یادداشت دریافتی- قادر باستانی؛ سال به سال به تعداد جوانانی که ازدواج نمیکنند افزوده می شود. آمار تجرد قطعی، یعنی افرادی که میل به تشکیل خانواده ندارند، نگرانکننده است.
آمار رسمی میگوید در کشور 14 میلیون و 500 هزار دختر و پسر ازدواج نکرده داریم. بیش از پنج میلیون پسر در سن ازدواج ، یعنی 46 درصد آنها ازدواج نکردهاند. این رقم در دختران 48 درصد است. تعداد 320 هزار پسر و 980 هزار دختر از سن متعارف ازدواج عبور کرده و وارد سن تجرد قطعی شدهاند.
میزان تجرد قطعی در پنج سال گذشته دو برابر شده است و دختران سه برابر پسران در معرض خطر تجرد قطعی قرار دارند.
آیا صرفاً مشکلات اقتصادی و اشتغال مانع ازدواج جوانان است؟ آیا جوانان سبک زندگی جدیدی انتخاب کرده اند که با فرهنگ سنتی جامعه در تضاد است؟
آیا رواج آزادیهای نسبی در روابط دختر و پسر باعث تجرد قطعی جوانان میشود؟ آیا نسل جدید میل به مسئولیتپذیری و تعهد اجتماعی ندارد؟
آیا سبک زندگی جوانان امروزی متاثر از شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی بوده است؟
تبعات چنین آمارهایی در آینده جامعه چیست؟
پاسخ این سوالات را باید پژوهشگران و جامعه شناسان بدهند، اما آنچه در این مجال می توان گفت این است که بیتوجهی به معضلات اجتماعی و یا سرپوش گذاشتن و از کنار مشکل عبور کردن، نه تنها باعث رفع معضل نمی شود، بلکه آن را پیچیده تر و حلاش را غامضتر می کند.
سالهاست که ما در زمینه فرهنگی و اجتماعی، توجه خود را به محدودیتها و نبایدها برای جوانان معطوف کردهایم. زمانی داد ما درآمده است که پوشش جوانمان را نپسندیدهایم. کمتر پای صحبت و درددل واقعی نسل جدید نشستهایم. حرف دل آنها باب طبع ما نیست و مشکل اصلی همین جاست.
ارتباط ما با نسل جدید یک طرفه است؛ فقط میل داریم باید و نباید بگوییم و امر و نهی کنیم. به یک زبان مشترک با نسل جدید دست نیافته ایم، چرا که اصولاً خواسته های این نسل را به رسمیت نمی شناسیم.
بیست سال پیش صاحبنظران دلسوز جامعه هشدار دادند که ماهواره ها در راهاند، هوشیار باشید. قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره را تصویب کردیم. دیگر چه کردیم؟
رسانهملی در مقابل این هشدارباش چه کرد؟ این سازمان، تمام همّ و غمّ خود را صرف راضی نگهداشتن اقلیتی از جامعه ؟!
پدیدههای اجتماعی بطئی حرکت میکنند، اما تاثیر عمیق دارند. اینکه گفته میشود یکی از عوامل مهم موثر بر افزایش سن ازدواج و معضل تجرد قطعی در جامعه، تاثیر منفی فیلمها و سریالهای ماهوارهای است، یک حقیقت تلخ است در این فیلمها پیامهای غیراخلاقی و ضدخانواده مانند محدودیتهای زندگی زناشویی، لذتهای تجرد، منفی نشان دادن چهره و نقش شوهر و تمسخر ارزشهای دینی و اخلاقی به مخاطبان عرضه میشود.
اگر در زمان هشدار دلسوزان، رسانه ملی و سایر نهادهای فرهنگی، همت میکردند و به جای سیاسیکاری، مخاطبگرایی میکردند و جوانان را به سمت خود جلب می نمودند، وضعیت به اینجا نمیرسید. پس آمارها را جدی بگیریم، عاقل باشیم و از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم.