فرارو- شهیندخت مولاوردی –معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده- گفته است 74 هزار زن پس از استفاده از مرخصی زایمان از کار اخراج شدهاند و این یعنی طرح مرخصی زایمان زنان طرحی همهجانبه نبوده است.
به گزارش فرارو، از زمان اجرایی شدن قانون "مرخصی زایمان زنان" آمارها حکایت از آن دارند که زنان زیادی، پس از استفاده از این امتیاز دیگر به سر کار بازنگشته و اخراج شدهاند. سیروس نصیری –مدیر کل فنی درآمد سازمان تامین اجتماعی- درباره تبعات این طرح گفته "بررسیها نشان دادند که افزایش مرخصی زایمان به اشتغال زنان کمک نمیکند. در مقطعی از سالهای 92 و 93 مشخص شد که از 147 هزار زن که از از قانون مرخصی 6ماهه زنان استفاده کرده بودند، بیش از 30 درصد آنها (یعنی 40 هزار نفر) به سیستم بیکاری ملحق شده و دیگر بر سر کار بازنگشتهاند".
معاون فنی درآمد سازمان تامین اجتماعی نیز با ارائه آماری گفته است: "یکسوم زنان کارگر پس از بازگشت از مرخصی زایمان که حقی قانونی است، اخراج شدهاند. محمدحسن زدا همچنین افزایش مرخصی زایمان به 9 ماه را دلیلی بر ریزش بیشتر زنان از محیطکار میداند.
زهرا شجاعی –حقوقدان و استاد دانشگاه- درباره طرح مرخصی زایمان زنان معتقد است "با لحاظ کردن شرایط هر دو جنس باید با ایشان به گونهای رفتار شود که هیچ ظلمی به هیچ کدام روا نشود و تبعیضی ایجاد نگردد. مادری در زنان نیز باید در سیاستهای اشتغال وجود داشته و برای آن تسهیلاتی لحاظ شود. بنابراین برای اینکه هم حق اشتغال زنان محفوظ باشد، هم بهرهگیری از این پتانسیل نیروی انسانی صورت گیرد و هم وظیفه حاکمیت در قبال خانواده ها انجام شود تمهیداتی بایستی اندیشیده شود و تسهیلاتی برای زنان درنظر گرفته شود که یکی از آنها مرخصی زایمان است. اما این تسهیلات باید به گونه ای باشد که در درازمدت کارفرمایان نسبت به استخدام این جنس با تردید مواجه نشوند. اگر زیرساختهای این طرح مهیا نشود نتایج زیانباری برای جذب زنان و اشتغال ایشان در پی خواهد داشت."
دکتر افسر افشارنادری –جامعهشناس، استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعهشناسی ایران- نیز در اینراستا و با تاکید بر اینکه باید زیرساختهای این طرح آمادگی لازم را داشته باشند، در گفتگویی با فرارو گفت: یکی از زیرساختهای مهم در اجرای طرح مرخصی زایمان زنان شاغل این است که نگاه جنسیتی برداشته شود و این اعتقاد شکل بگیرد که زن حق این را دارد که در کنار مرد و در بیرون از خانه کار کند. متاسفانه در حال حاضر تا سخن از مرخصی زایمان زده میشود، همه استنباط میکنند که آن زن قرار است کمکاری کند.
افشارنادری همچنین تصریح کرد: زیرساختها برای اجرای طرح مرخصی زایمان در حالی وجود ندارد که سیاستها به افزایش جمعیت تاکید دارند. درنهایت زنی که نگران است در صورت بارداری و استفاده از مرخصی زایمان بیکار شود، ترجیح میدهد باردار نشود. بنابراین ما در اینجا شکلی از تضاد را در سیاستها میبینیم، در حالیکه باید سیاستها به دنبال هم باشند و منجر نشوند که افراد در نهایت مجبور به انتخاب شخصی گردند.
فروع عزیزی –فعال زنان و دبیر گروه زنان انجمن جامعهشناسی ایران- اما معتقد است که در این سازوکار ما با یک تصمیم شخصی روبرو نیستیم، بلکه با وضعیتی روبرو هستیم که افراد را مجبور به انتخاب میان مادری یا اشتغال کرده است.
وی در گفتگو با فرارو اظهار کرد: آمارها نشان میدهد به طور کلی وضعیت خوبی در زمینه اشتغال در جامعه حاکم نیست. در فاصله سال 85 تا 90، نرخ مشارکت اقتصادی زنها از 16.4 به 12.6 رسیده است. چندیپیش آماری در روزنامه شرق منتشر شده بود که بنابر آن از تابستان 92 تا 93، 70 هزار شغل در کارگاههای کوچک اقتصادی از دست رفته که نیمی از آنها برای زنان بوده است. طبق این آمار و آمارهای مشابه، زنها در وضعیت نامطلوب و آسیبپذیر شغلی قرار دارند. یکی از مصادیق آن آزمون استخدام دولتی اخیر و سهم ناچیز زنان در آن بود.در چنین شرایطی، ما با طرح مرخصی زایمان نیز روبرو هستیم که مانند شمشیر دو لبه برای زنان عمل میکند.
دبیر گروه زنان انجمن جامعهشناسی با اشاره بر اینکه ما با یک "انتخاب شخصی" سروکار نداریم گفت: متاسفانه قانون کار در ایران ضمانتِ کافی اجرایی ندارد و این عدم ضمانت اجرایی منجر شده تا در اشتغال زنان نیز مسئله ایجاد شود. نکتهای که باید به آن توجه کنیم اینکه انتخابِ زنان میان شغل و یا مادری گرچه ممکن است یک "انتخاب شخصی" تلقی شود اما در نهایت انتخاب شخصی نیست بلکه داستانی است که فشارهای اجتماعی و فرهنگی سر راه آنها میگذارد. این ماجرا همیشه وجود داشته و اتفاقی نیست که با طرح افزایش مرخصی زایمان به وجود آمده باشد. مادری جدید وظایف زنان را بیشتر کرده اما اینکه آنها شغلاشان را ترک کنند بر سر انتخاب شخصیاشان نیست. حتی اگر بخواهیم با این دیدگاه نگاه کنیم که زنان در نهایت دست به انتخابی شخصی زدهاند، دولت موظف است تا شرایطی را فراهم کند تا این انتخاب کمتر شود. برای مثال یکی از اقدامات تاسیس مهدکودکهای در مراکز کاری است. برخی از سازمانها این مراکز را راهاندازی کردهاند، اما به دلیل کیفیت پایینی که دارند، مادران شاغل همچنان ترجیح میدهند فرزندانشان را خود نگه دارند و یا آنها را به مهدکودکهای دیگر ببرند.
وی همچنین تصریح کرد: اصرار من به اینکه میگویم ناشی از انتخاب شخصی نیست به این خاطر است که آمارها میگویند بعد از اجرای این طرح، که اتفاقا قرار بود به کمک زنان بیاید و باری از دوششان بردارد، زیاد شده و این نشان از انتخاب بازار کار است. در بخش خصوصی ما با مشکلات بیشتری در این زمینه روبرو هستیم. در این بخش بسیاری از کارفرماها زنی که تازه ازدواج کرده باشد را به کار نمیگیرند، چرا که نگران آنند که آن زنان ممکن است به زودی بچهدار شده و در نتیجه مرخصی زایمان بخواهد. در نتیجه همین روال موجب خواهد شد که پیشرفت کاری نیز برای زنان کاهش پیدا کند.
این فعال زنان در انتها بر لزوم تغییر کلیشههای جنسیتی تاکید کرده و گفت: در تحلیل مرخصی زایمان و به طور کلی تربیت، باید گفت از دلایل سختشدن کار زنان عهدهدار بودن تربیت فرزند است. فشار اسطوره مادری در این میان نقش مهمی ایفا میکند. بخشی از این اسطوره مادری را نیز رسانهها و فرهنگ ساخته و میسازند. کلیشههای جنسیتی در همین رابطه موضوعی است به این اسطوره مادری دامن میزند و اقدامی از جانب سازمانها برای بهبود کلیشههای جنسیتی نمیشود. درحالیکه اگر نیاز به نیروی کار زنان هست باید شکاف جنسیتی کاهش پیدا کند، اما در واقعیت با وجود تمام شعارهایی که داده میشود این شکاف همچنان پابرجاست. در نتیجه همین باعث شده که در عرصه بینالمللی، امتیاز ایران در شاخصهای مربوط به جنسیت بسیار پایین باشد. تا زمانی که کلیشهها و شکافهای جنسیتی تغییر پیدا نکنند و اقدامی جهت رفع آن پیدا نکنیم نباید انتظار برابری میان زنان و مردان را در جامعه داشته باشیم.