یادداشت دریافتی- مصطفی نعیمی؛ نویسنده در ابتدا از خوانندگان محترم تقاضا دارد فارق از تفاوتهای جنسیتی، قضاوتی بیطرفانه در مورد مطلب نوشته شده داشته باشند.
اینجانب همیشه یکی از طرفداران برابری جنسیتی بوده و هستم. و عقیده دارم در در جامعه باید یک نوع نگاه برابر جنسیتی داشته باشیم تا عدالت در جامعه برقرار باشد. ولی مشکلات متعددی در سر راه فهم این مطلب قرار دارد که نگاه برابر جنسیتی به چه معنی میباشد؟
در ابتدا چند سوال مطرح میشود:
آیا برابری در زمینه مورد بحث، همیشه به معنی تقسیم مساوی بین جنسیتها میباشد. یعنی اگر یک سری امکانات را بین دو جنسیت زن و مرد به صورت مساوی تقسیم نماییم، عدالت برقرار شده است!؟
آیا عدالت در تمامی فرهنگها و جوامع بشری باید یکسان باشد و هیچ فرقی ندارد که یک زن و مرد به عنوان مثال در ایران زندگی میکنند یا در یکی از کشورهای اروپایی!؟
آیا کلیه امکانات و خدماتی که در یک کشور اروپایی به زنان و مردان تعلق میگیرد به مردان و زنان در جامعه ما نیز دقیقا باید به همان صورت تعلق گیرد!؟
آیا به طور کل زن و مرد از همه لحاظ برابر هستند و باید حقوق برابر در همه ابعاد جامعه انسانی به آنها داده شود!؟
فارق از تفاوتهای فیزیکی زنان و مردان که باعث میشود در فعالیتهای مختلف جامعه نتوانند مانند یکدیگر رفتار نمایند و به هیچ عنوان موضوع بحث نویسنده نمیباشد، یک نگاه فرهنگی برای هر جامعهای وجود دارد که باعث بوجود آمدن تفاوتها در رفتار با هر جنسیت در جامعه میگردد.
اگر بخواهیم این تفاوتها را از میان برداریم باید به کل فرهنگ جامعه را تعویض نماییم. نمیتوانیم یک قسمت از نگاه فرهنگی جامعه را به دلخواه یک گروه جنسیتی (مرد یا زن) عوض نماییم ولی مابقی را دست نخورده باقی بگذاریم و بگوییم همین گونه خوب است.
اجزای فرهنگی هر جامعه دارای یک هارمونی منظم و بهم پیوسته میباشد که دست بردن در هر یک از موارد آن باعث بیهویت شدن کل آن میشود و سبب ایجاد سردرگمی برای هر دو جنسیت.
همیشه عدهای در ایران عزیز ما هستند که میگویند زن و مرد حقوق برابر ندارند، و خواهان حقوق برابر با مردها، برای زنان ایرانی میباشند. باشد مشکلی نیست. ولی دست بردن در این ساختار به طور مشخص در ابتدا به زنان جامعه آسیب خواهد رساند.
مطلب را با ذکر یک مثال ادامه خواهم داد:
تا به امروز اتفاق افتاده است در اتوبوس شرکت واحد یا مترو یا اماکن عمومی که صندلی راحتی در اختیار مردم قرار میدهند نشسته باشید ولی ناگهان خانومی وارد شود و شما به عنوان یک مرد از سر جای خود بلند شوید و جای خود را به آن خانم بدهید.
حتی درجایی همچون اتوبوس شرکت واحد که مردها و زنان از هم جدا هستند خانمها حتی بیاجازه در حوزه مردها نفوذ میکنند و جای آنها را بدون اینکه اعتراضی به آنها گردد میگیرند. آیا در همه جوامع خانومها همچنین اجازهای دارند. آیا اینجا عدالت برقرار شده است.
جواب نویسنده از منظر یک ایرانی که در فرهنگ کشور خود بزرگ شدهام بلی است. به دلایل زیر:
۱- چون زن در فرهنگ ایرانی احترام و منزلتی بالا دارد
۲- چون از لحاظ فیزیکی موجودی ظریفتر و کم توانتر است
حال عدهای موارد استثنا همچون راننده تاکسی شدن زنان و یا در معادن کارکردن و کلیه کارهای سختی که که دیده میشود در جامعه را به رخ میکشند و میگویند از این لحاظ نیز برابر هستند. در حالی که نمیتوان کل سیستم فرهنگی جامعه را فدای موارد استثنا کرد.
در حقیقت ما در مورد یک صفت صحبت میکنم. صفتهای زنانگی و صفتهای مردانگی. حال امکان دارد یک زن پیدا شود تعدادی از صفات مردان مانند نیرو یا خلق و خو را به ارث برده باشد.
نمیشود بیان کرد که آن صفات جزو صفات زنانه آن خانوم هستند. و آن را ملاک قرار دهیم و از فردا بیاییم بگوییم دختران نیز همانند مردان حق دارند بیایند رفتگر شهرداری شوند.
اگر هم زنی بیاید رفتگر شهرداری شود با خلق خوی مردانه خود آمده به این کار مشغول شده است. نمیشود این را بسط داد به تمامی جامعه زنان.
یک مثال دیگر برای افرادی که دم از برابری حقوق در تمامی زمینهها میزنند.:
شما یک دختر هستید و پا به سن ازدواج گزاشتهاید و یک پسر هم دقیقا همانند شما در سن ازدواج میباشد. آیا نگاه جامعه ایرانی در داشتن شرایط به هردو یکسان میباشد. اصلا و ابدا.
شرایطی که یک پسر ایرانی به عنوان یک مرد باید داشته باشد:
۱- کار مناسب
۲- مسکن مناسب
۳- تهیه چند قلم کالای خانه به عنوان سهم او از جهیزیه
۴- انجام حدود دو سال خدمت مقدس سربازی
۵- گردن نهادن به پذیرش پرداخت مهریه (گاهی نیز پرداخت شیر بها)
شرایطی که پدر دختر به عنوان یک مرد باید داشته باشد:
۱- داشتن مبلغی کلان جهت تهیه جهیزیه دختر (به قیمت روز حدود ۴۰ الی ۱۰۰ ملیون تومان به طور متوسط میشود)
شرایطی که یک دختر باید داشته باشد:
۱- نمیدانم شاید کمی چهره و اندام مناسب.
۲- آشنایی به امور خانه داری و آشپزی (خانه داری به زعم نویسنده کاربسیار طاقت فرسایی میباشد)
خوب اگر با شرایط بالا موافق هستید آیا به نظر شما عدالت برقرار شده است. جواب نویسنده مطلب با در نظر گرفتن فرهنگ کنونی جامعه بلی است. ولی آیا خانمهای محترم حاضر میشوند در این زمینه نیز حقوق زن و مرد برابر گردد.
سربازی بروند
جهزیه را نصف خودشان (نه پدرشان) نصف همسرشان کتقبل شوند
بیخیال مهریه و شیربها گردند
نصف هزینه تهیه مسکن و خرج خانه را بدهند
در کارهای خانه نیز مرد کمک حالشان باشد
به زعم عدهای که دم از فرهنگ اروپایی و آمریکایی میزنند، الگوبرداری از فرهنگ بیگانه را در جهت برابری حقوق زن و مرد ضروری میدانند. ولی باید تبعات آن را برای کشور و جنسیتهای مختلف بپذیرند.
به عنوان مثال یک دختر در جامعه اروپایی بعد از سن بلوغ باید روی پای خود بایستد و در اکثر موارد باید برای تامین هزینههای خود تن به کار دهد.
کلیه شرایطی که در این مطالب بیان شد برای مردان نیز صدق میکند. شما نمیتوانید به عنوان یک مرد قسمتی از فرهنگ بیگانه را بپذیرید ولی قسمتی دیگر را متضاد با فرهنگ خود بدانید.
یا همه یا هیچ.
در این مورد نیز با ذکر یک مثال مطلب خود را ادامه خواهم داد:
در چند سال اخیر روابط مخفیانه دختران و پسران بسیار بیشتر شده است. و حال به این مطلب که چه نوع اتفاقاتی در اینگونه روابط رخ میدهد نمیخواهم ورود کنم. ولی شما به عنوان یک مرد ایرانی این حق را نمیتوانید برای خود غائل گردید که برای ازدواج حتما با یک دختری به اصطلاح چشم و گوش بسته (دختری که هیچ گونه رابطه کلامی و غیره قبل از ازدواج نداشته) پیوند زناشویی ببندید.
همان گونه که شما قبل از ازدواج و ایجاد تعهد برای خود حق ارتباط قائل بودید، برای دختران هم باید همین حق را قائل باشید. پس جای شکایتی نیست.
البته به زعم نویسنده هردو گونه رابطه جایی در فرهنگ ایرانی نداشته است. ولی هدف از بیان این مطلب این بود که نمیشود یک قسمت از فرهنگ بیگانه را برداریم و برای خود ایجاد حقوق کنیم ولی قسمتی دیگر را محکوم کرده و ضد حقوق مردان یا زنان بیان نماییم.
خوشبخت و پیروز باشید
لپ كلام حقوق برابر در مقابل وظايف برابر يا لپ كلام حقوق نا برابر در مقابل وظايف نا برابر
ولي چرا اشاره اي به نه ماه بارداري زن و وظايف بعد از آن نشده؟ من بعنوان يك زن بجز قسمت سربازي بقيه قسمتها را قبول دارم و انجام داده ام معتقدم زنان براي به كمال رسيدن بايد كار بيرون از منزل داشته باشند ولي لطفا نويسنده به اين موضوع توجه داشته باشد كه يك مادر مثل من بخاطر بارداري و تربيت بچه هايش از بسياري از موقعيت هاي شغلي مي گذرد در حاليكه آقايان از اين موقعيتها نمي گذرند
بنابراين در مقايسه سربازي آقايان بارداري و تربيت بچه ها مي تواند جايگزين به مراتب سختتري باشد
تشکر