bato-adv
کد خبر: ۲۵۲۱۰۱

جایگاه ایران در میان قدرت‌های نوظهور

امیر ایلخانی

تاریخ انتشار: ۱۲:۲۱ - ۱۷ آبان ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- امیر ایلخانی؛ با نزدیک شدن به سالهای پایانی قرن بیستم و کاهش نفوذ و قدرت امریکا در جهان شاهد پیدایش قدرت‌های نو ظهور بودیم. کشورهایی مانند برزیل. هند. روسیه. مکزیک و...کشورهایی که ارام آرام خود را از حاشیه نشینی جدا کرده و به دایره کشورهای قدرتمند رساندند.

این کشور‌ها که سال‌ها با فقر و مشکلات اقتصادی دست به گریبان بودند با شناخت قابلیت‌های خود و سرمایه گذاری بر روی ان و پرورش نیروی انسانی خبره و از سوی دیگر آشنایی با دانش روز جهان که سال‌ها تلاش شده بود در اختیار جمعی محدود قرار بگیرد این فرصت را به وجود اورد که با رشد درآمد ناخالص ملی و هچنین بالا بردن درامد سرانه و افزایش امید به زندگی که نقش اساسی در بهبود شرایط تولید وکسب و کار دارد، از زنجیری که سال‌ها به دور خود تنیده بودند و هیچ انگیزه‌ای برای رشد نداشتند جدا شدند و بی‌توجه به تبلیغات رسانه‌ای که می‌گفتند شما نمی‌توانید امروز جز تصمیم گیران در عرصه سیاست‌های جهانی باشند.

کشوری مانند برزیل که سال‌ها با چالش بزرگی به نام فقر و ناامنی دست به گریبان بود پس از روی کارامدن لولا داسیلوا از اعضای حزب کارگران راه تازه‌ای را در پیش گرفت.

مبازره با فساد اداری و دولتی که در برزیل ریشه دوانده و هر حرکتی به سوی رشد و پیشرفت را دران سرزمین ناکام گذاشته بود یکی از برنامه‌های اصلی داسیلوا بود.

حرکت بعدی آمایش سرزمینی بود. اینکه هر بخش از این کشور چه توانایی‌هایی دارد و در چه زمینه‌هایی می‌تواند پیشرو باشد.

اعتماد به نیروهای جوان و میدان دادن به افراد نخبه و تحصیل کرده که خود در راه کارافرینی گام بر می‌داشتند.

کار دیگری رییس جمهور برزیل ان را با موفقیت انجام داد جذب سرمایه‌های خارجی بود. برزیل به دلیل وجود جنگل‌های امازون سواحل زیبا و آثار ملی وطبیعی بسیار زیبا همیشه مکانی برای جذب گردشگر بوده است. اما دولت برزیل با سروسامان دادن به این بخش و از طرفی هدایت سرمایه‌های سرگردان در جامعه که صاحبان ان تقریبا برنامه درستی برای مصرف آن نداشتند به سمت تولید سبب افزایش نیروی شاغل و کاهش بیکاری شد که همیشه یکی از معضلات این کشور بود و همین موضوع سبب جذب این نیرو‌ها به سمت گروه‌های خلاف کار می‌شد و امنیت برزیل را به خطر می‌انداخت.

هرچند هنوز هم دسته‌های خلافکار در این کشور فعال هستند اما دیگر مانند گذشته به سادگی نمی‌توانند در این کشور جولان دهند.

با نگاهی کوتاه به درامدهای این کشور می‌توان دریافت که صادرات هم نقش اساسی در رشد سرمایه‌های آن داشته است.

به طور نمونه برزیل سال‌ها صادرکننده سنتی موز قهوه و کاکائو بوده است اما با روی کارامدن این دولت با هدفمند کردن صادرات سود بیشتری نصیب کشاورزان شد. البته نمی‌توان از صادرات چوب سویا شکر وسنگ اهن این کشور به کشورهای دیگر چشم پوشی کرد.

روسیه کشور دیگری است که روند رو به رشد چشمگیر داشته و واحد پولی این کشور یعنی روبل که سال‌ها با افت ارزش رو به رو بود امروز جز ارزهای معتبر به شمار می‌آید به طوری که هم اکنون این کشور دلار را در بسیاری از داد وستد‌های خود کنار گذاشته و از پول ملی خود برای پرداخت استفاده می‌کند.

روسیه به عنوان مادر همهٔ کشورهای شوروی سابق به دلیل سیاست‌های کمونیستی وسخت گیرانه‌ای که در ان دوران و جود داشت به ناچار بار مشکلات اعضای خود را نیز به دوش می‌کشید.

مشکلات اقتصادی فقر شدید. خودکامگی حاکمان و جنگ سرد که باعث شده روسیه همه هم و غم خود را بر روی مبارزه با امریکا و جنگ تسلیحاتی که هزینه‌های هنگفتی را به گردن شوروی گذاشته بود و راه پیشرفت در هر زمینه‌ای را بسته بود همه و همه سبب می‌شد که روسیه نتواند رو به جلو حرکت کند.
پس از فروپاشی شوروی و تکه پاره شدن آن جمهوری چندین کشور سربراوردند که هنوز پس از سال‌ها هرچند به صورت غیر رسمی زیر چتر روسیه هستند.

روس‌ها که می‌دیدند اگر بخواهند رویه گذشته را پیش بگیرند نه تنها به جایی نخواهند رسید بلکه ممکن است همهٔ چیزهایی را که در برابر قدرت‌های بزرگ به ویزه امریکا به دست اورده بودند از دست بدهند، بنابراین تصمیم گرفتند تا در کنار تقویت تسلیحاتی به تقویت بخش‌های دیگر جامعه از جمله اقتصاد نیز پرداخته شود.

در سالهای اول پس از دگرگونی‌های سیاسی و به کنار رفتن یلتسین رییس جمهور روسیه و روی کار امدن پوتین جوان که مامور سابق سازمان اطلاعاتی روسیه بود این کشور پا به دورهٔ جدیدی از سازندگی گذاشت.

کنار گذاشتن افرادی که سالهای زیادی باعث ورشکستگی کشور شده بودند یکی از نخستین برنامه‌های پوتین جوان بود.

پس از ان نیاز بود تا با ایجاد رابطه با جهان غرب که در زمان شوروی یک گناه نابخشودنی به شمار می‌امد فرصت را برای شناخت جهان از روسیه نوین که می‌خواهد وارد رقابت بین المللی شود به وجود آورد.

روس‌ها با برنامه ریزی تلاش کردن تا توانایی‌های خود را بشناسند. یکی از مهم‌ترین توانایی‌های روسیه صادرات گندم بود که غذای اصلی مردم جهان به شمار می‌‌اید.

پس از ان صادرات چوب که درامد بالایی را برای این کشور به ارمغان می‌اورد. روسیه که جز کشورهای تولید کننده نفت نیز به شمار می‌‌اید وابستگی خود را به درامدهای نفتی که با هرجریان سیاسی بالا و پایین می‌شد کاهش داد و تقریبا از ان به عنوان پشتوانه استفاده کرد.

یکی دیگر از مهم‌ترین اقداماتی که روسیه انجام داد کاوش برای یافتن بازارهای جدید بود.

روسیه که برای رشد نیاز به فروش کالاهای خود داشت با فروش محصولات کشاورزی خود بازارهای اروپا را در دست گرفت هرچند گاهی که روابط اروپا و روسیه به تیرگی گرایید روسیه با تحریم‌های روبه رو شده اما اروپا هم می‌داند که کالاهای روسیه بسیار ارزان قیمت‌تر از این است که این اتحادیه خود بخواهد دست به تولید بزند زیرا با توجه به بالابودن هزینه‌های تولید در اروپا بهترین کار ممکن واردات کالاهای روسی است.

روسیه که تلاش کرده در فرایند جهانی سازی جایی برای خود دست و پا کند امروزه جزو بیست کشور صنعتی جهان است که با تولید ناخالص ملی دوهزار وپانصد وپنجاه و سه میلیارد دلاری درآمد سرانه هر نفر در این کشور را به نزدیک ده هزار دلار رسانده و نرخ رشد و همچنین امید به زندگی در این کشورافزایش پیدا کرده است.

اما جایگاه کشور ما در این میان کجاست و ما چگونه می‌توانیم خود را به سطح کشورهای پیشرفته برسانیم و به عنوان قدرتی نوظهور در عرصه جهانی خود نمایی کنیم.

ایران کشوری با هشتاد میلیون نفر جمعیت که بخش بزرگی از آن را افراد نخبه و تحصیل کرده می‌دهد بیشترین پتانسیل برای تبدیل شدن به کشوری قدرتمند در جهان را دارد.

منابع زیر زمینی فراوان که تقریبا در میان همه سرزمین‌ها بی‌همتاست می‌تواند مواد اولیه را برای رشد تولید ناخالص ملی فراهم بیاورد و نیاز ما را به هرگونه واردات مواد اولیه از بین ببرد زیرا تکیه به واردات مواد اولیه با توجه به نوسانات قیمت‌ها همیشه گزینهٔ مناسبی نیست.

از سوی دیگر وجود نیروی کار ماهر فرصتی بسیار ارزشمند است که بسیار ی از کشور‌ها از آن محروم هستند و چاره‌ای جز جذب نیرو از خارج را ندارند نمونه ان را می‌توان در کشورهایی مانند استرالیا و کانادا به روشنی دید.

ظرفیت‌های بالای ایران در بخش کشاورزی نیز یکی از ویژگی‌هایی که نمی‌توان به سادگی از کنار ان گذشت. کشوری با نزدیک با دومیلیون کیلومتر مربع وسعت و شرایط کشت محصولات گوناگون دست کم می‌تواند در تامین نیازهای کشورهای منطق سرامد باشد.

موقعیت استراتژیک ایران که از دیرباز به پل شرق و غرب معروف بوده است می‌تواند برگ برنده‌ای در دست ایران باشد که با سرمایه گذاری بر روی حمل و نقل کالا و ترانزیت که یکی از ظرفیت‌های مهم کشور است سود سرشاری را نصیب کشور ایران کند.

روابط مناسب ایران با بسیاری از کشورهای منطقه و جهان و تلاش برای حل مناقشات بین المللی یک ازویژگی‌های ایران است که می‌تواند مسیر را برای پیشرفت هموار‌تر کند.

مورد بعدی جذب گردشگر است که هنوز ان طور که باید و شاید به ان پرداخته نشده است.

ایران کشوری چهارفصل است که از جنوب تا شمال آن اب و هوایی متفاوت دارد. از جنگل‌های انبوه شما تا آب‌های گرم خلیج فارس. از جاذبه‌های گردشگری وبناهای تاریخی که بسیار مورد علاقه گردشگران خارجی است.

مهم‌ترین نکته توجه به بخش تولید است که اگر نگاه ویژه‌ای به آن داشته باشیم بی‌گمان می‌توانیم بازارهای بزرگ را در دست گرفته و نه تنها کشور را از واردات بی‌نیاز کنیم بلکه نگاه جهان را به کالای ایرانی تغییر دهیم.

یاداوری این نکته خالی از لطف نیست که نمی‌توانیم چشم خود را به روی درامدهای نفتی ببندیم اما نمی‌توانیم به این درامد‌ها دل ببندیم چون اقتصاد مبتنی بر نفت کمر تولید را خواهد شکست.

در پایان باید این موضوع را گوشزد کرد که شاید نتوان کشوری با پتانسیل‌های بالا در جهان مانند ایران یافت و تنها کافیست با استفاده از تجربه دیگر کشور‌ها و اعتماد به نیروهای جوان داخلی کشور ایران در راه تبدیل شدن به یک ابر قدرت جهانی پیش برد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv