bato-adv
کد خبر: ۲۳۵۲۷۶

خندوانه ای که تلخ بود

محمد ماکویی
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۰ - ۱۰ خرداد ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ برایم با خنده و شوخی از سفر به سرزمین "آدم کوچولوها" گفت: "در میان جمع من تنها کسی بودم که برای ورود به خانه و زندگی آن ها احتیاج به سر خم کردن نداشتم! بعدها به این فکر کردم که آدم هایی که آدم های معمولی برای دیدن خانه و زندگیشان سر و دست می شکنند، احتمالا چندان هم از امثال من کوتاه قد تر نبوده اند!"

واقعیت اینکه بیشتر کسانی که قدی کوتاه تر از اندازه معمول دارند به همین راحتی با کوتاهی قدشان کنار نمی آیند! به همین دلیل سعی می کنند که نقیصه! خویش را یا با کمک گیری از کلیپس مرتفع نمایند و یا آن را با استفاده از کفش پاشنه بلند لاپوشانی نمایند!

هرچند هم بخوبی می دانند که کار اولی چه بلایی سر آن ها در شبکه های مجازی می آورد و هم به نیکی آگاهند که عمل دوم چقدر در دنیای واقعی گریبان کمر آن ها را گرفته و موجب می شود در عنفوان جوانی دست به کمر گردند!

با همه اینها انصافا نبایست خیلی هم به عملکرد آدم های کوتاه قدی خرده گرفت که دست کم به اندازه دیگران می دانند در سرزمینشان قد و قامت متناسب و برازنده براستی یک "ارزش" به حساب می آید!

تا یکی دو روز پیش طنز خندوانه به چشمم نخورده بود! و در واقع از سر بی برنامگی و این کانال، آن کانال کردن تلویزیون بود که چشمم به جمال مجری محبوب آن رامبد جوان و میهمان گرامیش مسعود فراستی روشن شد!

در همین نگاه هم بود که به خوبی متوجه شدم که آقای فراستی به گفته خویش نه تنها کوچکترین مشکلی با آدم هایی که می خواهند رشد و پیشرفت کنند ندارد، بلکه مشکل دارها را آدم هایی کوتوله می بیند که چشم دیدن قدبلندها و سرافرازها را ندارند!

شاید چندان مهم نباشد که برنامه خندوانه قصد خنداندن کدام آدم ها را و به چه شکلی دارد! زیرا این امر به سیاست های صدا و سیما و چگونگی عملکرد دست اندرکاران و مجری برنامه بر می گردد! اما این مهم است که اگر ما به حقیقت صدا و سیما را دانشگاه می دانیم-که می دانیم-نمی توانیم در یک برنامه تلویزیونی "ارزش" را در قد و قامت و شکل و قیافه بگیریم و کوتولگی را نشانه ای از کوچکی و حقارت آدم ها بدانیم!؟ و در برنامه ای دیگر با تعجب شانه بالا انداخته و شگفت زده این شویم که دختران و پسران جوان دم بخت تا این اندازه به قد و قامت و شکل و قیافه اهمیت می دهند و نمی دانند که نیمه های پیدا شده ای براستی ارزشمند هستند که یا شهره به این باشند که در تمامی عمر یک کلمه دروغ نگفته اند و یا افتخارشان این باشد که آزارشان حتی به مورچه هم نرسیده است!

قطعا آقای فراستی قادرند با بهره گیری از هوش و فراستی که دارند خود و دیگران را با بیان "در مثل مناقشه نیست" توجیه کنند که حرف بدی نزده اند! و انصافا هم باید پذیرفت که چنین قیاس هایی هم در میان مردم عادی و معمولی بسیار رواج دارد و هم کار سیاست مداران و هنرپیشه ها را بخوبی راه می اندازد! و اتفاقا مشکل در همینجاست که چرا ارزش های ظاهری مادر زادی و خدادادی برای ما از عوام الناس گرفته تا خواص و دگر اندیشان تا آن اندازه مهم شده اند که هیکل و قد و قامت و چهره را مهمتر و ارزشمند تر از ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی انسان ساختی می گیریم که براحتی می توان در "سیره رسول الله" از آن ها سراغ گرفت!

بدون آنکه دست کم در خلوتگاه خویش به این موضوع بیندیشیم که:"گر مسلمانی از این است که حافظ دارد آه اگر از پی امروز بود فردایی!"

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv