تا حلقههای شکلگرفته درونی خود را، آنهم با محوریت جامعه روحانیت و جامعه مدرسین (احتمالا) در این ساختار جدید حل کنند. اما به نظر میرسد که سهگانه اصولگرایان مرکب از مؤتلفه، پایداری و ایثارگران بر اضافهشدن نقش آیتالله مصباحیزدی در کنار جامعتین تأکید دارند؛ تأکیدی که احتمالا سرمنشأ اختلافات جدیدی خواهد شد. چراکه آنها مصباح را تنها عضوی از جامعه مدرسین میدانند و نه ضلع یا وزنهای برای وحدت.
چندی پیش کمالالدین سجادی، سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، خبر داده بود که محمدرضا باهنر، نایبرئیس جبهه پیروان، مأمور شده است تا وحدت و همگرایی اصولگرایان را با محوریت علما و روحانیت و در قالب شورای هماهنگی اصولگرایان پیگیری کند. این در حالی بود که جبهه پایداری، مؤتلفه و جمعیت ایثارگران چندماهی است که جلسات سهضلعی خود را برای وحدت برگزار میکنند. تلاش شورای هماهنگی اما این است که این سه ضلع را به خود پیوند بزند. در رأس آن هم باهنر است؛ مردی که قبلا هم اعلام کرده بود ابایی ندارد از بیم رأیآوری اصلاحطلبان، به تندروهای اصولگرا مجال بدهد. او از این طریق هم به پایداریها فرصت میدهد و از طرف دیگر تلاش دارد تا جلسات سهگانه آنها با مؤتلفه و ایثارگران را بههم بزند.
در همین راستا هم، محسن کوهکن، نایبرئیس جبهه پیروان، روز گذشته در توضیح این سازوکار به «فارس» گفته است: «تمام احزاب و شخصیتهای اصولگرا با وجود سلایق مختلف به تفاهم رسیدند که شورای هماهنگی اصولگرایان با محوریت جامعتین تشکیل شود».
نقطه آغاز اختلافاتکوهکن در پاسخ به این سؤال که آیا نماینده تمام احزاب در این شورا حضور خواهند داشت، گفت: «اعضای شورا به دو روش اقناعی و توافقی از بین احزاب با صلاحدید جامعه روحانیت مبارز انتخاب میشوند». خبرگزاری فارس گزارش کرده که اعضای این شورا ١٦ نفر به نمایندگی از احزاب اصولگرا خواهند بود. همینجا میتواند نقطه آغاز اختلافات باشد، بهویژه با پایداریها و در رأس آن آیتالله مصباح که همواره در سخنرانیها از شیوههایی که دیگر اصولگرایان برای رسیدن به وحدت انتخاب میکنند، انتقاد کرده بود. او در جلسه معروفی سال گذشته که با سیدرضا تقوی، برگزار کرده بود، از روشهای وحدتی که از جانب دیگر شاخههای اصولگرا دیکته میشود و هرکس بپذیرد در حلقه یاران است و هرکس نپذیرد وحدتشکن است، گلایه کرده بود. کوهکن اما در ادامه توضیحاتش درباره سازوکار جدید هم اینگونه تیر خلاص را به کمیته سه ضلعی اصولگرایان زد: «با تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان کمیتههای سهضلعی و چندضلعی اصولگرایان منحل و همه به این شورا میپیوندند».
تداوم خط اختلاف با ایجاد شورایی جدیدفارغ از ساختار شورای هماهنگی اصولگریان که کوهکن آن را تبیین کرده تا به این وسیله پایداریها را هم در جرگه خودشان قرار دهند، اما سهگانه مؤتلفه، پایداری و ایثارگران گویا به سازوکار دیگری رسیدهاند. آنها از شورای فقها نام میبرند، آن هم با محوریت مصباحیزدی (پدر معنوی پایداریها)، موحدیکرمانی (دبیرکل جامعه روحانیت) و محمد یزدی (دبیرکل جامعه مدرسین).
مجتبی شاکری، عضو جمعیت ایثارگران که یکی از اضلاع سهگانه است، دراینباره به «فارس» گفته است: «در جلسات متعدد سه ضلع اصولگرایی پایداری، مؤتلفه و ایثارگران توافق شده که شورای فقها یعنی آیاتعظام مصباح، موحدی و یزدی در رأس تصمیمگیری باشند». عضو جمعیت ایثارگران با بیان اینکه در این دوره از انتخابات مجلس، اصولگرایان با انسجام فوقالعادهای ورود پیدا میکنند، گفت: «اضلاع اصولگرا زیر نظر این سه بزرگوار و تحت هدایت آنها هستند و تشکیل شوراها نیز در همین راستا صورت میگیرد». از صحبتهای شاکری چنین به نظر میرسد که آنها اگر هم با تشکیل شورای هماهنگی موافق باشند، دستکم برای آن شرط شورای فقاهت را خواهند گذاشت،
شورایی که از جبهه پایداری الهام گرفته شده است. پایداریها در ابتدای مراحل تشکیلاتی خود از شورای فقهایی نام بردند که به مسائل مختلف ورود پیدا میکنند و از اعضای آن میتوان مرتضی آقاتهراتی دبیرکل پایداری و مصباحیزدی را نام برد. نبی حبیبی، دبیرکل مؤتلفه در گفتوگو با «فارس» اعلام کرده که اگر شورای هماهنگی اصولگرایان شکل بگیرد و احزاب اصولگرا به آن بپیوندند، دیگر جلسات سهگانه تشکیل نخواهد شد. البته او اشارهای به شرط تلویحی شاکری نداشته است. چهبسا ممکن است که مؤتلفه در این مسیر از این سهگانه فاصله گرفته و به شورا بپیوندد و دو ضلع دیگر باقی بمانند.
نقش معلق مصباحهمین جا البته، کلید یک اختلاف دیگر هم زده شده است. آن هم اختلاف بر سر نقش مصباح در جریان اصولگرایی است. دیگر اصولگرایان به استثنای جبهه پایداری از جمله غلامرضا مصباحیمقدم، تأکید کردهاند که مصباح تنها یک عضو از اعضای جامعه مدرسین است و محور و معیاری برای وحدت نیست.
برخی از آنها مثل باهنر هم نظریات مصباح درباره اصلح نامقبول را رد کردهاند، بنابراین اجماعی در میان آنها بر سر مصباح وجود ندارد. به همین دلیل، در همین نظریه شورای فقاهتی هم اختلاف نظر وجود خواهد داشت. از سویی باهنر که هم سری در جبهه پیروان دارد، هم دلی در گرو پایداریها، با پیشنهاد تشکیل شورای هماهنگی میخواهد این گروه تندرو را زیر چتر حمایتی خود و آنچه بر آن تأکید دارد، یعنی جامعتین، بیاورد، اما آنها هم شرط خود را شورای فقاهتی و مصباح عنوان خواهند کرد. ازاینرو بعید است این شورای فقاهتی در صورت تشکیل که احتمال آن ضعیف است، بتواند فصلالخطابی برای همه اصولگرایان باشد.
گرتهبرداری از اصلاحطلباننکته جالب دیگری هم درباره نحوه سازماندهی نیروها در اردوگاه اصولگرایان به چشم میآید؛ چراکه به نظر میرسد آنها تلاش کردهاند تا در مسیر رسیدن به وحدت، از راهکارهایی که اصلاحطلبان از آنها بهره گرفتهاند، الگوبرداری کنند. شورای هماهنگی اصولگرایان، تقریبا ملغمهای از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و کمیته راهبری انتخابات اصلاحطلبان است. با این تفاوت که در شورای هماهنگی اصلاحات، همه احزاب اصلاحطلب بعد از ارائه درخواست به عضویت درمیآیند و در شورای مشورتی هم نمایندگان برخی احزاب و چهرهها حضور دارند.
این در حالی است که شورای هماهنگی اصولگرایان، بنا دارد تا ١٦ عضو خود را با روش اقناعی و توافقی انتخاب کند که همین، اولین موضوع اختلاف است. در طرف دیگر سخن از شورای فقاهتی است که به نظر میرسد برگرفته از شورای مشورتی اصلاحطلبان است، اما سخن اینجاست که آیا ترکیب شورای فقاهتی و تصمیم آنها برای همه آنها که داعیه اصولگرایی دارند، مانند جایگاه شورای مشورتی در میان اصلاحطلبان، فصلالخطاب است؟
آن هم برای اصولگرایانی که هرکدام داعیه زعامت و رهبری دارند. از جبهه پیروان خط امام و رهبری گرفته تا این سهگانه و از آن طرف، حضور چهرههایی که حول خود مشغول ایجاد احزاب جدید هستند؛ مثل محمدباقر قالیباف، شهردار تهران و البته وزرای احمدینژاد با حزب یکتا. بعید است که این شورا مثلا بتواند حرف تمامکننده را به علیاکبر ولایتی، محسن رضایی یا در رأس آنها ناطق نوری بزند. کلاف پیچیده وحدت در میان اصولگرایان هر روز پیچیدهتر میشود.