فرارو - جنگلهای زیاد نابودشدند، تالابهای زیادی خشک. بسیاری از زمینهای کشاورزی ناکارآمد شدند و دریاچههایی خالی از آب و حیات. خشکسالی هر روز مرزهای بیشتری را در بر میگیرد. هامون، ارومیه، بختگان، دشتهای کردستان، طبیعت خوزستان... حالا همه در حال تبدیل شدن به یکنام خالیاند. این حکایت این روزهای ایران است. چهچیزی توانست در این سالها اینهمه خرابی بهبار آورد؟ یک پاسخ بلند برای همه خرابیها وجود دارد: "سدسازی".
به گزارش فرارو، حالا پس از سالها وزیر نیرو گفته در سدسازی افراط کردیم. حمید چیتچیان چند روز پیش در لابلای سخنانش تصریح کرد ساخت برخی سدها توجیهی ندارد و باید فعالیت برخی از آنها متوقف شود. البته حمید چیتچیان علاوه بر اذعان به افراط در سدسازی شرایط طبیعی را مهمترین عامل در وضعیت محیط زیستی کشور دانست و گفت "اگر منصفانه قضاوت کنیم بیشتر شرایط طبیعی کشور باعث این معضلات شده تا مدیریت منابع آب."
پیش از این، معاون وزیر نیرو نیز انتقاداتی به سدسازی در ایران وارد کرده بود. علیرضا دائمی گفت در دهههای اخیر سدسازی در ایران شتابزده بوده است.
کارشناسان سالهای پس از جنگ ایران و عراق را، سالهای آغاز سدسازی در ابعاد وسیع میدانند. جمله معروف هر 45 روز یک سد برای همان سالهاست.
شتابزدگی سدسازی در ایران را در آمار نیز میتوان دید. به گفته دکتر حسین رحیمی-کارشناس محیط زیست- کل سدهای ایران در 50 سال گذشته بنا شدهاند. به همینترتیب است که بنا به گفته مسئولان ایران مقام سوم سدسازی دنیا بعد از چین و ترکیه را دارد.
در این سالها فعالان محیط زیست و کارشناسان این حوزه با سدسازیها مخالفتهای زیادی کردند. اوج واکنش آنها را در سد گتوند میتوان دید. سدی که پس از احداثش در سال 90 دشتهای خوزستان رو به تخریب رفت. با گذشت 4 سال از احداث این سد مسئولان نیز متوجه اشتباه ساختش شدهاند. چنانچه وزیر نیرو گفته "پس از ساخت سد گتوند فهمیدیم زمینش نمکی است". حالا کارشناسان محیط زیستی از سد گتوند با عنوان فاجعه محیط زیستی نام میبرند.
حالا که حمید چیتچیان –وزیر نیرو- صراحتا از افراط در سدسازی میگوید، باید دید توقف سدسازی چه نتایجی دارد. آیا پس از سالها سدسازی و صدمات جبرانناپذیر آن، پایان سدسازیها فایدهای دارد؟
هنوز هم امیدی هستدکتر محمد درویش –مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست- سخن وزیر نیرو را شجاعانه خواند و گفت وزیر نیرو دست تنهاست و باید از گفته او حمایت کرد.
مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست
در گفتگو با فرارو گفت: تغییر سیاستها در مورد سدسازی و توقف آن میتواند بسیار مفید باشد. همین که مسئولان متوجه شوند که مدیریت سازهای نمیتواند وضعیت بحرانی منابع آبی را حل کند، خوب است.
دکتر درویش در ادامه اظهار کرد: تا کنون رقمی در حدود 200 هزار تومان در بخش آب هزینه کردهایم که اگر آن را صرف ارتقاء کشاورزی میکردیم، موفقتر بودیم. کشاورزی ما بزرگترین مصرفکننده آب کشور است و اگر برای آن هزینه میکردیم در حال حاضر راندمان آب به سطح استاندارد میرسید. با اینکار اراضی ما به سطحهای پرشیب نمیرفتند. فرسایش خاک زیاد نمیشد و معضلاتی که شاید کوچکترین آن خشکشدن تالابها و دریاچههاست رخ نمیداد.
وی تصریح کرد: همچنین با اقدامات درست، ما دیگر شاهد تیرهشدن روابط استانهایی همچون یزد، قم، کرمان و... بر سر آب نبودیم. علاوه بر این دریاچه ارومیه هیچگاه با 72 سد تاسیس شده در اطرافش به بحران کشیده نمیشد.
محمد درویش در ادامه گفت: ما بیش از دو دهه است که میگوییم اگر روزی ملاصدرا و امیرکبیر بیدار شوند میگویند چرا نامشان را بر روی سدها این سازههایی گذاشتیم که مرگآفرین و مخرب بودهاند.
این فعال محیطزیستی در پاسخ به این سئوال که "آیا اقدام به توقف سدسازی با وجود تخریبهایی که تاکنون داشته، موفق عمل خواهد کرد؟" اظهار کرد: درست است که تا کنون بیش از 600 سد مخزنی ساخته شده است. اما اگر یادمان باشد 800 طرح سدسازی دیگر در دست اجراست. بنابراین با توقف سدسازی جلوی تخریب بیشتر محیط زیست گرفته میشود.
وی در ادامه به موضوع کمبود هزینه در دولت نیز اشاره کرده و توضیح داد: البته این موضوع نباید مغفول بماند که بخشی از این تصمیم به کمبود پول در دولت ایران برمیگردد. اگر دولت همچنان پولی برای سدسازی داشت، مافیاهای موجود نمیگذاشتند تا سدسازی متوقف شود.
مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست همچنین سخن دیگر وزیر نیرو درباره تولید نیرو از انرژی خورشید را نیز اقدام موثری خواند و دراینباره اظهار کرد: وزیر نیروی وقت بسیاری بیشتر از وزیر نیروی قبلی به انرژی خورشیدی احترام گذاشته است. اگر ما بتوانیم 5 هزار مگابایت انرژی از راه انرژی نو تولید کنیم، بسیار خوب است. با اینکار این بهانه را از سدسازها خواهیم گرفت که برای تامین برق تنها نیاز به سدسازی نیست.
اصلا مگر آبی برای سدسازی باقی مانده است؟!"آیا اصلا منبعی برای سدسازی باقی مانده است؟!" این سئوالی است که حسین رفیع مطرح میکند. این فعال محیط زیست در واکنش به سخن وزیر نیرو و
در گفتگو با فرارو میگوید: ما دیگر چه منبعی داریم که روی آن سد بزنیم؟ به نظر من صحبت وزیر نیرو یک فرار به جلو است.
حسین رفیع در ادامه گفت: چطور میخواهیم سدسازی را متوقف کنیم وقتی اصلا منبع آبی باقی نمانده است؟ اگر وزیر نیرو در فکر محیط زیست است چرا به وعده قبلیاش یعنی تخریب سدهایی که روی خشکسالی اثر میگذارند عمل نکرد؟ اگر قرار است این مقام مسئول کاری کنند بهتر است پیش از هرچیز سدهایی که در حال آسیبرساندن هستند تخریب کنند.
این کارشناس و فعال محیط زیست همچنین تصریح کرد: سدهای ما دیگر به اندازه 10 درصد ظرفیتشان هم آب ندارند. گذشته از موضوع سد، در حال حاضر مسئولان انتقال آب را مطرح کردهاند و در دستور کار قرار دادهاند. این اقدام نیز اشتباه است. اگر ما به اصول دینی اعتقاد داریم، باید بدانیم که بههم ریختن نظم طبیعت با اینکار اشتباه است.نظم طبیعت خود محیط زیست را ایجاد کرده و تغییرات در طبیعت جای سئوال دارد.
حسین رفیع در انتها گفت: درباره انتقال آب نیز مانند سدسازی مخالفتهای زیادی میشود. در زمان ساخت سد گتوند هم مردم و هم کارشناسان محیط زیست مخالفتهای زیادی کردند، اما هیچکس توجهی نکرد و گرانترین سد تاریخ سدسازی کشور را ساختیم. بنابراین وزیر نیرو باید به حرفش عمل کند، سدها را تخریب کند و بداند انتقال آب اقدام محیط زیستی نیست.
هم خوشحالیم هم متاسف!حسین آخانی –استاد دانشگاه تهران و فعال محیط زیست- نیز میگوید "سخن حمید چیتچیان خوشحالکننده است و باید در تاریخ ثبت شود. اما هنوز هم تخریب محیط زیست به شکل جدیدی ادامه خواهد داشت".
این استاد دانشگاه
در گفتگو با فرارو گفت: از طرفی خوشحالیم؛ به این خاطر که پس از این همه انتقاد به سدسازی وزیر نیرو پذیرفت که این سیاست سیاست غلطی است. گفته آقای چیتچیان باید در تاریخ ثبت شود. مدیران تحت امر ایشان هم باید اشتباهات جدی این دو دهه در سدسازی را اصلاح کنند. من به عنوان یک شهروند سپاسگزارم.
حسین آخانی در ادامه اظهار کرد: وزیر نیرو اما چند هفته پیش در مضمون حرفهایشان به این اشاره کردند که یکی از دلایل سدسازی در ایران شرکتهایی هستند که در حال بیکار شدناند و وزارت نیرو به دنبال تعریف جدیدی است تا این شرکتها سرپا باشند که آنهم انتقال آب است.
وی تصریح کرد: انتقال آب به زعم من از آبشخور همین شرکتهای سدسازی آب میخورد. آنها قصد دارند پروژههای بزرگی را مطرح کنند و با انتقال آب از عمان، خلیج فارس و... به کرمان و ارومیه و دیگر مناطق نبود سدسازی را جبران کنند. در نتیجه باید به وزیر نیرو گفت این سیاست در ادامه همان سیاست سدسازی است و باید بپذیرید که دخالت در طبیعت بار دیگر نتیجهاش همین خواهد شد که الان هست.
آخانی درباره انتقال آب توضیح داد: طرح انتقال آب بیفایده است. این اقدام میتواند تخریبهای بسیار شدیدی را به واسط تونلهای زیرزمینی ایجاد کند. تونلها 300 تا 400 کیلومتر را در مسیر خود تخریب خواهند کرد. تنها راه این است که به میراث گرانبهای پدرمان بازگردیم؛ میراثی که آب در زیرزمین ذخیر میشد.
این فعال محیط زیستی درباره دلایل کارشکنیها در حوزه محیط زیست گفت: از نظر من عدم اصلاح رفتارها با محیط زیست به جهتگیری سیاست توسعه کشور بعد از جنگ بازمیگردد. این سیاست مبتنی بر آن بود که محیط زیست را ضعیف نگه دارد. سازمان محیط زیست از آن زمان یک سازمان فرمایشی و سعی شد در راس این سازمان یک دفتر کوچک باشد که کاربردی ندارد. همچنین رییس محیط زیست در این سالها هیچگاه نه کارشناس محیط زیست بود و نه انتخاب شده از سازمان محیط زیست.
وی ادامه داد: همچنین بودجه سازمان محیط زیست بسیار پایین و کمتر از 100 میلیارد تومان است. این بودجه به اندازه بودجه شکلگیر پایههای پل صدر نیز نیست! چرا باید وقتی بودجه سد گتوند 3 هزار میلیارد تومان است، بودجه سازمان محیط زیست سه درصد این بودجه باشد؟ آنهم با این همه وظایف و کارمند؟
آخانی تصریح کرد: بنابراین به نظر من همواره یک جهتگیری برای تضعیف این سازمان وجود داشته است. هر دوجناح کشور نیز در این موضوع همسو بودهاند. هر دو جناح این سازمان را ضعیف نگه داشتند.
این استاد دانشگاه با اشاره به عدم پذیرفتن شکلگیری محیط زیست توسط مجلس در ادامه گفت: چرا باید طرح وزارت میراث فرهنگی به مجلس راه پیدا کند اما وزارت محیط زیست نه؟ چون نه مجلس میخواهد و نه دولت. این دولت نیز دولتی محیط زیستی نیست. اینکه در دولت قبل وضعیت محیط زیست خیلی بحرانیتر بود دلیلش وجود پول زیاد بود. در دولت فعلی چون پول کمتر است، تخریب نیز کمتر است.
دکتر حسین آخانی همچنین اظهار کرد: یکی از دلایل توقف سدسازی را نیز باید در وجود پول کمتر در دولت فعلی دانست. اینجاست که باید از دولت پرسید پس چرا سد شفارود و سد داریان را تعطیل نمیکنید؟ و چرا همه میخواهند که سد گتوند حفظ شود؟ به این دلیل که اگر گتوند تخریب شود تمام مهندسی سدسازی ایرانی زیر سئوال میرود و متولیان باید در دادگاه جوابگو باشند.
این فعال محیط زیستی در ادامه تصریح کرد: تفاوت فردی که اختلاس سه هزار میلیاردی میکند، با کسی که یک سد را میسازد در چیست؟ کما اینکه ساختن یک سد علاوه بر هزینه سه هزار میلیاردی نیاز به سه هزار میلیارد دیگر دارد تا تخریب شود!
حسین آخانی در انتها گفت: در هر صورت ما به عنوان فعالان محیط زیست از اینکه دست کم در ظاهر بیهوده بودن سدسازیها درک شده، خوشحالیم و منتظریم تا این درک به مرحله عمل برسد.