت: ما معتقد هستیم که اگر کسانی عقاید دیگری دارند، باید عقایدشان را بگویند. البته حد و حدودی دارد که قوهٔ قضائیه و مسئولان زیربط آن حدود را مشخص میکنند.
اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران در گفتگو با ایلنا در خصوص تندروی ها در جامعه بیان کرد: در همه دورههای انقلاب تندروی داشتیم. در مجلس اول هم که مجلس انقلاب بود و حقیقتاً نیروهای جوان، متدین و انقلابی در میدان بودند، تندروی داشتیم و خیلی تصمیمها گرفتیم که بعداً نیاز شد که تعدیل کردیم.
وی که هم اکنون سمت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده دارد افزود: بعد از آن هم همیشه یک جریان تندرو بوده که گاهی وابسته به راستها و گاهی وابسته به چپها بوده است. اما نهادها از تندرویها دور بودند. تندرویهای فعلی و جریانهایی که در دولت قبل به وجود آمدند، ریشه در نهادهای قدرت پیدا میکردند و از آنها هم استفاده میکنند که تندرویهای خیلی مزاحمی هستند.
صداوسیما تندرویها را تشویق میکندعضو مجلس خبرگان خاطرنشان کرد: مثلاً یک عده در مجلس هستند که با استفاده از تریبون باز آنجا تندروی را اشاعه میدهند و متأسفانه بعضی از نهادهای کشور هم کم و بیش با آنها همکاری میکنند. صداوسیما هم تندرویهای آنها را پخش میکند که تشویق میشوند. فکر میکنم تندروی الان قویتر از سابق شده است. ولی اکثریت جامعه و مسئولان به همان اعتدال رسیدند که این یک موفقیت تاریخی است. یعنی تاریخ و عملکردها، مردم، مخصوصاً جوانها و تحصیلکردهها را قانع میکند که راه درست اعتدال است.
تندروها اسلام را بدنام میکنندآیتالله هاشمی رفسنجانی در خصوص مقابله با تندروی ها گفت: ما بیشتر به افکار عمومی میپردازیم. فعلاً قدرتی دست ما نیست و اگر هم بود، نمیشد با زور افراد را وادار به موضعگیری کرد. ما معتقد هستیم که اگر کسانی عقاید دیگری دارند، باید عقایدشان را بگویند. البته حد و حدودی دارد که قوهٔ قضائیه و مسئولان زیربط آن حدود را مشخص میکنند.
وی یادآور شد: من بیشتر از این زاویه حرکت میکنم تا افکار عمومی را متوجه کنم که این شیوه به نفع کشور، انقلاب و اسلام نیست و ما در سراسر دنیای اسلام و جهان از تندروی ضربه میخوریم. البته تندرویهای داخل کشور با حرف، کلام، دعوا و اهانت است و میبینیم در خارج از کشور و در جهان اسلام تندرویها به صورت کشتار وسیعی است که داعش، طالبان، بوکوحرام و القاعده و خیلیهای دیگر که خیال میکنند اسلام ناب و خالص دارند، انجام میدهند و اسلام را هم بدنام میکنند.
تندروی در ایران در حد اظهارات است و خیلی عملیاتی نمیشودهاشمی رفسنجانی تاکید کرد: تندروی چیز خطرناکی در زمان ماست. در ایران در حد اظهارات است و خیلی عملیاتی نمیشود، گاهی کارهای بدی میشود. اما عمدتاً عملیاتی نمیشود. در مجموع حربهٔ اساسی در همهٔ زندگی ما افکار عمومی است. چون مردم که قانع شوند، با نظام و مسئولان همکاری میکنند. در این اقیانوس مردم ، چیزهای مضری هم که باشند، کنار گذاشته میشوند.
سوءاستفاده جناحی از تذکرهای رهبری سابقه داردوی ادامه داد: در همه تاریخ، بدون استثنا همه کشورهای مقتدر مایل هستند در کشورهای دیگر نفوذ پیدا کنند. در گذشته بیشتر دنبال این بودند که دولتهای دستنشانده بیاورند که خیلی خطرناک بود. در خیلی از مقاطع تاریخ، دولتی در ایران بود که خودش را قدرقدرت مطلق، مثل رضاخان حساب میکرد، اما میدانستیم و بعدها در اسناد تاریخی دیدیم چگونه او را آوردند و چگونه او را برداشتند! دولتی نبود که مردم به سراغش بروند یا مردم او را بردارند.
وی تصریح کرد: وقتی نقش دولتی تمام میشد، از خارج میآمدند و او را بر میداشتند. آنگونه که رضاخان را به جزیرهای آن طرف آفریقا بردند. الان و پس از پیروزی انقلاب اینگونه چیزها در ایران معنا پیدا نمیکند و این نفوذها زمینهای ندارد. ولی دشمنان با نفوذ فرهنگی، نفوذ اطلاعاتی، نفوذ اقتصادی یا نفوذهای دیگر سعی میکنند کسانی را در سطوح مختلف تحت تأثیر قرار بدهند.
نباید شخصیت حقیقی و حقوقی رهبری را صرف بازیهای سیاسی کنیمهاشمی رفسنجانی گفت: ولی اگر ملت استقلال بخواهند، یعنی تصمیم گیری کشور، مال خودمان باشد و تمام راهها و نفوذ بسته میشود که البته باید مواظب بود، چون شیوههای نفوذ با توجه به شرایط تغییر مییابد. اگر شخصیتهای حقیقی و حقوقی خارج از ایران، در مسایلی دخالت کنند، این دیگر به این صورت متقابل است. ما باید از استقلال سیاسی که به دست آوردیم، خیلی محفاظت کنیم. سوءاستفاده سیاسی و جناحی از تذکرات کلی رهبری هم بیسابقه نیست و همیشه بعضی از گروههای سیاسی چنین کارهایی میکنند که البته پسندیده نیست و نباید شخصیت حقیقی و حقوقی ایشان را صرف بازیهای سیاسی کنیم.
جریان تندرو هرچه را دوست نداشته باشد، میگوید نفوذ استآیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: این همان مسئلهای بود که دکتر روحانی تذکر داد و گفت که رهبری اصلی را گفتند که هیچ کشوری مایل نیست دیگران در آن نفوذ کنند. این یک اصل درست است. ولی کسانی که از این مسئله سوءاستفاده میکنند، در راستای اهداف ایشان نیست.
دامنه برخورد با مخالفان سیاسی را به کتابها و روزنامهها هم گسترش دادندوی گفت: الان جریان تندرو هر چه را که دوست نداشته باشد، میگوید: نفوذ است. حتی دامنه برخورد با مخالفان سیاسی خود را به کتابها و روزنامهها هم گسترش دادند که یعنی همه اینها را باید صاف کرد. این حرف یعنی چه؟
تندروها اسم هر کار خود را مقابله با نفوذ میگذارندهاشمی گفت: یعنی تا اینجا هم پیش میروند و اسم هر کار خود را مقابله با نفوذ میگذارند. البته اهداف جناحی ما را از مصالح ملی دور کند که اگر قدرتی بتواند، از روزنامهها و رادیو و تلویزیون هم استفاده میکند. الان ماهواره، اینترنت و این همه وسایل ارتباطی، با مطالبی که میگویند، خیلی بیشتر از روزنامههای خودمان تأثیر میگذارند. هر کسی که امکانات رسانهای دارد، میتواند تأثیرگذار باشد. اما باید هوشیار باشیم و متقابلاً کارهای اقناعی برای رشد آگاهی مردم انجام دهیم.
کمیسیون تحقیق خبرگان بر نهادهای زیر نظر رهبری نظارت و گزارش آن را به رهبری میدهدآیتالله هاشمی رفسنجانی در خصوص برگزاری انتخابات خبرگان گفت: قانون خبرگان با خودش است؛ یعنی تنها نهادی است که قوانین خودش را خودش وضع میکند و هیچکس نمیتواند به او فرمان بدهد. این خواست خودشان بوده و از اول که آمدند، گفتند که چون در اینجا مسئله رهبری است و مهم است، نباید همه حرفهای جلسات به صورت علنی گفته شود و محرمانه کردند.
وی گفت:البته در مراسم افتتاح هر اجلاس دورهای٬ خبرنگاران در حد سخنرانی رئیس میآیند و در آخر هم بیانیهای میدهند که آن موقع هم خبرنگاران میآیند. معمولاً بین این دو فاصلهها سخنرانیهاست. در هر جلسهای ۴ نفر و هر کدام به مدت یک ربع سخنرانی میکنند. ۱۶ تا ۱۷ سخنرانی است و حرفهای دیگر داریم. برای دو موضوع هم مسئولان میآیند و سخنرانی میکنند. دو نفر از مسئولان را دعوت میکنند.
عضو مجلس خبرگان خاطرنشان کرد: علتش این است که کار خاصی ندارند. اصل کار خبرگان تعیین رهبری است که انجام دادند. نظارت بر رهبری است که این کارِ کمیسیون تحقیق است که آنها هم نظارتشان را میکنند و نهادهای زیرنظر رهبری را بررسی میکنند و به رهبری گزارش میدهند. اگر هم لازم باشد که لازم هم است، در هر دورهای کمیسیونها گزارششان را به جلسه خبرگان میدهند. کارهایشان همین است.
گروهی برای بررسی انتخاب رهبری در صورت پیشامد حادثه تعیین شده استوی ادامه داد: حالا هر وقتی که بنا شد رهبری عوض شود یا نباشد و کس دیگری بیاید، دوباره باید کار عمدهای انجام دهند. البته دارند آماده میشوند و مطالعه میکنند و گروهی را گذاشتند که دارند افراد را بررسی میکنند تا آنهایی را که صلاحیت دارند که اگر بعداً حوادثی پیش آمد، بتوانند برای رأیگیری مطرح کنند. کار خبرگان عمدتاً همین است.
باید بر نهادهایی که زیرنظر رهبری هستند نظارت کنیمهاشمی رفسنجانی اضافه کرد: البته از نظر من نباید اینگونه باشد و در خبرگان هم گفتم که اگر بخواهیم وظیفه خود را به خوبی انجام بدهیم، همه کارهای کشور زیرنظر رهبری است و ما نباید از آنها غافل باشیم. رهبری قدرت مطلق کشور هستند، لذا ما باید لااقل نهادهایی را که زیرنظر رهبری هستند، و هر عیبی دارند، با رهبری مطرح و پیگیری کنیم که آن عیب برطرف شود و اگر حسنی هم دارند، آن حسن را بزرگ و تشویق کنیم. این کار تا به حال میشد، اما قوانینی را که خودمان گذراندیم، محدود است. در آینده خبرگان دیگری میآید که باید ببینیم چه کار میکند.
در قانون اساسی، رهبری را از اول شورایی نوشتندوی در رابطه با بحث انتخاب شورایی رهبری تصریح کرد: در قانون اساسی، رهبری را از اول شورایی نوشتند. وقتی که امام(ره) رحلت کردند و ما میخواستیم رهبری را انتخاب کنیم، قانون اساسی ما شورایی بود. آن موقع هنوز قانون اساسی را اصلاح نکرده بودیم.
هاشمی یادآور شد: خود امام جملهای گفته بودند که سند شد. ایشان گفته بودند که شورایی خیلی جواب نمیدهد و من فکر میکنم که فرد بهتر و زودتر میتواند تصمیم بگیرد. این در حد صحبت بود و نه در دستور، چون اظهارنظری کرده بودند.
اعضای جامعه مدرسین قم آیتالله گلپایگانی را برای رهبری در نظر گرفته بودندوی گفت: وقتی که بنا شد رهبر جدید انتخاب کنیم، شورا را درنظر گرفتیم و سه نفر را در نظر گرفتیم. یعنی آیات موسوی اردبیلی، مشکینی و خامنهای را به عنوان شورا به جلسه پیشنهاد دادیم. منتها عدهای هم بودند که آیتالله گلپایگانی را در نظر گرفته بودند که اعضای جامعه مدرسین قم بودند.
آیتالله خامنهای و من طرفدار رهبری شورایی بودیموی تصریح کرد: آنها میگفتند باید فرد باشد، چون امام اجازه دادند که فرد باشد. بحثی شروع شد و در این بحث هر کسی صحبت کرد که اکثر وقت جلسه ما را گرفت و خود آیتالله خامنهای طرفدار شورا و عضو پیشنهادی ما هم بودند. صحبت بسیار مستدلی در طرفداری از شورایی کردند و گفتند که باید شورایی باشد.
هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: بنا بود من هم صحبت کنم که نوبت نرسید و صحبت نکردم. نظر من هم شورایی بود. بعد از صحبت رأیگیری کردیم که ۳۵ نفر به شورا و ۴۵ نفر به فرد دادند و فرد برنده شد. آنها آیتالله گلپایگانی را برای رهبری معرفی کردند و رأی گرفتیم که همان ۱۴ نفر رأی دادند و انتخاب نشد.
وی افزود: ما آن موقع آیتالله خامنهای را پیشنهاد دادیم، ایشان پشت تریبون رفتند و گفتند: من فرد را قبول ندارم، چرا مرا نامزد میکنید؟ قبول نمیکنم. من گفتم: نظر ما هم همین بود. ولی رأیگیری کردیم و الان قانون شد و اگر شما نباشید، فرد دیگری باید بیاید. ایشان جواب مرا ندادند و رفتند در جایشان نشستند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: گفتیم که این سکوت را دلیل رضایت تلقی کنیم و برای ایشان رأی گرفتیم که رأی بالایی آوردند. بعداً که قانون اساسی را بازنگری کردیم، به جای شورا، فرد آوردیم. در همان جلسه به آیتالله خامنهای گفتم: نظر من هم شورایی بود، ولی وقتی خبرگان اینگونه تصویب کرد، تسلیم هستیم. البته الان پشیمان نیستیم، چون شاید اگر در آن موقع و در آن شرایط کشور، شورایی میگذاشتیم، مشکلاتی پیش میآمد. بالاخره تشخیص خبرگان این بود.
هر چه پیکره خبرگان، تنوع بیشتری داشته باشد، اعتبار رهبری بالاتر میرودآیتالله هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: رهبری مال همه٬ و پدر کل جامعه، یعنی مسلمان، غیرمسلمان، چپ و راست است و باید مرجعی که ایشان را تعیین میکند، متعلق به همه باشد و هر چه پیکره خبرگان، تنوع بیشتری داشته باشد، اعتبار رهبری بالاتر میرود. به نظرم باید اینگونه باشد و ممکن است کسانی هم نظر دیگری داشته باشند و بخواهند کارهای دیگر بکنند.
عدهای گفتند تایید صلاحیت مجلس خبرگان را به مراجع بدهیدوی خاطر نشان کرد: البته خود خبرگان میتواند قوانین مربوط به انتخابات خود و ردّ صلاحیتها و مرجعش را اصلاح کند. الان در خبرگان، نظرات و تصمیم ردّ و تأیید صلاحیتها را به شورای نگهبان دادیم. البته آن موقع میخواستیم از خودمان بگذاریم که گفتند از خودتان نمیشود و باید کسی از بیرون باشد که بعضیها گفتند مراجع را بگذاریم. گفتیم که مراجع اجباری ندارند حرف کسی را بپذیرند و قبول نمیکنند و نمیخواهند دخالت کنند.
او تصریح کرد: راههای مختلفی را رفتیم و ناچار به شورای نگهبان رسیدیم. آن موقع تقریباً همه شورای نگهبان را قبول داشتند. اوایل بود که رأی دادند تا شورای نگهبان باشد.
بعد از تایید شورای نگهبان از کسانی که در نظر دارم، حمایت میکنموی در پاسخ به سئوالی درباره احتمال حمایتش از لیست های انتخاباتی گفت: لیست نمیدهم. در هیچ انتخاباتی لیست ندادم. مگر زمانی که حزب داشتیم و حزب جمهوری لیست میداد و ما هم لیست میدادیم، چون ما جزو آن بودیم. الان لیست نمیدهیم. ولی از کسانی که نظر داریم، وقتی نامزد شدند و از فیلتر گذشتند، حمایت میکنیم.
عجب؟؟!!! که بیان عقاید حد و حدود دارد و حد و حدود رو هم قوه قضایه مشخص می کند.... بالاخره اینم یک نوع دموکراسی (البته از نوع مضحک اش)....
آیا این کاشتی بودکه برداشتش در خرداد 92 بدست اومد؟
آیا این کاشتی بودکه برداشتش در خرداد 92 بدست اومد؟
من فکر میکنم شرایط بوجود آمده (شرایط بسیار مناسبی است). مردم ما الان درس خواندهاند، تحصیل کردهاند. الان آدمهای با سواد خیلی داریم. از خوشبختی ما این است که خانمهای ما و زنانمان تحصیل کردهاند، چند سه سال دیگر میبینید (که) تعداد تحصیل کردههای زنان از مردان بیشتر خواهد شد و نشان هم دادهاند که (استحقاق آن را دارند). در میان اینها (خانمهای تحصیل کرده)، محققان بزرگی است، در مسابقههای فکری و علمی، میتوانند برنده باشند، البته این به خاطر مکتب اسلام است که زنها بهتر میتوانند وقت صرف مطالعه کنند و تحقیق کنند.
بنابراین ما داریم به یک جامعه نجیب و حقیقتا قابل احترام میرسیم. ایرانیها بسیار خوبند ما تمدن چندین هزار ساله داریم، سلولهای ما به تدریج از آن زمان تا بحال در داخل تمدن ها رشد کرده است. این سلولها کم کم به همه ما به ارث رسیده و ما داریم جلو می رویم، نسل بعدی هم بهتر از ما میشود و اینجوری داریم (جلو) میرویم. ما یک ملت پیشرفته واقعی هستیم، باهوش هستیم و حالا آگاه شدهاند. هیچ کس انتظار نداشت در انتخابات دو سال گذشته مردم اینجوری نظرشان را تحمیل بکنند (ولی) مردم این کار کردند (در انتخابات آتی هم همینطور)، مردم کار را تمام میکنند.