یادداشت دریافتی- فرج اله صیدمحمدی؛ اربعین؛ بیان و عنوان حزن انگیزترین روزها برای ابراز هم دردی با امام حسین (ع) و اهل بیت عصمت وطهارت است؛ اربعین تمرین چهل روز استقامت، صبوری و اشک و آه و همدردی باام المصائب است.
این روزها که حتی نفسها هم ذکر حسین است، زائرین سرور و سالار شهیدان از گوشه گوشه میهن اسلامی برای شرکت در بزرگترین گردهمایی و راهپیمایی مذهبی شیعیان با هر وسیلهای یا با پای پیاده دل در گرو آرمانها واعتقادات خود ساعتها و روزها را پشت سر میگذارند تا از معبر مهران وارد کربلای معلی شوند.
اربعین سرور و سالار شهیدان در سال ۱۳۹۴ به واسطه تمام تهدیدهای منطقهای و خارجی و مشکلات مالی داخلی حال و هوای دیگری دارد.
گویی این روز در تاریخ تشیع یک لبیک به تمام معنا به ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی» است و مردم شریف ایران اسلامی که اعتقادات اسلامی ریشه در وجود و تفکر آنها دارد به هواخواهی یک مظلوم و یک قهرمان، با دشمنهای نفسانی و شیطان ظاهر و پنهان به مبارزه برخواسته و آنها در این مسیر قربانی مینمایند.
آری! مهران؛ مهد دلاوریها و رشادتهای بزرگ مردان و شیرزنان عرصه خاک و آتش در دوران پرغرور دفاع مقدس در دیروز، و زائر نوازهای متعهد و معتقد در امروز، صرفاً یک دروزاه ورود به عتبات عالیات نیست و ثانیه به ثانیه این حضور و خدمت به زائرین سرور و سالار شهیدان دشت کرب و بلا عبادت و عنایت است.
هر دُرواژهای که بر زبان یک زائر در این ایام منتهی به اربعین حسینی جاری میشود، زمزمه و نجوایی عاشقانه از یک «یا حسین (ع)» و اندوهی بیپایان از دیدار یار در یک شرایط حزن آلود است، اما وقتی در یک ایستگاه صلواتی یا موکبی برای لحظاتی این عشق و شور خادمین زائرین حسینی را میبیند به افتخار امام شهیدشان هورا میکشد و در پوست خود نمیگنجد.
بیتردید هیچ واقعه تلخی در دنیا به اندازه واقعه کربلا مصیبت بار و دردناک نیست اما آن چیزی که مردم را در این هزار و۳۰۰ سال با پای پیاده به سرزمین مظلومیت میکشاند فقط یک چیز است و آن عشق است عشق، عشق به مکتب اسلام وتشیع.
اگر اظهار نمائیم این اشکها ومظلومیتهای عاشقان حسینی در عاشورا و اربعین بوده که فرهنگ اسلامی را در ۱۳۰۰ سال پس از آن واقعه حفظ نموده است سخنی به گزافه نراندهایم چرا که طهارت و پاکی انسانهای عاشق در اشکها و مویههای آنها نهفته است و تاعاشق نشوید نمیتوانید گریه کنید.
این اوج دوست داشتن امام حسین (ع) است و چه نیکو امام خمینی (ره) فرمودند: «این محرم وصفر است که اسلام را زنده نگه داشته است» که نشان از درک عمیق وشگرف معمار کبیر انقلاب اسلامی از اسلام و قیام امام حسین است.
در همین دو ماه، عاشقان حسینی آستین همت بالا زده و به حرمت امام حسین (ع) این استان و شهرستان (مهران) را مورد توجه و عنایت خود قرار دادهاند، چه چیزی از این بالاتر که روزانه بیش از صد هزار نفر زائر از مرز بین المللی مهران عبور میکنند و حداقل روزی یک وزیر و سردار کشوری و نماینده ارشد مجلس در پایانه مرزی مهران حضور دارند و این شهرستان را کانون تمام توجهات قرار داده است.
به جرات میتوان گفت اگر طی سی سال گذشته به اندازه دو سالی که آقا امام حسین به این استان محروم وشهرستان مهران محرومتر عنایت داشت، توجه میشد قطعا لفظ و واژه محرومیت تا صد کلیومتری این استان شنیده نمیشد.
اگر چه مهران سردار شمعخانی و دیگر سرداران بنام خوزستانیها را در سطح ملی ندارد و تریبون رسانه ملی را نیز در اختیار ندارد و قطعا این حق مردم خوزستان میباشد که از برکات معنوی زئرین امام حسین (ع) بهرهمند شوند، اما این شهرستان نیز محل عروج بیش از ۶ هزار کبوتر خونین بال و هر خادم زائرش یک سردار بدون درجه است.
وقتی تمام مسئولین انتظامی، نظامی و امنیتی کشور دست به دست هم دادند تا مرزهای استان خوزستان، اصلیترین مرزهای تردد زائرین امام رئوف معرفی شود و اما حدود ۷۰ درصد مردم فهیم کشور، شهرستان مهران را برای تردد به کربلا انتخاب مینمایند، قطعا دلیلی فراتر از بعد کمتر مسافت، امنیت و... در این استان و این مرز وجود دارد و آن هم توجه خود امام حسین (ع) به این استان محروم است.
اگر در اربعین سال گذشته بیش از ۹۰ درصد زائرانی که از مرزهای شلمچه و چزابه وارد کشور عراق شدند از استان خوزستان بودند ولی بیش از ۹۰ درصد زائرینی که از مهران تردد نمودند غیر ایلامی بودند، برای مسئولین کشوری یک پیام داشت و آن هم این است که خود مردم مسیر ورود به کربلا را تعیین میکنند نه مسئولین.
علی الرغم همه جوسازیها، تبلیغات و موج رسانه ایی که برای عبور زوار از مرزهای استان خوزستان براه انداخته شد اما امروزه باز هم مهران پارکینگ بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه خودرو شده و در ۲۴ ساعت گذشته حدود ۱۵۰ هزار نفر از مرز مهران عبور کردهاند و هم چنین بر اساس آمارها اکثر زائرینی که از عراق برگشتهاند باز هم مهران را برای بازگشت خود انتخاب نمودهاند.
باری! مردم ایران مردم قدرشناسی هستند و وقتی مهمان نوازی و زائرنوازی ایلامیها بویژه مهرانیها را در سال گذشته به عینه دیدند، سنگ تمام گذاشتن این مردم بیادعا و محروم رابه گوش جهانیان رساندند و همین عامل باعث شد در سال جاری شاید بیشتر از سال پیش، مهران را برای خروج از مرز محرومیتها و ورود به مرز دلدادگیها انتخاب نمایند.
و اما حال و هوای مهران و استان وصف شدنی نیست شاید روزی تاولهای پا، عرقهای جبین و گردوغبار تربت عشق نشسته بر البسه زائرین، صدای محرومیت این استان را به گوش صاحب اصلی این روزها برسانند.
همه چیز در مهران رنگ و بوی حسین گرفته است، خادمین زوار مگر به کت و شلوار اتوکشیده یک مدیر یا کفشهای پاره یک کارگر زائر توجه و دقت میکنند، مگر از سطح سواد و علم زائر میپرسند، همه عزیز حسین هستند و همه آنها در یک ترازو گذاشته شدهاند که یک کفه آن خدمت و نوکری است وکفه دیگر آن زائرین است و این کفهها همیشه عادل است چون خدمات خادمین ساماندهی شده و شاید کم باشد اما کم نگذاشتهاند.
خاک پای زائرحسین (ع) توتیای چشم عاشقانی است که روزی خاکها خوردند و خاک ندادند و امروز نیز خاک میخورند ولی خاک نمیشوند.
قلم و هنر نویسندگان و خبرنگاران و اهالی فرهنگ و هنر استان نیر سمت وسوی یک قیام است و قلمها به نگارش در نمیآیند مگر برای حسین و هنر روی پرده نمینشیند مگر به عشق و یاد حسین.
خوشا بحال کفشهای پاره پاره زائری که صاحبش را تا کربلا میبرد و برمی گرداند، شاید از پایش کنده شود ولی پای دیگری را در کفش صاحبش نمیبیند.
در این مجال پایانی باید ضمن تقدیر از مواضع استاندار ایلام علی الرغم زیرساختهای نحیف و ضعیف استان، از تلاشهای بیشائبه مردم و مسئولین پرتلاش و نیروهای نظامی و انتظامی به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تامین امنیت مرزها و زوار تشکر نمود.
آری اینجا مهران است؛ مهران